چنان فرود آورد كه پرندهاى با جوجههاى خود چنين مىكند، و اين به معنى
خضوع عقل و اراده نيست بلكه خضوع رحمت و شفقت است، پس بر تو فرزند واجب است كه دو
دست را به دعا بلند كنى
/ 221 وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّيانِي
صَغِيراً- و بگويى: پروردگارا آنان را بيامرز و مورد رحمت خويش قرار ده كه از
كوچكى به تربيت و پرورش من پرداختند.» پدر و مادر چه بسيار براى بزرگ كردن فرزند
خويش رنج مىبرند، و مادر در شبهاى تاريك از خواب خوش خويش برمىخيزد، و بستر
آسايش را به خاطر شير دادن به كودك خويش ترك مىكند، به همان گونه كه پدر براى
فراهم آوردن خوراك فرزندش با چه گرفتاريها و خطرها رو به رو مىشود، و براى تأمين
آسايش او بيدار مىماند، پس بر فرزند واجب است كه براى پدر و مادر خويش از خداوند
متعال طلب رحمت و آمرزش كند. و آيه دليلى است بر اين كه: دعا كردن براى ديگران به
همان گونه براى آنان سودمند است كه شفاعت- كه آن نيز دعا است- در حق گناهكاران
سودمند است.
[25] رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما فِي نُفُوسِكُمْ إِنْ
تَكُونُوا صالِحِينَ فَإِنَّهُ كانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُوراً-
خدا به آنچه در جانهاى شما مىگذرد داناتر است، پس اگر از صالحان بوده باشيد، او
براى بازگروندگان به سويش و توبه كنندگان آمرزنده است.» پس او مىداند كه در
جانهاى فرزندان از آرزوها و خواستهها چه مىگذرد، پس گاه مىبينى كه چون آنان
بيمار شوند، فرزند به والدين خود دشنام مىدهد، ولى خداوند ما را به آن مىخواند
كه شيطان و وسوسههاى او را از خود دور كنيم، و از آنچه گذشته است براى ايشان طلب
رحمت و آمرزش كنيم، و همين است كه تنظيم كننده علاقه فرزندان را به پدر و مادر در
اين مجموعه آيات تنظيم مىكند، و از طريق آن مسئله مبارزه ميان نسلهاى متوالى را
از ميان مىبرد، چه هر نسلى به صورتى در زندگى پيش مىرود كه با شكل پيش رفتن نسل
پيش از خودش متفاوت