شهوات و آرزوها و لجام گسيختگيها و جهل به آينده و پرداختن و دل بستن
به حال، همه اينها به مثابه ديوارهاى ستبر زندان بشر است كه آفاق جهان را بر او
تنگ مىكند. خداى تعالى مىفرمايد «هر كس را كه خدا بخواهد هدايت مىكند و سينهاش
را براى اسلام مىگشايد». [1] كسى كه
مىخواهد بار گران رسالت خدا را حمل كند بايد از سعه صدر به همين مفهوم گسترده آن
بهرهمند باشد. هدف تبليغ، هشدار دادن و ترساندن كسانى است كه هنوز ايمان
نياوردهاند و اندرز دادن به مؤمنان است تا بر ايمانشان افزوده شود.
لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِكْرى لِلْمُؤْمِنِينَ-
تا به آن بيم دهى و مؤمنان را پندى باشد.» [3] قرآن نازل شده تا بشر جز به ارزشهاى
آسمانى نپردازد. كسانى كه به اين ارزشها توجه ندارند و در برابر آنها خاضع نيستند،
مورد اين خطاب هستند كه
اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا
تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ- از آنچه از جانب پروردگارتان
برايتان نازل شده است پيروى كنيد و سواى او از خدايان ديگر پيروى مكنيد.» يعنى
پيروى از كلام خدا را رها مكنيد، تا از كسانى كه ارزش و اعتبار پيروى را ندارند
متابعت نماييد.
قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ- شما چه
اندك پند مىپذيريد.» بشر، كمتر مىتواند از جاذبه اشياء و اشخاص خود را برهاند و
در فضاى ارزشها پرواز كند، پس اگر چنين رهايى كسب كرده باشد جز از طريق ياد خدا و
اعتقاد به روز بازپسين نبوده است.