[85] اشاراتى است ديگر حاكى از اين كه اين پيامبران اهل صلاح
بودهاند با افكارى سالم و اخلاقى والا و اعمالى نيكو و هدفهايى عالى و به عبارت
ديگر چون در ذهن مجسم شوند تنديس همه فضايلند.
/ 125 وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ
إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ و زكريا و يحيى و عيسى و
الياس كه همه از صالحان بودند.» [86] شمارى ديگر از ايشان را ياد مىكند كه آنان
را خداوند به سبب همين اخلاق و صفات بر مردم جهان برترى داده است.
وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلًّا
فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ و اسماعيل و اليسع و يونس و لوط كه
همه را بر جهانيان برترى نهاديم.» ولى اساس اين برترى علم آنها و جهاد آنهاست.
اين نامهاى تابناك در آسمان انسانيّت براى كسانى كه با قرآن آشنايى
دارند نامهاى شناختهاند، زيرا در آيات قرآن بارها از آنان ياد شده و داستان
زندگيشان آمده است. قرآن را از نقل اين داستانها هدف اين است كه اى مردم، اينان
نيز چون شما بشر بودند ولى نيكوكارى پيشه داشتند خدا نيز راهنماييشان كرد. پس ذكر
جميلشان بر زبانها افتاد. آيا نمىخواهيد شما نيز همانند ايشان باشيد؟ اگر
مىخواهيد پس به راه آنان رويد.
آن كه به چشم تحقيق در اين آيات بنگرد دريابد كه خداى تعالى براى اين
برگزيدگان سه صفت اساسى ذكر كرده: (احسان و صلاح و فضيلت) احسان عبارت است از بخشش
و خارج شدن از زندان ذات و تنگناى خودپرستى و پاى نهادن به عرصه گاه حق و خدمت به
ديگران، كه سبب هدايت است و سبب هر خير. اما هدايت از سوى خداست، به همان اسلوب كه
پروردگار سبحان درباره ابراهيم (ع) ذكر كرده است. صفت دوم صلاح است و آن عاقبت
هدايت است و اثر آن در زندگى بشر است زيرا انسانى كمال يافته ارائه مىدهد، اما
صفت سوم نتيجه