نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 823
کیفیت لباس
1- جناب «حلبی» از معصوم علیهالسلام روایت کرده است که از ایشان در
مورد پوشیدن لباس خز (پارچهای بافته شده از ابریشم مخلوط با پشم) سؤال
نمودم فرمود: «مانعی ندارد. حضرت علی بن الحسین علیهالسلام در زمستان لباس
و جامه «خز» میپوشید و چون تابستان میرسید آن را میفروخت و پولش را در
راه خدا صدقه میداد و میفرمود: «من از خدایم خجالت میکشم که از پول
لباسی که خدا را در آن پرستیدم مصرف کنم.» [1] . 2- «سلیمان بن راشد»
از پدرش نقل میکند که میگوید: «من علی بن الحسین -علیهالسلام- را دیدم
که دراعهای سیاه (نوعی جامه پشمین) و طیلسان آبی (جامهای است که همه بدن
را پوشانده و از تفصیل و خیاطی خالی است، دائرهای شکل بوده و پائین آن باز
است که خواص و علما و مشایخ آن را میپوشیدند) پوشیده بود.» [2] . 3-
حضرت رضا علیهالسلام فرمودند: «عادت حضرت علی بن الحسین علیهالسلام این
بود که روپوشی بلند از «خز» که قیمتش پنجاه دینار بود و «مطرف خز» (ردایی
که مربع مربع بوده و علامت داشت) که قیمتش پنجاه دینار بود، میپوشیدند.»
[3] . 4- در همین ارتباط باز از حضرت رضا علیهالسلام نقل شده است که
فرمود: «حضرت علی بن الحسین علیهالسلام در زمستان «جبه خز» و «مطرف خز» و
«قلنسوه خز» (شب کلاه) میپوشیدند و زمستان را با آنها میگذرانیدند و
«مطرف» (پالتوی بلند مربع مربع) را در تابستان فروخته و پولش را در راه خدا
صدقه میدادند و میفرمودند: «من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و
الطیبات من الرزق» [4] یعنی: «چه کسی زینت الهی را که برای بندگانش خارج
فرموده و روزیهای پاک و پاکیزه را حرام کرده است.» 5- همچنین در زمینه
لباسی که حضرت علی بن الحسین علیهالسلام به هنگام «زفاف» و برای مراسم
عروسی خود، پوشیده بودند روایتی نقل شده است که بسیار جالب به نظر میرسد. از
«ابی خالد کنکر کابلی» روایت شده است که گفت: «یحیی ابنامالطویل که
خداوند درجه او را رفعت بخشد و او فرزند دایه حضرت زین العابدین
علیهالسلام بود مرا ملاقات کرد. پس دستم را گرفت و با او به سوی حضرت
رفتم. پس ایشان را دیدم که در منزلی که مفروش به فرشهای رنگ شده و دارای
دیوارهای سفید (و یا آهک مالی شده) بود، نشسته در حالی که لباسهای
رنگآمیزی شده پوشیده است. من خیلی نشستن نزد ایشان را طول ندادم و همین که
بلند شدم به من فرمود: «فردا به نزد من بیا انشاء الله تعالی.» من خارج
شدم و به «یحیی» گفتم: «مرا بر مردی وارد کردی که لباسهای رنگ آمیزی شده
میپوشد!!» و قصدم این بود که دیگر به نزد ایشان برنگردم. بعد فکر کردم که
برگشتن من نزد ایشان بیضرر است و لذا فردا به نزدشان رفتم. دیدم درب منزل
باز است ولی هیچ کس را ندیدم و لذا تصمیم گرفتم که برگردم، در این هنگام
کسی از داخل خانه مرا صدا زد و من گمان کردم غیر من را اراده نموده است،
بعد من را ندا داد که ای «کنکر» داخل شو. و این اسمی بود که مادرم مرا به
آن نامیده بود و احدی جز من آن را نمیدانست!! پس بر ایشان داخل شدم و دیدم
در منزلی که از گل ساخته شده است بر روی حصیری از درخت خرما نشسته و لباسی
از «کرباس» پوشیده است و «یحیی» هم نزد ایشان است. بعد به من فرمود: ای
«اباخالد» من نزدیک به عروسی هستم و آنچه که تو دیروز دیدی خواسته و رأی
خانمها بود و قصد نداشتم که با آنها مخالفت کنم». بعد هم بلند شده و دست من
و «یحیی» را گرفتند و ما را به کنار برکه آبی آورده و فرمود: «بایستید»،
ما ایستادیم و به ایشان نگاه میکردیم. آنگاه حضرت فرمود: بسم الله الرحمن
الرحیم. بر روی آب راه رفت تا اینکه دیدیم کعبه از بالای آب ظاهر گردید. من
عرض کردم: «الله اکبر، الله اکبر، تو «کلمه بزرگ» و «حجت عظمی» میباشی.
