responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 626

مسجد جمکران

مسجد جمکران، در 6 کیلومتری شهر مقدّس قم به طرف جادّه کاشان واقع شده است. این مکانِ با عظمت، تحت توجّهات و عنایات خاصّه حضرت بقیّة الله (عج) قرار دارد و خود آن حضرت از شیعیانشان خواسته اند که به این مکان شریف روی آورند.
درباره تاریخچه مسجد جمکران، شیخ حسن بن مثله جمکرانی می گوید: من شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارک رمضان سال 393 ه.ق در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه، جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند برخیز و طلب امام مهدی (عج) را اجابت کن که تو را می خواند.
آنها مرا به محلّی که اکنون مسجد (جمکران) است آوردند. چون نیک نگاه کردم، تختی دیدم که فرشی نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانی سی ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیری هم پیش او نشسته است، آن پیر حضرت خضر علیه السّلام بود.
پس آن پیر مرا بنشاند.
حضرت مهدی (عج) مرا به نام خودم خواند و فرمود: «برو به حسن مُسلم، که در این زمین کشاورزی می کرد بگو که این زمین شریفی است و حق تعالی آن را از زمینهای دیگر برگزیده است و دیگر نباید در آن کشاورزی کنند.»
گفتم: «لازم است که من دلیل و نشانه ای داشته باشم و الّا مردم حرف مرا قبول نمی کنند» آقا فرمودند: «تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما خودمان نشانه هائی برای آن قرار می دهیم و پیش سیّد ابو الحسن برو و به او بگو حسن مُسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است وصول کند و با آن پول مسجد را بنا کند.»
همچنین آقا دستور نماز مسجد را هم دادند و فرمودند: «و به مردم بگو: بدین مکان رغبت کنند و آن را عزیز دارندو چهار رکعت نماز در آن گذارند. دو رکعت اوّل به نیّت نماز تحیّت مسجد است که در هر رکعت آن یک حمد و هفت
«قُلْ هُوَ اللهُ أحَدْ»
خوانده می شود و در حالت رکوع و سجود هم هفت مرتبه ذکر را تکرار کنند. دو رکعت دوّم نیز به نیّت نماز صاحب الزّمان (عج) خوانده می شود، بدین صورت که سوره حمد را شروع می کنیم و چون به آیه
«ایّاکَ نَعْبُدُ وَ ایّاکَ نَسْتَعین»
می رسیم این آیه شریفه را صد مرتبه تکرار می کنیم و بعد از آن بقیّه سوره حمد را می خوانیم، بعد از پایان حمد سوره
«قُلْ هُوَ اللهُ أحَدْ»
را فقط یک بار می خوانیم و به رکوع می رویم و ذکر
«سُبْحانَ رَبّی الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِه»
را هفت مرتبه، پشت سر هم تکرار می کنیم و ذکر هر کدام از سجده ها نیز، هفت مرتبه است. رکعت دوّم نیز به همین گونه است. چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود یک بار گفته می شود:
«لا إلهَ الّا الله»
و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود و بعد از آن به سجده رفته و صد بار بگوید:
«الّلهمَّ صلِّ علی محمّد وَ آلِ محمّد».
آنگاه امام مهدی (عج) فرمودند: «هر کس این دو رکعت نماز (نماز صاحب الزّمان (عج)) را در این مکان (مسجد مقدّس جمکران) بخواند، مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد.»
چون من پاره ای راه آمدم، دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: «بزی در گلّه «جعفر کاشانی» است، آن را خریداری کن و بدین موضع آور و آن را بکش و بر بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضی که از گوشت آن بخورد، حق تعالی او را شفا دهد.»
من سپس به خانه باز گشتم و تمام شب را در اندیشه بودم تا اینکه نماز صبح خوانده و سپس به سراغ «علی المنذر» رفتم و ماجرای شب گذسته را برای او نقل کردم و با او به همان موضع شب گذشته رفتم. وقتی که رسیدیم، زنجیرهائی را نزد «سیّد ابو الحسن رضا» رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادمان او گفتند که سیّد از سحر در انتظار توست و تو از جمکران هستی؟ به او گفتم: بلی، به درون خانه رفتم و سیّد مرا گرامی داشت و گفت: «ای حسن بن مثله، من در خواب بودم که شخصی به من گفت که حسن بن مثله نام از جمکران پیش تو می آید، هر چه گوید تصدیق کن و بر قول او اعتماد کن که سخن او سخن ماست، و قول او را رد نکن» و از هنگام بیدار شدن از خواب تا این ساعت منتظر تو بودم. آنگاه ماجرای شب گذشته را برای او تعریف کردم.
سیّد بلافاصله فرمود تا اسبها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم. چون به نزدیک روستای جمکران رسیدیم گلّه گوسفند «جعفر کاشانی» نمایان شد، من به میان گلّه رفتم و آن بز که از پس همه گوسفندان می آمد پیش من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گلّه من نبوده و تا کنون آن را ندیده ام. آن بز را به مسجد آوردم و ذبح کردم. هر بیماری که از آن گوشت خورد شفا یافت.
«حسن مسلم» را احضار کردیم و منافع زمین را از او گرفتیم و مسجد جمکران را با چوب و دیوار پشاندیم. سیّد زنجیرها و میخ ها را (که به عنوان نشانه بود) به قم برد و در خانه خود گذاشت. هر بیمار و دردمندی که خود را به آن زنجیر می مالید شفا می یافت.
امّا پس از فوت «سیّد ابو الحسن»، آن زنجیرها پنهان گشته و دیگر کسی آنها را ندید. («مسجد مقدّس جمکران»، تجلّیگاه صاحب الزّمان (عج)»، ص 28-31)
مسجد حلّه رجوع شود به واژه: وادی السّلام

نام کتاب : دانشنامه مهدویت و امام زمان عجل الله تعالی فرجه نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 626
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست