پس رسالت را بيم آن نيست كه غريب بماند زيرا خداوند مردمى را مىآورد
كه بدان ايمان مىآورند و در راه آن جانبازى و فداكارى مىكنند، اگر بيمى هست بر
كسانى است كه بدان ايمان نمىآورند.
در طول تاريخ مردانى بودهاند كه به خط مستقيم رسالت ايمان داشتهاند
بدون آن كه در آنها ترديد و سستى و ارتداد به وجود آيد.
[90] و خداوند سبحان اين خط را مىستايد زير خط كسانى است كه به
رستگارى مىرسند.
أُولئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ
اينان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، پس به روش ايشان اقتدا كن.» اين هدايت
متعلّق به همه مردم است و اين رسولان در برابر تبليغشان مزدى طلب نمىكنند.
قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرى
لِلْعالَمِينَ بگو در برابر آن هيچ پاداشى از شما نمىطلبم. اين كتاب جز اندرزى
براى مردم جهان نيست.»
/ 130
ايمان به رسالتها جوهر ايمان است
[91] ايمان به خدا و شناخت او نقطه مركزى دايره ايمان است به ديگر
حقايق و شناخت آنها و بارزترين اين حقايق ايمان است به رسالتهاى خدا، رسالتهايى كه
هر كه منكر آنها شود، منكر خدا شده است يا آن چنان كه بايد به او معرفت نمىيابد.
خداوندى كه آسمانها و زمين را و آنچه را در آسمانها و زمين است
آفريده است هر چه آفريده از روى هدفى و حكمتى بوده است. انسان را آفريد ولى او را
به حال خود رها نكرد و رسولان فرستاد تا درهاى سعادت را به او بنمايانند. كسى كه
خواهان سعادت باشد، از آن رسولان پيروى خواهد كرد و كسى كه خواهان سعادت نباشد و
از آنان پيروى نكند سرنوشتش آتش است و چه سرنوشت بدى است آتش.
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ
اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ خدا