قُلْ هَلُمَّ شُهَداءَكُمُ- بگو
گواهانتان را بياوريد.»/ 227 گواهانتان را بياوريد، زيرا چون گواهان گرد آيند به
سبب بطلان اعتقادشان ميانشان اختلاف كلمه خواهد افتاد. بنا بر اين براى كشف حقيقت
گروه مجرمان بايد همگان را در يك جاى گرد آورد تا بر واقعه شهادت دهند. پس
مىبينيم كه اختلاف ميكنند، بلكه كارشان به تناقض مىكشد. زيرا هر چند براى مخالفت
حق همدست و همداستانند ولى در نوع باطل اتفاق نظر ندارند. قرآن اين معنى را واضح
مىكند
الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هذا-
كه شهادت مىدهند كه خدا اين يا آن را حرام كرده است.» ولى اتفاق بر باطل دليل صحت
آن نيست.
فَإِنْ شَهِدُوا فَلا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ
الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ-
پس اگر گواهى دادند، تو با آنان گواهى مده و از خواستههاى آنان كه آيات ما را
تكذيب كردهاند و به آخرت ايمان ندارند پيروى مكن.» قرآن در اينجا بسيارى از
ريشههاى شرك را بيان مىكند زيرا مىگويد سبب عدم متابعت از حق عدم ايمان به آخرت
است و ديگر عدم معرفت خدا و اعتقاد به اختلاط خداست و مخلوقاتش.
وَ هُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ- و كسانى را
با پروردگارشان برابر مىدارند.» كسى كه خدا را معادل با مخلوق او قرار دهد نه
خالق را مىشناسد و نه مخلوق را.
/ 228
[سوره الأنعام (6): آيه 151]
قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ
تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ لا تَقْتُلُوا
أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا
الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي
حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ
تَعْقِلُونَ (151)