مقصود بالذات نيست، بلكه در حقيقت كنايههايى از صفاتى معنوى يا
مقارناتى از آنها است كه به اخلاق آدمى پيوستگى دارد، و گواه بر اين امر چيزى است
كه در خصوص ريشه كلمه وجود دارد و در كتابهاى لغت مىخوانيم كه: عتله يعنى او را
كشيد و به عنف كشيد، [30] و خداوند متعال خازنان آتش
را، در كتاب خود، براى عذاب دادن گناهكار چنين فرمان داده است
خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ[31]
يعنى با نيرو و عنف او را برانيد، عتل به معنى جفا كار خشن است،
[32] و در بعضى از روايات آمده است كه رسول اللَّه (ص) گفت: «سيرى ناپذير
و بد خلق و پرخور و پرنوش و ستمگر»، [33]
و از ابن مسكان از محمد بن مسلم روايت شده است كه گفت: از امام صادق- عليه السلام-
درباره معنى آيه پرسش كردم و او گفت
«عتل به معنى بسيار كافر است»، [34]
و آنچه به نظر من مىرسيد آن است كه اين كلمه بسيارى از صفات شر و باطل را شامل
مىشود، و انسان در آن هنگام عتل است كه انحراف او بسيار بزرگ بوده باشد بدان گونه
كه امام صادق (ع) گفته است، و صفات بد يكديگر را براى فرو فرستادن او به حضيض بدى
و گناهكارى به مدد خوانند، و همين امر است كه سياق قرآنى به آن اشاره كرده و عتل
را از آخرين صفات خوانده و آشكار كرده است كه پس از فراهم آمدن بسيارى از صفات بد
در انسان «بعد ذلك» مىآيد و در منتهاى شر و بدى و مجموعهاى از اخلاق پست و زشت
است.
ب: الزّنيم ... به معنى چسبيده است، و مزنّم به كسى گويند كه خود را،
همچون انگلى، به قومى بسته كه از آن قوم نيست و به او نيازى ندارند/ 215 و تو
گويى
[30] - نور الثقلين، ج 5، ص 394، به نقل از مجمع البيان.