[146] خداى تعالى طيبات را بر مردم حرام نكرده، بلكه خبائث را حرام
كرده است و اين به صورت استثناء است نه اصل، در نتيجه شمارشان اندك است چنان كه
دانستيم. البتّه پروردگار ما به مقتضاى حكمتش برخى از طيبات را حرام كرده است، از
علل اين حرمت مثلا تأديب برخى جوامع ظالمه است. مثلا هر حيوان چنگال دارى را بر
يهود حرام نمود و آن حيوانى است كه چنگالهايش را به عنوان سلاح به كار مىبرد چون
درندگان و پرندگان صاحب چنگال مانند عقاب.
گويند كه اين كلمه شامل شتر و چارپايان هم مىشود زيرا انگشتان آنها
از هم جدا نيست.
وَ عَلَى الَّذِينَ هادُوا حَرَّمْنا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ-
و بر يهود حرام كرديم هر حيوان صاحب ناخنى را.»/ 220 تحريم استثنايى پروردگار ما
بر بنى اسراييل شامل پيه گاو و گوسفند هم مىشود مگر آن چربى كه بر پشتشان گرد
آمده يا بر مقعدشان جمع شده يا آن چربيها كه به استخوان درآميخته است.
وَ مِنَ الْبَقَرِ وَ الْغَنَمِ حَرَّمْنا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُما
إِلَّا ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما أَوِ الْحَوايا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ-
و از گاو و گوسفند پيه آن دو را جز آنچه بر پشت آنهاست يا بر چرب روده آنهاست يا
به استخوانشان چسبيده باشد.» سؤال اين است كه چرا بارى تعالى اين طيبات را بر آنها
حرام كرده است؟
خداى تعالى پاسخ مىدهد كه بنى اسراييل به يكديگر ستم مىكردند
خداوند هم برخى از طيبات را بر آنها حرام نمود. باز اين سؤال پيش مىآيد چرا ستم
سبب حرمت مىشود؟
جواب اين است كه سنتهايى را كه نظامات طبيعى مىناميم تنها در يك
مورد با احكام تشريعى فرق دارند و آن اين است كه نظامات طبيعى را خداوند بر