responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 499

دیوان شعر منسوب به امام سجاد

دیوان شعری را که مشتمل بر نصایح و مواعظ است به امام زین العابدین علیه‌السلام نسبت داده‌اند و یک نسخه خطی از آن به خط سید احمد بن حسین جزایری در کتابخانه امام امیرالمؤمنین موجود است که نویسنده در روز سه شنبه بیست و ششم ماه رجب سال 1358 ه. از نوشتن آن فارغ گشته و آن را از روی نسخه‌ای به خط سید محمد بن سید عبدالله شوشتری متوفای سال 1283 ه نوشته است. این دیوان را دکتر حسین علی محفوظ در مجله البلاغ، شماره هشتم سال اول، صفحه 24؛ منتشر کرده و در مقدمه‌ای که بر آن نوشته است، می‌گوید: «سیصد و هشتاد و هفت بیت شعر به امام سجاد علیه‌السلام منسوب است، که استاد ما مرحوم محمد علی تبریزی مدرس متوفای سال 1373 ه. آنها را در کتاب تحفة المهدیه - چاپ تبریز (1357 هـ.) - جمع آوری کرده است و آن دومین جلد از دیوان ائمه معصومین علیهم‌السلام است که به نام الدر المنثور نامیده است و دوست محققم فاضل بزرگوار مرتضی مدرس معروف مقیم تهران چهارده سال پیش یک نسخه خطی از شرح دیوان امام سجاد علیه‌السلام را به من مرحمت کرد که در اوایل قرن سیزدهم هجری نوشته شده بود و در آن بیست و نه قطعه به بحر وافر پنج بیتی به ترتیب هجاء به تعداد 145 بیت آمده است. و اگر نسبت چیزی از این شعرها به امام علیه‌السلام درست باشد، احتمال قوی می‌رود که در میان این مضامین، بخشی از کلمات امام، علیه‌السلام به نظم در آمده باشد که در حقیقت چهارچوبی برای سخنان امام و منظوم ساختن معانی مورد نظر آن حضرت و پیروی از راه و روش وی، و بهره‌گیری و پیروی از خلق و خوی و تبعیت از هدایت آن بزرگوار است...»
ما در نادرستی نسبت این دیوان به امام زین العابدین علیه‌السلام کمترین تردیدی به خود راه نمی‌دهیم؛ نه تنها به دلیل آشفتگی معانی، بلکه به خاطر سستی بسیاری از الفاظ و عبارات آن. و کسی که صحیفه سجادیه و دیگر آثار بازمانده از حکمتها و سخنان ادیبانه امام را می‌خواند در میابد که آن حضرت بالاترین و روان‌ترین و پر جاذبه‌ترین الفاظ را برای خواننده، به کار برده است، زیرا امام علیه‌السلام بطور کلی از فصیحترین بلغای امت عربی است و صحیفه سجادیه یکی از منابع و سرچشمه‌های کتب بلاغت در جهان اسلام است، علاوه بر اینها در منابع قدیمی از این که این دیوان را به امام نسبت دهند، سخنی گفته نشده و به عقیده من بدون هیچ شک و تردید این دیوان سروده امام علیه‌السلام نیست... و اینک چند قطعه از این دیوان را برای اثبات آنچه گفتیم (برای خوانندگان) نقل می‌کنیم:
«تبارک ذو العلی و الکبریاء
تفرد بالجلال و بالبقاء
و سوی الموت بین الخلق طرا
فکلهم رهائن للفناء
و دنیانا و ان ملنا الیها
فطال بها المتاع الی انقضاء
ألا أن الرکون علی غرور
الی دار الفناء من العناء
و قاطنها سریع الظعن عنها
و ان کان الحریص علی الثواء»
«خداوند تبارک و تعالی که دارای علو و بزرگی و در عظمت و جاودانگی یکتاست.
خدایی که مرگ را میان همه مخلوقات یکسان قرار داد، پس همه آنها در گرو فنا و زوالند.
و این دنیای ما نیز؛ هر چند که به آن دل بسته‌ایم، اما مهلت کالای بی‌ارزش آن تا منقضی شدن است.
بدانید که اعتماد از روی فریفتگی به سرای فانی دنیا از امور پر دردسر است!
و ساکن دنیا بزودی از آن کوچ خواهد کرد، هر چند که بر اقامت در آن حریص است.»
«یحول عن قریب من قصور
مزخرفة الی بیت التراب
فیسلم فیه مهجورا فریدا
أحاط به شحوب الاغتراب
و هول الحشر افظع کل أمر
اذا دعی ابن آدم للحساب
و ألفی کل صالحة أتاها
و سیئة جناها فی الکتاب
لقد آن التزود ان عقلنا
و أخذ الحظ من باقی الشباب»
«بزودی از کاخهای زینت یافته به خانه خاک (قبر) منتقل می‌شود. و در آن غریب و تنها سر فرود می‌آورد در حالی که غمهای هجران او را در میان گرفته است.
هول و وحشت قیامت از هر چیزی بیمناکتر است، آن هنگامی که آدمیزاد را برای حساب بطلبند.
هر کار خوبی که انجام داده و هر بدی که مرتکب شده است همه را در نامه عملش بیابد.
اگر توجه کنیم هم اکنون وقت توشه گرفتن فرارسیده و هنگام بهره‌برداری از باقیمانده جوانی است.»
«فعقبی کل شی‌ء نحن فیه
من الجمع الکثیف الی الشتات
و ما حزناه من حل و حرم
یوزع فی البنین و فی البنات
و فی من لم نوهلهم بفلس
و قیمة حبة قبل الممات
و تنسانا الأحبة بعد عشر
و قد صرنا عظاما بالیات
کأنا لم نعاشرهم بود
و لم یک فیهم خل مؤات»
«بنابراین سرانجام همه چیز محیط ما از حالت جمع فشرده و انبوه به سوی پراکندگی است.
و چه اندوهبار است که، بازمانده ما از حلال و حرام در میان پسران و دختران تقسیم می‌شود!
و در میان کسانی که ما پیش از مردن آنان را به مقدار فلس و ارزش دانه‌ای بها نمی‌دادیم.
دوستانمان پس از ده سال چنان ما را از خاطر می‌برند و ما به صورت استخوانهای پوسیده در می‌آییم. که گویی ما رابطه دوستی نداشتیم و در بین آنان دوست همراه و موافقی وجود نداشته است!»
«لمن یا أیها المغرور تحوی
من المال الموفر و الأثاث
ستمضی غیر محمود فریدا
و یخلو بعل عرسک بالتراث
و یخذ لک الوصی بلا وفاء
و لا اصلاح أمر ذی التیاث
لقد أوقرت وزرا مرجحنا
یسد علیک سبل الانبعاث
فمالک غیر تقوی الله حرز
و لا وزر و مالک من غیاث»
«ای که فریفته دنیایی! برای چه کسی این همه ثروت فراوان و وسایل زندگی را جمع می‌کنی؟ بزودی ناستوده و تنها از دنیا خواهی رفت و تنها شوهر همسرت وارث تو خواهد شد!
و وصی تو نیز با بیوفایی و به سامان نرساندن امور مهم، تو را خوار و ذلیل خواهد گذاشت.
با بار گناه سنگینی از دنیا کوچ خواهد کرد، راههای بر انگیخته شدن را بر تو می‌بندند.
بنابراین جز تقوای الهی سنگر و کمک کار نداری و تو را یار و یاوری نیست.»
«تعالج بالتطبب کل داء
و لیس لداء دینک من علاج
سوی ضرع الی الرحمن محض
بنیة خائف و یقین راج
و طول تهجد بطلاب عفو
بلیل مدلهم السترداج
و اظهار الندامة کل وقت
علی ما کنت فیه من اعوجاج
لعلک أن تکون غدا حظیا
ببلغة فائز و سرور ناج»
«هر دردی را با مراجعه به پزشک معالجه می‌کنی اما درد دینت هیچ علاجی ندارد،
جز عجز و لابه خالصانه به پیشگاه خداوند مهربان با نیت بیمناک و یقین امیدوار. و عبادت مداوم با درخواست بخشش در هنگام شب که پرده قیرگونش همه جا را پوشانده. و همیشه اظهار پشیمانی نسبت به کجی‌هایی که در طول زندگی داشته‌ای. شاید بدان وسیله فردای قیامت از رستگاری کافی و شادی نجات دهنده برخوردار گردی.» تمام این دیوان از نظر سستی و نادرستی عبارات بر این منوال است و به یقین اینها سروده امام علیه‌السلام نیست بلکه یکی از شیفتگان مواعظ و نصایح و سخنان دلاویز آن حضرت این اشعار را سروده و به آن بزرگوار نسبت داده است، علاوه بر آن که من به طور قطع می‌دانم که سراینده از طبع شعری خوبی نیز برخوردار نبوده و بیشتر اشعارش از الفاظ سست و عبارات نادرست ترکیب یافته که در آنها هیچ مقدمه خوبی و اسلوب زیبای قابل ذکری وجود ندارد.

[~hr~]منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.

نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 499
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست