ندارد، زيرا كه آن را بدون زحمت و آشكارا فهم مىكنيم، و بعضى
گفتهاند كه «جرم» به معنى بريدن ميوه از درخت است و چون «لا» بر آن افزوده شود
بدان معنى است كه چيزى كه اين امر را قطع كند، يا با آن مخالف باشد وجود ندارد.
[24] براى آن كه استكبار خويش را با پوشاندن غلافى پسنديده در نظر
مردم بر آنان مخفى نگاه دارند، آنان را چنان مىيابيم كه خود را از دوستان گذشته
نمايش مىدهند و انديشههاى صحيح را به زمانهاى گذشته نسبت مىدهند و تو گويى كه
گذشت زمان حق را پير مىكند و آن را فرسوده و كهنه جلوهگر مىسازد.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ
الْأَوَّلِينَ- و چون به ايشان گفته شود كه پروردگارتان چه چيز فروفرستاده است،
مىگويند كه اينها اسطورهها و افسانههاى گذشتگان است.» أساطير جمع اسطورة است و
آن چيزى است كه مسطور و نوشته شده باشد، و بسا هست كه اين لفظ از آن حكايت مىكند
كه آنچه نوشته شده باطل است.
/ 41
كيفر استكبار
[25] مستكبر حق را دشمن خطرناك خويش تصور مىكند، بدان سبب كه وى
قصد آن دارد كه مردمان را در معرض بهره كشى خويش قرار دهد و بال طغيان و سركشى را
بر سر آنان گسترش دهد، و اگر مردمان از حق آگاه باشند چنين فرصتى را براى او باقى
نمىگذارند، و لذا بانك تبليغى در پى بانك تبليغ ديگر عليه حق انتشار پيدا مىكند،
ولى عاقبت كار چه خواهد شد؟
عاقبت آن تحمل وزرها و بارهاى گناه كسان ديگرى است كه او با تبليغ
آنان را گمراه ساخته است و بايد آنها را علاوه بر وزر و سنگينى گناهان خويش تحمل
كند.
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ
أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ-
تا بارهاى گناه خويش را به صورت كامل در روز قيامت بر دوش خود حمل كنند، و همچنين
بارهاى گناه كسانى كه نادانسته به دست آنان