مجلسى و ديگران چنين نظرى داشتهاند. [7]
نيز بيشتر محققان از دانشمندان مسلمان چنين نظر داشتهاند و براى آن روايات مشهور
كتابهاى صحاح گواهى مىدهد، كه رازى مفسّر معروف از آن خبر داده است.
[8] و دليل بر اين است
نخست: آيه بر آن صراحت دارد كه عروج «بعبده» چنان صورت گرفته است كه
در اين آيه آمده و آيات سورة النجم بر آن تأكيد مىكند وَ لَقَدْ
رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى* عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى* عِنْدَها جَنَّةُ
الْمَأْوى* إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ ما يَغْشى* ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغى*
لَقَدْ رَأى مِنْ آياتِ رَبِّهِ الْكُبْرى».
[9]/ 180 اين تعبير بر آن صراحت دارد كه عروج با تن و روان صورت گرفته و
نه تنها با روح رسول (ص).
دوم: رسول (ص) داستان معراج را براى مردم مكه بيان كرد كه بيشتر
ايشان به آن كافر بودند و او را تكذيب كردند، و به آنان از چيزهايى خبر داد كه
آنها را در راه ديده بود و راستى آن سپس بر ايشان آشكار شد، و اگر عروج با روح او
همچون در خواب صورت گرفته بود، مسئله چندان با اهميت تلقى نمىشد و اين همه سؤالها
را پديد نمىآورد.
به صورت كلى بايد بر اين باور باشيم كه عروج رسول همچون بالا رفتن
سفينههاى فضايى نبوده، بلكه معجزهاى همچون صعود عيسى و ادريس (ع) و همانند
كارهايى بوده است كه خدا براى پيامبران خويش (عليهم السلام) از طوفان نوح و خاموش
شدن آتشى كه ابراهيم را در آن افكنده بودند و بلعيده شدن مارهاى جادوگران فرعون به
توسط عصاى موسى (ع) و زنده شدن مردگان به دست عيسى بن مريم (ع) صورت گرفته بوده
است.