رابطه ميان انسان و فرزندانش و به طور عموم ميان انسان با همه كسانى
كه در سطح نازلترى از او قرار دارند بايد جنبه محافظت از آنها را داشته باشد. پدر
نپندارد كه فرزندانش رقباى او هستند و آنها را از بيم آنكه وضع اقتصادىاش را به
هم بزنند، بكشد.
وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ
وَ إِيَّاهُمْ- و از بيم درويشى فرزندان خود را مكشيد. ما به شما و ايشان روزى
مىدهيم.» جاهليت عبارت است از كشاكش و اختلاف حاد تا درجه تناقض. در آن عصر اين
كشاكش چنان مىشد كه پدر و فرزند در مقابل هم قرار مىگرفتند به گونهاى كه گويى
بقاى يكى به فناى ديگرى وابسته بود. از اين رو فرزندان خود را مىكشتند. يا آنان
را از سر راه خود دور مىكردند تا در نعمتهاى دنيا مزاحم ايشان نشوند و با اين
اعمال ناپسند، مانع پديد آمدن و رشد نسل مىشدند. اين نظريه شرك آميز در برخى
مكاتب اقتصادى مادى به تصوّر تناقض حاد ميان افراد يك جامعه رايج شده و در برخى
مكاتب روانشناسى اين معنى را الهام كرده كه پسر به سبب علاقه به مادرش با پدر
منازعه مىكند و دختر به طرفدارى از پدر با مادر در كشاكش است.
در حالى كه نظريه آسمانى توحيد انسان را از حقيقت تكامل در زندگى
آگاه مىكند و مىگويد نعمتهاى خداوند همه افراد بشر را بسنده است، و نيازى به
منازعه و كشاكش نيست. حتى هر چه خواهندگان آن نعمتها بيشتر شوند آن نعمتها هم
افزونتر مىشوند. اشارهاى كه در آيه به «روزى» شده همين معنى را مىرساند.
فواحش چيست؟
رابطه مسالمت آميز ميان پدران و فرزندان با رابطه مسالمت آميز ميان
پدر و مادر به وجود مىآيد. اين رابطه بايد رابطهاى سازنده باشد نه ويرانگر.
رابطه رابطه زناشويى باشد نه غير آن از اين رو خداى تعالى همه كارهاى زشت (فواحش)
را حرام كرده است.