آن باشد كه از حجاب خودپسندى بيرون آييد و به رقّت تضرع و زارى
درآييد و از فقر استكبار و ذل معصيت به غناى عبادت و عزت طاعت نايل گرديد.
آدمى همانند آهن زنگ مىزند و نياز به صيقل دارد تا درخشنده گردد.
دعا همان/ 338 صيقل است كه نفس انسانى را تابناك مىگرداند، زيرا انسانى كه دست به
دعا بر مىدارد احساس مىكند كه در وجود او نقصى است و در عين حال به خود اطمينان
مىيابد كه مىتواند بر آن نقص غلبه كند. دعا انسان را به مواضع و نقاط ضعفى كه در
وجود اوست آگاه مىسازد و او را به جبران آنها وامىدارد به عبارت ديگر دعا بهترين
وسيله است براى سركوب شهوات و ميل تجاوز به ديگران و خشم و كين نسبت به آنها.
تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً- او را با تضرّع در نهان
بخوانيد.» تضرّع براى آن است كه دعا صورت واقعى به خود گيرد. دعا براى اصلاح خود
است، دعا براى علاج درد خودپسند و خودخواهى است، دعا براى رهايى از بيمارى تفاخر
است و مانع خوشدلى و خشنودى از ارتكاب گناه است دعا بايد در نهان باشد تا جنبه
رياء به خود نگيرد و خود موجب خودپسنديها و تفاخرات تازه نشود.
إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ- زيرا او
متجاوزان را دوست ندارد.» كسانى كه به سبب عدم تضرعشان در برابر خدا و خضوع در
برابر عظمت او به سوى تجاوز به ديگران گرايش مىيابند و به جاى اصلاح خود به آزار
ديگران مىپردازند، مىخواهند نواقص وجودى خود را از طريق ظلم به ديگران و غصب
حقوق آنان جبران كنند يا مىخواهند با ستم كردن در حق اين يا آن نقايص ذات خويش را
احساس ننمايند.
رحمت خداوند به نيكوكاران نزديك است
[56] احساس محبت نسبت به زندگى و به ضرورت اصلاح آن شعورى است منبعث
از خضوع در برابر خدا و دعا به پيشگاه او از روى تضرع و در نهان. اين