مىداشت نابود گرديد و بطلانش براى همگان واضح گرديد.
فرعون و قومش گريختند و خوار شدند. نخستين كسانى كه عظمت معجزه موسى
را دريافتند جادوگران بودند و به سجده درآمدند و فرياد برآوردند كه به پروردگار
عالميان، پروردگار موسى و هارون ايمان آوردند. فرعون بر خود بلرزيد و دانست كه
جادو و مكر به كارش نيايد بايد راه ديگر برگزيند و سلاح برگيرد، سلاح ترور فكرى و
جسمى. پس بر جادوگران خشم گرفت و گفت: آيا پيش از آن كه از من اجازه بگيريد به
موسى ايمان آورديد، سپس به همان اتهامى كه همه طاغوتان مخالفان و معارضان خود را
متهم مىسازند ايشان را متهم نمود و گفت كه قصد آشوبگرى و توطئه عليه امنيت مملكت
دارند و مىخواهند مردم را از وطن خود آواره سازند و تهديد كرد كه به زودى همه را
بر دار خواهد كرد.
/ 409 مؤمنان با سينهاى گشاده تهديدهاى او را پذيرا شدند و گفتند كه
مرگ همانند پلى است براى عبور به نزد خدا و اين تهمت تهمتى است باطل، مىخواهى ما
را عذاب كنى زيرا به آيات پروردگارمان ايمان آوردهايم؟ سپس از خداى تعالى خواستند
كه ايشان را به صبر و شكيبايى يارى دهد و سرانجامشان نيكو گرداند.
بدين گونه بر صحنه ديگرى از صحنههاى مبارزه حق و باطل پرده مىافتد.
شرح آيات
توكّل به خدا، سرّ عظمت
[117] موسى كه با اين سركشى جاهلانه سترگ با سحر و جبروت خويش به
رقابت برخاست هرگز به قدرت شخصى خود كارى سامان نداد بلكه با قدرت معنوى و با
توكّل به خدا به اين مهم پرداخت و اين همان سرّ عظمت است، در حالى كه اگر موسى
سحرى نيرومندتر در اختيار مىداشت كه بدان وسيله به مقابله با سحر ساحران
برمىخاست يا از ارتش نيرومندى برخوردار مىبود و سپس به ستيز با فرعون برمىخاست
يا تودههاى مردمى بيشترى او را پشتيبانى مىكردند ديگر اين افتخار و عظمت از آن
او نمىشد. او با عصايى به رويارويى با جاهليتى مىرفت كه ديگران