درباره اين گونه كلمات در آغاز برخى از سورهها سخنها بسيار است.
ممكن است برخى از آن نظريهها به اعتبار اين كه قرآن كريم را ابعاد
گوناگونى است درست باشد و مىتوان هم گفت كه اين حروف به همان مفهوم خويشند و نه
بيش. چنان كه در سوره بقره و آل عمران گفتيم. بنا بر اين نظر آنها «مبتدا» هستند و
كلمه بعد از آنها «خبر» آنهاست.
ربانى بودن قرآن
[2] قرآن را محمد صلّى اللَّه عليه و آله تأليف نكرده است و از نبوغ
او هم نتراويده. بلكه كتابى است كه خدا بر او نازل كرده. يكى از سادهترين دلايل
آن اين است كه در آغاز اين سوره سخن از اين است كه پيامبر دريچه دل خويش براى نزول
آيات گشاده گرداند و از تحمل بار رسالت ملول نگردد.
كِتابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلا يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ-
كتابى است كه بر تو نازل شده، در دل تو از آن ترديدى نباشد.» رسول نياز به سعه صدر
دارد، تا بتواند بار حقايق رسالت را بكشد و سختيهاى كار و صعوبت تبليغ را بر خود
هموار سازد. اين سعه صدر از ايمان به غيب مايه مىگيرد و از يقين به يك آينده دور
و آفاق گسترده و از توكّل به خدا و اعتقاد به تواناييهايى كه در ذات بشر به وديعت
نهاده شده و امكاناتى كه براى او فراهم آمده است. سرانجام، سعه صدر از خارج شدن
انسان از سلول زندان ذات و آزادى و رهايى بر آستان الهى به قصد خدمت به نوع بشر،
سرچشمه مىگيرد.