شخصيت انسانى، در نتيجه يعنى: زيان كردن و از دست دادن خود. هنگامى
كه تو- خداى ناكرده- فرزندت را از دست بدهى چنان است كه جزئى از ذات خود از دست
دادهاى جز اين كه هنگامى كه به كتاب خدا كافر شوى سراسر وجودت را تباه كردهاى.
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ
أَبْناءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
اهل كتاب او را چنان مىشناسند كه فرزندان خود را، اينان كه به خود زيان رسانيدند
ايمان نمىآورند.»
ولى به خود ستم مىكنند
[21] چون كسى آيات خود را تكذيب كند، در آسودگى نخواهد زيست.
بلكه در پى يافتن اراجيفى است كه به آنها بگرود و آنها را در حد آيات
الهى پندارد. حتى خودش به خلق آن اراجيف خواهد پرداخت يا از نياكانش تقليد مىكند،
يا از اجتماعى كه در آن زيستن دارد. آيات واقعى و صحيح خدا را انكار مىكند در اين
حال به صورت ستمگرترين مردم در مىآيد. گاه ممكن است اعمال و رفتار شخص درست باشد
ولى در او اعوجاجى پيدا شود و از راه راست منحرف گردد./ 39 در اين حال هر گام كه
در راه انحراف از حق بر مىدارد به همان اندازه به خود و ديگران ستم مىورزد.
مسلّم است كه ستمگر رستگار نمىشود پس چگونه است حال كسى كه همه زندگى خود را از
آغاز تا انجام بر ظلم بنا نهاده باشد؟
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ
كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ و چه كسى
است ستمكارتر از آنكه به خدا دروغ مىبندد يا آيات او را دروغ مىانگارد؟ هر آينه
ستمكاران رستگار نمىشوند.» [22] زندگى تو از حق است ولى باطل حيات خود را از تو
به وام مىگيرد.
تو باطل را خلق مىكنى و براى دفاع از آن خويشتن به رنج مىافكنى ولى
باطل بدون آنكه در حالت سختى به تو سودى برساند ترا ترك مىگويد، در حالى كه حق تو
را به هنگام رنج و سختى يارى مىنمايد.