فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَ كانَ
الْإِنْسانُ كَفُوراً- و چون شما را از خطر برهاند و به خشكى برساند،
از او دورى و اعراض مىكنيد، و انسان كافر نعمت و حق ناشناس است.» پس به جاى آن كه
شكرش افزون شود طغيان و كفرش به نعمتهاى خدا افزايش پيدا مىكند، و «كفورا»
صيغهاى است كه بر دوام يافتن و استمرار دلالت دارد.
[68] أَ فَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمْ جانِبَ
الْبَرِّ- آيا به آن اطمينان داريد كه گوشهاى از خشكى شما را در خود فرو
نخواهد برد؟» از قدرت خدا به كجا مىگريزيد؟! درست است كه او شما را از درياى
خشمگين رهانيد، ولى چه كس به شما تأمين داده است كه در خشكى فرونخواهيد رفت، يا
گرفتار انفجار آتشفشانى نخواهيد شد؟ و اين آيه اشاره به امكان حدوث تغييرات زمين
شناختى در هر لحظه دارد.
أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً- يا گرفتار
باد حامل ريگ و شن نخواهيد شد؟» در هنگامى كه كاروانهاى اعراب در صحراهايى به حركت
درمىآمد كه بادها ريگهاى تپههاى شنى را از جاى مىكند و همراه خود به پيش مىبرد
و كاروانها را با هر چه از وسايل باركشى و سوارى و كالا كه داشتند، همراه با
خودشان در ريگ و شن مدفون مىكرد، و شايد اين گونه بادها را حاصب مىناميدهاند.
طبيعت آدمى چنين است كه نخست به جاى سپاسگزارى در برابر نعمتهاى خدا،
و ثانيا رهايى از بلا به كفر و كفران مىپردازد.
ثُمَّ لا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا- و سپس هيچ
حامى و وكيلى براى خود نخواهيد يافت.»/ 270 پيش از اين در همين سوره خداوند متعال
به ما يادآورى كرد كه او در دفع شيطان وكيل مؤمنان است، ولى آيا وكيل كافران براى
دور كردن مرگ و زيان از