آيا جز اللَّه، برايتان خدايى بجويم. و حال آن كه اوست كه شما را بر
جهانيان برترى بخشيد؟» اين برترى همان آزادى و علم بود. در اين زمان مردمى بودند
دور از فشار طاغوت و عبوديت او و حال آن كه مىخواستند كه بار ديگر به عبوديت باز
گردند.
بشر زمانى كه الوهيت هر چيز و هر كس جز ذات احديت را نفى كند، آن وقت
به آزادى واقعى رسيده و بر نفس خود مسلط شده است.
[141] خداى سبحان همان كسى است كه ايشان را از آل فرعون و خشم و قهر
آنان نجات بخشيد پس سبب نجات ايشان را از آن ورطه شد همانا انديشه توحيد بود.
فرهنگ توحيدى بر فرهنگهاى جاهلى بسى برترى دارد. و پيروى از آن اولى است.
وَ إِذْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ
الْعَذابِ يُقَتِّلُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ وَ فِي ذلِكُمْ
بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ- و شما را از آل فرعون رهانيديم. به
عذابهاى سختتان مىآزردند. پسرانتان را مىكشتند و زنانتان را زنده مىگذاشتند و
در اين از جانب پروردگارتان آزمايشى بزرگ است.» آيا نعمتى هست بالاتر و برتر از رهايى
از عذاب و شكنجه و سيطره طاغوت؟ بشر تا چه حد بايد نادان باشد كه پس از آزادى باز
به سوى بندگى كشيده شود و پس از خوشبختى به بدبختى و بينوايى ميل كند و راحت را با
محنت عوض كند.
/ 433 پس همواره بايد مردم را به رنج و محنتى كه در ايام سلطه
طاغوتان كشيدهاند آگاه كرد و بركات انقلاب رهايى بخش را در مقابل ديدگانشان مجسم
ساخت تا ديگر بار فريب عوامل طاغوت را نخورند.