صلوات خداوند بر تو باد.» حضرت به ما توجه نمود و فرمود: «سه نفرند که
خداوند در روز قیامت به آنها نگاه نخواهد کرد و آنها را تزکیه نکرده و برای
آنها عذاب دردناکی است. اول کسی که در ما و درباره شخصیت ما چیزی را داخل
نماید که از ما نیست، دوم کسی که از ما چیزی را خارج کند که آن از ماست،
سوم کسی که معتقد باشد این دو گروه از اسلام بهرهای دارند.» [5] . از این
حدیث، به دست میآید در مراسمی نظیر عروسی تا آنجا که به حدود شرعی و الهی
تعدی صورت نگیرد، تبعیت از خواسته خانمها و مراعات آداب و رسوم مرسومه در
مراسم عروسی، مانعی ندارد. گرچه عادت اولیه حضرت سجاد علیهالسلام پوشیدن
لباس «کرباس» بوده است، ولی برای عروسی لباس رنگآمیزی شده هم میپوشیدند.
(صلوات الله علیه. 6- در زمینه نحوه لباس حضرت روایت دیگری نیز وجود
دارد که بسیار عجیب و جالب به نظر میرسد. «اصمعی» میگوید، من در صحرا
بودم که ناگهان جوانی را دیدم که از جمعیت فاصله گرفته و در حالت انعزال از
آنها بود و لباسی که پوشیده بود کهنه و نخنما شده بود، ولی دارای سیمایی
باابهت بود، به او نزدیک شده و گفتم: «اگر حال و وضعیت خود را نزد این
افراد به شکایت ببری حتما آنها بعضی از آن را برای تو اصلاح خواهند کرد و
به تو رسیدگی مینمایند.» آن جوان با شنیدن این سخن اشعاری را انشاء فرمود
که دلالت بر کمالات بلند روحی و عزت نفس و توکل آن بزرگوار بر خداوند متعال
بود. مضمون این اشعار چنین است: «لباسم در دنیا «صبر» بر شداید و مشکلات را بر خود همواره کردن است و لباس آخرتم «بشاشت» و «بشر» است. اگر
امر سختی به من برسد به «عزیز» و عزت او پناه میبرم چرا که من از قومی
هستم که صاحب افتخارات میباشند. و از اهل دنیا جز اسمی باقی نمانده
است...» بعد از اسم آن جوان پرس و جو نمودم، معلوم شد او علی بن الحسین
علیهالسلام است. آنگاه گفتم: آری نباید این جوجه جز از آن لانه بیرون
بیاید!!! (ابی ان یکون هذا الفرخ الا من ذلک العش). [6] . با توجه به
این روایت و آنچه قبلا بیان گردید به دست میآید که حضرت در پوشیدن لباس
حالات مختلفی داشتهاند، هم لباسهای ساده و بعضا مندرس میپوشیدند و هم در
شرایطی خاص لباسهای رنگی و مرتب و در همه این امور به وظیفه خود عمل کرده و
هیچ توجه استقلالی به لباس نداشتند. در زمینه نوع پوشش حضرت سجاد
علیهالسلام قضیهای در زمینه «نحوه پوشش ایشان برای تشرف به مسجد پیامبر
در دل شب» نقل شده است که قابل توجه میباشد. چه اینکه «نحوه پوشش و لباس
حضرت در موقع «نماز» خود بحث دیگری است که تحت همین عنوان بررسی گردیده
است. نحوه پوشش حضرت سجاد برای تشرف به مسجد پیامبر در دل شبی بسیار سرد امام
صادق علیهالسلام فرمودند: «یکی از بردگان حضرت علی بن الحسین علیهالسلام
در شبی سرد با حضرت برخورد نمود در حالی که ایشان جبهای از خز (پارچه
پشمی و یا ابریشمی) و ردایی از خز که مربع شکل بوده و دارای نشانههایی بود
