مراد اين است كه روندگان راه حق و جويندگان خشنودى او را تهديد
مىكنند، باشد كه ايشان را از راه باز دارند.
/ 377 وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ
بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً- و از راه خدا باز داريد و به كجروى
واداريد.» يعنى نصوص دين را تحريف كنيد و پنداريد راههاى پرپيچ و خم راههايى است
كه منتهى به مقصود مىشوند.
فرهنگ بهانه تراشى بافته عقب ماندگى
ملتهاى واپس مانده براى خود افكارى باطل مىبافتند و يا يك فرهنگ
بارى به هر جهت پديد مىآورند. ملّتها براى اين كه از اين ورطه رهايى يابند بايد
كه درباره زندگى نظرى درست حاصل كنند و نپندارند كه نعمتهايى كه در اين جهان هست
بر دوام است و تغيير ناپذير. بلكه گذشته را كه پر از مشكلات بوده است به ياد آورند
و به جوامع ديگر بنگرند كه چگونه ذخايرشان بر باد رفته است. و آن گاه به علل و
اسباب اين دگرگونيها توجه كنند و از آنها عبرت بگيرند. از اين رو شعيب قوم خود را
به گذشتهشان و به گذشته از دست رفته ملتهاى ديگر توجه مىدهد
وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا
كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ- و به ياد آريد، آن گاه كه
اندك بوديد، خدا بر شمار شما افزود و بنگريد كه عاقبت مفسدان چگونه بوده است.»
[87] نصيحت شعيب به كفارى كه در برابر امر رسالت او مقاومت مىكردند، اين بود كه
خود به يك سو كشند تا پرتو رسالت او به همگان برسد و به ياران مؤمن خود هم اندرز
مىداد كه صبر و استقامت پيشه سازند. خداوند ميان ايشان و كفار داورى كند.
وَ إِنْ كانَ طائِفَةٌ مِنْكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ
وَ طائِفَةٌ لَمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ
هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ- و اگر گروهى از شما به آنچه از جانب
خدا به آن مبعوث شدهام ايمان آوردهاند و گروهى هنوز ايمان