حكومت پايان پذيرفت، و بنا بر اين ظاهرى همچون مردگان داشتند، و به
همين سبب قرآن مىگويد
[12] ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ
الْحِزْبَيْنِ أَحْصى لِما لَبِثُوا أَمَداً- سپس آنان
را مبعوث و برانگيخته كرديم تا معلوم شود كه كدام يك از آنان بهتر مىتواند مدت به
خواب رفتن ايشان را حدس بزند.» قرآن بيدار شدن آنان را به بعث مردگان تشبيه كرده
است، و سبب آن طول مدت در خواب ماندن ايشان است، ولى چرا خداوند متعال آنان را از
خواب مبعوث و بيدار كرد؟
براى آن كه مردمان بدانند كه او نيرومند و توانا است، و اين كه حزب
خدا غالب است، چه در ميدان زندگى، هر اندازه عنوانها و نامها مختلف باشد، تنها دو
حزب و گروه وجود دارد، يكى حزب مستكبران و خودبزرگبينان كه از فرمانروايى ظلم و
جور راضيند، و ديگر حزب اللَّه انقلاب كننده عليه ظلم و جور.
افراد حزب خدا در آغاز چيزى جز خودشان را مالك نيستند، حتى ناگزير از
آناند كه به غار پناه برند، يا در زمان ما به كار كردن مخفيانه يا به سرزمينهاى
ديگر هجرت كردن بپردازند، و اين خود دليل محروم بودن آنان از وسايل مادى است.
هنگامى كه اصحاب كهف را با حكومت طاغوتى زمان ايشان مقايسه مىكنيم،
كه در آن پادشاه و ياران او همه وسايل مادى را در اختيار داشتند، و نيرو و سلطه
مخصوص آنان بود، به اين نتيجه مىرسيم كه كفه اصحاب حق در ترازوى مقايسه پايينتر
است، با وجود اين چون طاغوتها بر راه نادرست پيش مىرفتند و نمىتوانستند از آنچه
در تملك خويش دارند حمايت كنند، آن كسان كه مالك چيزى جز نفس و اراده خويش نبودند،
آن را با پناه بردن به غار حفظ كردند، و سپس/ 369 قادر بر مبارزطلبى در ميدان
مبارزه شدند.
و اما تفسير ظاهر احصاء در آيه شمردن و شناختن سالهايى است كه در
زندان درنگ كرده بودند، و بنا بر اين تفسير مراد از دو حزب دو گروهى است كه در