و چون در مسئله انتقام بينديشم. هرگز نمىتوانم از خدا انتقام بگيرم.
وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ كه خدا بر
هر كارى تواناست.» زيرا او قادر است كه نيرويى را كه به من داده از من بستاند و
اين در صورتى است كه من آن نيرو را در طريق انجام در امر او به كار نبندم. چون
چنين شود براى من جز خوارى و سرافكندگى در دنيا و عذاب آخرت چه خواهد ماند؟
مسئله هجرت و پيروزى
[40] آيا امر نبوت به وجود من پيروزى حاصل مىكند؟ آيا آن گاه كه من
خود را از آن دور دارم و در غفلت و جهل فرو روم چه كسى آن را يارى خواهد داد؟
آيا جز من كسى ديگرى هست؟ آرى، هست
إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ
الَّذِينَ كَفَرُوا اگر شما يارىاش نكنيد آن گاه كه كافران بيرونش
كردند، خدا يارىاش كرد.» كافران او را از مكه راندند، به اين پندار كه اين عمل
كينهتوزانه در مسير رسالت مؤثر است و مانع ترقى و تعالى آن مىگردد.
ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ
يكى از آن دو به هنگامى كه در غار بودند به رفيقش مىگفت.» مراد از «رفيقش» ابو
بكر است كه به هنگام هجرت با او از شهر بيرون آمد.
لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا اندوهگين
مباش خدا با ماست.» او از حال و وضع ما آگاه است، زيرا علم و قدرت او بر ما احاطه
دارد و لطف او شامل حال ماست. پس جايى براى اندوه و اضطراب نيست.
در تفاسير آمده است كه زهرى گفت: چون رسول اللَّه و ابو بكر به غار
داخل شدند خداى تعالى دو كبوتر فرستاد تا در درون آن سوراخ تخم گذاشتند و نيز
عنكبوتى مأمور شد كه بر در غار تار بتند. چون/ 176 سراقة بن مالك كه در تعقيب آن
حضرت بود بر در غار رسيد و تخمهاى كبوتر و تار عنكبوت را ديد گفت: اگر