و عمامهای از خز پوشیده بودند و خود را به «غالیه» (که عطری معروف است)
خوشبو نموده بودند. او به حضرت عرض کرد: قربان شما بشوم در این ساعت و با
این هیأت به کجا تشریف میبرید؟ فرمود: به سوی مسجد جدم رسول الله صلی الله
علیه و آله و سلم میروم که حورالعین را از خداوند عزوجل خطبه کرده و به
عقد درآورم!!» [7] . (یعنی به عبادت مشغول شده و در ثواب، خداوند برای من
حورهای بهشتی منظور فرماید.) البته مطرح شدن این انگیزه برای عبادت،
منافاتی با مرتبه متعالی وجود اقدس آن حضرت که در آن حد، چیزی جز عشق به
حضرت حق و انجام عبادات به خاطر محبت دوست، مطرح نیست، ندارد. چرا که در آن
موقعیت حضرت باید چیزی را برای سؤال کننده مطرح میکردند که قابل فهم او
باشد. و از این گذشته انجام عبادات با توجه به این سری انگیزهها فی حد
نفسه و بیان آن برای مردم اثر تربیتی داشته و میتواند آنها را به سوی
اعمال صالح سوق دهد. نوع زیراندازی که حضرت سجاد استفاده میکردند از
حضرت ابیعبدالله امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمود: «برای حضرت علی
بن الحسین علیهالسلام بالشت و پشتی و همچنین نوعی زیرانداز که در آن
تمثالها و عکسهایی بود، وجود داشت که بر آن مینشست.» [8] در حدیث دیگری
آمده که «ابوخالد کابلی» روزی به حضور حضرت مشرف شد و مشاهده کرد حضرت بر
روی فرشهای رنگ آمیزی شده نشستهاند و فردای آن روز که آمد دید روی حصیری
از درخت خرما جلوس فرموده است (تفصیل این حدیث در «کیفیت لباس حضرت سجاد
علیهالسلام» بیان گردید.) البته باید توجه داشت حضرت زین العابدین
علیهالسلام برای جای نماز خود از مواضع زبر و سنگهای خشن استفاده میکردند
و در بعضی از مواقع روی سنگهای داغ و آتشین به نماز میایستادند که تحت
عنوان «مکان حضرت سجاد علیهالسلام در موقع نماز» جزئیات آن ذکر گردیده
است. نوع زیرانداز حضرت زینالعابدین درموقع سوار شدن بر مرکب نیز قابل
توجه است. «ابراهیم بن ابیحیی مدائنی» از امام صادق علیهالسلام روایت
کرده است که فرمودند: «علی بن الحسین علیهالسلام بر مرکبی سوار میشدند که
بر روی آن قطیفهای سرخ (جامهای مخملین) افتاده بود.» [9] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1) بحارالانوار، ج 46، ص 105 و 106، ح 95 (به نقل از تهذیب الاحکام). (2) بحارالانوار، ج 46، ص 106، ح 96 (به نقل از اصول کافی). (3) بحارالانوار، ج 46، ص 106، ح 97 (به نقل از اصول کافی). (4) بخشی از آیه 32، از سوره 7: الاعراف. (5) بحارالانوار، ج 46، ص 102 و 103، ح 92 (به نقل از عیون المعجزات). (6) بحارالانوار، ج 46، ص 97 و 98 (به نقل از مناقب). (7) بحارالانوار، ج 46، ص 59، ح 13 (به نقل از اصول کافی). (8) بحارالانوار، ج 46، ص 106، ح 99 (به نقل از اصول کافی). (9) بحارالانوار، ج 46، ص 59، ح 16 (به نقل از اصول کافی). منبع: اسوه کامل؛ محمد محسن دعایی؛ اطلاعات چاپ اول 1380.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 823