«هرگز فرعون نمىدانست كه خدا موسى را به اين رسالت مبعوث كرده است،
بلكه خود موسى بود كه مىدانست و به همين جهت نسبت به كار خود اعتماد كامل داشت».
قرآن كتابهاى آسمانى را وسيله دست يافتن به بصيرتى كه به ديدن حقايق
كمك مىكند قرار داده است، و چون فرعون همه آن حقايق را تكذيب كرد، موسى او را در
پايان سخن خود آگاه ساخت و گفت وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا
فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً.
[103] و چون فرعون اين سخن را شنيد در صدد انتقام گرفتن بر آمد.
فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ-
اراده كرد كه آنان (موسى و بنى اسراييل) را از سرزمين خود بيرون راند.» ولى خداوند
تبارك و تعالى در كمين گاه ايستاده بود.
/ 318 فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً-
پس او و كسانى را كه با او بودند غرق كرديم.» [104] و اين يكى از معانى گواه بودن
خدا بر راستى رسالتهاى پيامبران است، و خداوند متعال فرعون و كسانش را گرفت و در
دريا افكند و آب آنان را همچون سنگريزه بلعيد و در خود فروبرد.
وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرائِيلَ اسْكُنُوا الْأَرْضَ
فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ جِئْنا بِكُمْ لَفِيفاً- و پس از آن
به بنى اسراييل گفتيم كه در اين سرزمين (مصر) ساكن شويد، و چون موعد زندگى ديگر در
آخرت فرا رسد، همه را با هم جمع خواهيم كرد.» گفتهاند كه لفيف به معنى به هم
چسبيده و پيچيده به صورتى است كه تشخيص آنان از يكديگر امكان پذير نيست.
بدين گونه فرعون رفت و از او عبرتى براى جهانيان بر جاى ماند.