گوى، و بخواه تا به تو عطا شود، و شفاعت كن تا مورد قبول افتد، پس سر
برمىدارد و با پروردگارش رو به رو مىشود، و بار ديگر به سجده فرومىافتد، و
سخنان دوباره از جانب خدا تكرار مىشود، پس سر برمىدارد و چندان شفاعت مىكند كه
نوبت به سوختهشدگان در آتش مىرسد، و هيچ كس از مردم در روز قيامت در همه امتها
نيست كه مقامى بالاتر/ 286 از محمد داشته باشد، و اين همان گفته خداى تعالى است
كه عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً.
على رغم آن كه آيات پيغمبر (صلى اللَّه عليه و آله) را مخاطب قرار
مىدهد، و مقصود از مقام محمود را بيشتر مفسران در نصوص روايت شده از عموم علماى
مسلمانان شفاعتى دانستهاند كه خداوند متعال اختصاص به دوستش محمد (صلى اللَّه
عليه و آله) قرار داده- با وجود اين قرآن به زبانى نازل شده كه بر حسب نصوص رسيده
لغت: «مقصودم تويى ولى اى همسايه تو گوش فرا ده» است.
و بدين گونه درمىيابيم كه نافله شب معراج مؤمن است به سوى كمال، و
قلب را از عقدهها و كينهها و توجه به كارهاى كوچك پاك مىسازد، و سينه را براى
پذيرش مسئوليتهاى بزرگ آماده مىسازد، و عزيمت را براى درگير شدن با موانع جزم
مىكند، و اراده فرد خفته را بيدار و هشيار مىسازد، و به نفس نيروى دفع ذاتى
مىدهد، و اين همه به فضل نزديك شدن به پروردگار است، شايد كلمه «عسى بسا كه» در
اين آيه، همچون لفظ «لعل شايد» در آيات ديگر اين امر را به ياد ما مىآورد كه اين
حقايق همچون حقايق فيزيكى نيست كه به حتمى بودن نتايج پس از اسباب حكم مىكند،
بلكه حقايقى برتر از مادى است كه پيرو مشيت خدا است، و خداوند تعالى عمل را جز به
تقوا و اخلاص نمىپذيرد، و پيش از آن كه به مظهر و صورت خارجى آن نگاه كند به روح
آن متوجه مىشود، پس بر انسان است كه پيوسته كوشش كند، و اميدوار به رحمت خدا
باشد، چه بسا هست كه خدا او را به نتايج مىرساند، و به همين سبب قرآن مؤمنان را
به آن تشويق مىكند كه بر عمل و تضرع نسبت به خدا بيفزايند تا به فضل او به مقام
محمود و پسنديده دست يابند.