حيات براى انسان به فضل علم بود ولى هدف در اينجا بيان واقعه خطاست
كه چگونه اتفاق افتاد و براى چه واقع شد؟
وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا
لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ
السَّاجِدِينَ- شما را بيافريديم و صورت بخشيديم. آن گاه به فرشتگان گفتيم: آدم را
سجده كنيد. همه جز ابليس سجده كردند. و ابليس در شمار سجده كنندگان نبود.»
چرا ابليس عصيان كرد
در احاديث آمده است كه تعبير قرآنى با آوردن ضمير جمع مخاطب، دليل بر
واقعه عالم «ذرّ» است. آن گاه كه خدا همه افراد بشر را به صورت «ذرّ» (مورچه) در
صلب آدم بيافريد. از اين رو كلمه «ثمّ» (سپس، آن گاه) به كار رفته كه بر ترتيب
دلالت دارد.
[12] ولى اين صفتى كه در ابليس وجود داشت و او را از سجده مانع آمد
با آنكه امر صريح به سجده بود، چگونه صفتى بود؟
قالَ ما مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ-
خدا گفت: وقتى تو را به سجده فرمان دادم، چه چيز تو را بازداشت كه سجده نكردى.»
قرآن تعبير «الّا» (آن لا) آورد يعنى «اين گونه» نه «أن» به تنهايى يعنى «اين كه»
اين تعبير بسا براى بيان اين معنى باشد كه صفت سرپيچى، چيزى آنى يا محدود به اين
عمل نبوده است، بلكه به فرمانبردارى به طور كلى مرتبط است.
يعنى چه چيز تو را از فرمانبردارى بازداشت و سجده نكردى.
قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ
مِنْ طِينٍ- گفت: من از او بهترم. مرا از آتش آفريدهاى و او را از گل.»/ 282
جواب ابليس واضح بود. سبب عصيان او همان چيزى است كه از آن به برترى عنصرى يا
برترى نژادى تعبير مىكنيم. مىپنداشت كه عنصر و جنس و نژاد او برتر از عنصر و جنس
و نژاد آدم است. در اينجا براى ارزيابى خود، انسان را دو