درونمايه خود برانگيزد، حقى است كه هيچ شكى در آن نيست.
وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ-
و آن را به حق فروفرستاديم و به حق نازل شد.» خدا مقدر كرده بود كه آن را به حق
نازل كند وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ و اين تقدير
تحقق يافت وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ و محتواى آن حق است
وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ و ثمرات آن حق است
وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ و حقى كه خدا با آن فروفرستاده
وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ استمرار پيدا خواهد كرد
وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ. مگر پروردگار ما نگفته است
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ-
ما ذكر (قرآن) را فروفرستاديم و ما پاسدار آنيم» پس كسى به تغيير دادن آن توفيق
نيافته و هرگز پس از اين نيز كسى به تغيير آن موفق نخواهد شد؛ اين دو كلمه را بايد
بدين گونه فهم كنيم.
بعضى از مفسران گفتهاند كه: نزول قرآن مصاحب و همراه با حق بوده، به
همان گونه كه حق مصاحب قرآن بوده است، و مىپرسيم كه معنى باء در گفته او بالحق
چيست؟
/ 322 باء حرف جرّ است براى خواستار يارى شدن، پس اگر بگويى: (اكتب
بالقلم با قلم بنويس)، يعنى براى نوشتن از قلم بهرهمند شو، و همين معنى در آيه
صحت دارد، زيرا كه حق محتواى قرآن و جوهر آن است و بلكه هر آيه از آن دليلى بر حق است،
از آن روى كه براى احقاق حق و همه حق نازل شده است.
خداوند متعال گفت وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ
الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ- و خدا
مىخواهد كه حق را به وسيله كلماتش تحقق بخشد، و نسل كافران را براندازد» (7/
الانفال).
وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً-
و ما تو را جز همچون مژده دهنده و بيم دهنده به رسالت نفرستاديم.» رسول نسبت به
كسانى كه به رسالت بر ايشان مبعوث شده، كارى جز آن ندارد كه: اگر ايمان آوردند به
آنان بشارت و مژده خير دهد، و اگر كافر شوند از عذاب خدا آنان را بترساند، و رسول
كفيل يا وكيل ايشان نيست و صلاحيت تغيير