نداشت. آن سان كه گويى براى رفتن به جهنم خلق شده. خدا به بشر قلب
داده و فهم عنايت كرده كه مسئوليتهاى خود بشناسد و چشم داده كه بدان ببيند و
دريافت حقايق را بر او واجب گردانيده. همچنين او را گوشى است براى شنيدن ولى گوش
دادن جز به اراده بشر نباشد.
انسانى كه از قلب و چشم و گوش خود استفاده نكند و بر آگاهيهاى خود
نيفزايد با چار پايان يكسان است حتى از آنان گم گشتهتر خواهد بود، زيرا چارپايان
را قدرت درك مفاهيم نيست بنا بر اين از اين اعضاى خود نمىتوانند چنان كه شايد و
بايد سود ببرند.
خداى سبحان را اسماء حسنى است و هر اسمى از اسماء او به قوه فاعلهاى
در زندگى ما اشارت دارد يا به سنت جاريهاى در آن. چون خدا را از روى نشانهها و
آياتش شناختيم اين اسماء حسنى را هم خواهيم شناخت./ 498 اما كسانى هستند كه نامهاى
خدا را ديگرگون مىكنند و بر ماست كه آنان را واگذاريم تا به جزاى عادلانه اعمال
خود برسند.
در اين جا كسانى هستند كه در پرتو حق، حكم مىكنند و آن را سنجهاى
مىگيرند براى ارزيابى زندگى، امّا كسانى كه آيات الهى را تكذيب مىكنند به زودى
به آتش درآيند آن گونه كه خود نمىفهمند و خداوند به آنها تا هنگامى فرصت دهد.
شرح آيات
حكمت ربانى
[179] پروردگار ما رحيم است و صاحب رحمت واسعه. ولى رحمت خود را به
حكمت بالغه خود محدود به كسانى كرده كه از نعمتهايى كه به ايشان ارزانى داشته به
درستى منتفع مىشوند ولى كسانى كه از قلب و گوش و چشم خود منتفع نمىشوند، از رحمت
او بىنصيباند. اينان را به جهنم مىافكنند چنان كه گويى براى سوختن در جهنم
آفريده شدهاند.