خداوند آنان را بيامرزد در حالى كه توبهاى كه از سر صدق بدون بازگشت
باشد نكردهاند و بارها ديده شده كه چون موقعيت پيش آمده سيرت سابق خويش را آشكار
كردهاند.
/ 481 بنى اسراييل درباره سرانجام خويش باورى خوش داشتند. اين گونه
افكار و باورها آنان را هر چه بيشتر به فساد مىكشانيد زيرا به آمرزش اميد بسيار
داشتند و البته اميد آنان با يك انديشه دينى فاصله بسيار داشت. پيمان و عهدى كه با
خدا نهاده بودند، اين بود كه چيزهايى را به خدا نسبت دهند كه بر مقتضاى حق و واقع
باشد و اين جز اهتمام به آخرت و اولويت دادن آن بر دنيا نبود.
شرح آيات
تقليد، بيمارى اجتماع
[167] گروهى از بنى اسراييل به بوزينگان مطرود مسخ شدند. اين
بدبختان پس از سه روز يا هفت روز مردند بنا بر آنچه در تاريخ آمده است. ولى از آن
پس اين حالت در ميان بنى اسراييل كه پروردگارشان را معصيت كنند و از پى شهوات خود
روند يا قوانين دين را محترم ندارند عملى بر دوام است.
و اين چگونه حالتى است؟
مىدانيم كه بارزترين ويژگيهاى ميمون تقليد كردن آن است. تقليد از
زورمند و تشبه به كسى كه خود را فروتر از او مىشمارد و احساس ذلت و خوارى در
برابر آنان. خداوند، بنى اسراييل را مقهور ظلم طاغوتان و نظامات قهار خودكامگى
ساخت و بدترين عذابها را به آنان چشانيد. اين امر به سبب عصيان ايشان بود در برابر
پروردگارشان يا سكوتشان در برابر معاصى.
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ- و پروردگار
تو اعلام كرد.»/ 482 يعنى به وضوح تمام بيان داشت.
لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ
سُوءَ الْعَذابِ- كه كسى را بر آنان بگمارد كه تا به روز قيامت به
عذابى ناگوار معذبشان گرداند.»