خداى تعالى موسى (ع) را به پيشوايى و رهبرى قوم خود برگزيد و آيات
خود بر او وحى كرد. ولى قوم موسى را از تعلل در اخذ دستورهاى الهى بر حذر داشت و
تهديدشان كرد كه به زودى خانههاى فاسقانى را كه فرمان خدا را اطاعت نمىكنند
ويران خواهد ساخت. در اين دو آيه بيان مىدارد كه فسق و نافرمانى گاه شخصى است و
در اين صورت خانه فاسق را ويران مىكند و گاه اجتماعى است و در اين صورت سبب هلاكت
و ناچيز شدن اعمال مىگردد. فسق اجتماعى در هدف جامعه به گونه يك كل، متمثل
مىشود. و اين به هنگامى است كه هدف باطل باشد و از تكبر سيطره بر ديگران سرچشمه
گيرد. اين امر به زودى سبب كافر شدن به آيات خدا مىگردد و موجب بر هم زدن
معيارها. چنان كه هدايت رنگ گمراهى و گمراهى رنگ هدايت به خود مىگيرد. نتيجه يك
چنين وضعى تكذيب آيات خدا و غفلت از آنهاست.
اين از جنبه فطرى است، اما از جنبه عملى، اعمال اينگونه كسان ناچيز