نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 432
دعای هنگام طلب عفو از گناهان
از جمله دعاهای دلپسند امام علیهالسلام این دعاست که در وقت تقاضای عفو
از گناهان و یا هنگام تضرع در پیشگاه خدا جهت نادیده گرفتن معایبش - بطوری
که در صحیفه عنوان شده - این دعا را به شرح ذیل میخواند: «اللهم یا من
برحمته یستغیث المذنبون و یا من الی ذکر احسانه یفزع المضطرون و یا من
لخیفته ینتخب الخاطئون یا انس کل مستوحش غریب و یا فرج کل مکروب کئیب و یا
غوث کل مخذول فرید و یا عضد کل محتاج طرید انت الذی وسعت کل شیء رحمة و
علما و انت الذی جعلت لکل مخلوق فی نعمک سهما و انت الذی عفوه اعلی من
عقابه و انت الذی تسعی رحمته امام غضبه و انت الذی عطآؤه اکثر من منعه و
انت الذی اتسع الخلائق کلهم فی وسعه و أنت الذی لا یرغب فی جزآء من اعطاه و
انت الذی لا یفرط فی عقاب من عصاه و انا یا الهی عبدک الذی امرته بالدعآء
فقال لبیک و سعدیک ها انا ذا یا رب مطروح بین یدیک انا الذی اوقرت الخطایا
ظهره و انا الذی افنت الذنوب عمره و انا الذی بجهله عصاک و لم تکن اهلا منه
لذاک هل انت یا الهی راحم من دعاک فابلغ فی الدعآء ام انت غافر لمن بکاک
فاسرع فی البکآء ام انت متجاوز عمن عفر لک وجهه تذللا؟ ام انت مغن من شکا
الیک فقره توکلا؟ الهی لا تخیب من لا یجد معطیا غیرک و لا تخذل من لا
یستغنی عنک باحد دونک الهی فصل علی محمد و آله و لا تعرض عنی و قد اقبلت
علیک و لا تحرمنی و قد رغبت الیک و لا تجبهنی بالرد و قد انتصبت بین یدیک
انت الذی وصفت نفسک بالرحمة فصل علی محمد و آله و ارحمنی و انت الذی سمیت
نفسک بالعفو فاعف عنی قد تری یا الهی فیض دمعی من خیفتک و وجیب قلبی من
خشیتک و انتفاض جوارحی من هیبتک کل ذلک حیآء منی لسوء عملی و لذلک خمد صوتی
عن الجأر الیک و کل لسانی عن مناجاتک...» «ای خداوندی که گنهکاران به رحمت
تو پناه میبرند و ای خدایی که بندگان پریشان حال با یاد احسان تو به
درگاه تو تضرع و زاری میکنند و ای کسی که بندگان گنهکارت از ترس عذابت
مینالند و ای آن که هر وحشت زده سرگردان به تو انس میگیرد و ای خدایی که
شادی بخش دلهای پر غم و اندوهی و ای پناه هر بیپناه و محروم، و ای یار و
یاور نیازمند رانده شده از همه جا، تو ای آن خداوندی که علم بینهایت تو و
رحمت بیکرانت همه جا را فراگرفته و همه چیز را زیر پوشش خود دارد و تو هستی
که با حکمت بالغهات به هر مخلوقی از نعمتهای بیپایانت سهمی عطا کردهای و
تو ای که عفو و بخششت بالاتر از کیفر و عقاب توست و تو ای آن که همیشه
رحمتت بر خشم و غضبت سبقت دارد وجود و کرمت بیش از منع و محروم داشتن توست،
خداوندا تو هستی که همه مخلوقات را زیر پوشش رحمت خود قرار دادهای و در
مقابل احسان و بخششت از کسی پاداش نمیخواهی و در عذاب و کیفر گنهکاران به
کسی ستم روا نمیداری خداوندا اینک من همان بنده گنهکارم که دستور دعا
دادهای و او نیز لبیک گفته و امر تو را اطاعت کرده است و اینک منم که در
پیشگاه تو به خاک مذلت افتادهام و این منم که بار خطاها و گناهان بر دوشم
سنگینی میکند، و این منم که سراسر عمرم را در معصیت تو به هدر دادهام و
منم آن بندهای که در اثر نادانی نافرمانی تو را کردهام در صورتی که تو
شایسته نافرمانی و عصیان نبودهای، و اینک آیا درباره کسی که با تضرع و
زاری به درگاهت آمده و دعا میکند، ترحم مینمایی تا به تضرع خود بیفزایم؟ و
یا کسی را که با گریه و زاری طلب بخشش میکند، پذیرایی، که با امیدواری به
درخواست و زاریم ادامه دهم؟ و یا آن که از گناه کسی که پیشانی بر خاک
میساید، در میگذری و یا آن که به امید و توکل به تو از فقر و بیچارگی خود
به درگاه تو شکایت دارد، بینیاز میکنی؟ خداوندا کسی را که جز تو
بخشندهای سراغ ندارد،نا امید مگردان و کسی را که غیر از تو از هیچ کس رفع
نیازش را نمیطلبد، خوار مساز پس ای پروردگار بر محمد و آلش درود و رحمت
فرست و از من روی مگردان در حالی که من با تمام وجودم به تو رو آوردهام و
مرا از درگاهت محروم مساز در حالی که من به تو دل بستهام و دست رد به
سینهام مزن در حالی که با ذلت و خواری در حضورت ایستادهام زیرا که تو خود
را به رحمت و بخشش ستودهای! پس بر محمد و آلش درود و رحمت فرست و مرا نیز
مشمول عفو و رحمت خود بفرما و تو ای که خود را به عفو و گذشت توصیف
کردهای پس از گناه من در گذر، خداوندا اشک چشمم را میبینی که از ترس
عذابت به رخسارم جاری است و طپش قلبم را مشاهده میکنی که از خوف و خشیت تو
لرزان است و تو خود شاهدی که اعضا و جوارحم از یاد هیبت تو به رعشه افتاده
است، تمام اینها به خاطر شرم از گناهانی است که مرتکب شدهام و از این رو
صدای نالهام به درگاه تو ضعیف شده و زبانم از مناجات با تو لال گشته است.»
این بخش از دعای امام علیهالسلام از ایمان عظیم آن حضرت و توجه عمیق
وی به خدای تعالی حکایت دارد که در تمام حالات و شؤون خود و در همه
گرفتاریها و شدایدش به او پناهنده میشود زیرا که او منبع هر فیض و نعمت و
خیر است که رحمت او همه جا را فراگرفته و همه چیز را زیر پوشش خود دارد،
امام علیهالسلام مینالد و به او متوسل میشود و تذلل و خواری میکند و از
درگاه او طلب بخشش و توبه و آمرزش دارد. اینک به بخش دیگری از دعای امام
علیهالسلام گوش میسپاریم: «یا الهی فلک الحمد فکم من عائبة سترتها علی
فلم تفضحنی و کم من ذنب غطیته علی فلم تشهرنی و کم من شائبة ألممت بها فلم
تهتک عنی سترها و لم تقلدنی مکروه شنارها و لم تبد سوأتها لمن یلتمس معایبی
من جیرتی و حسدة نعمتک عندی ثم لم ینهنی ذلک عن أن جریت الی سوء ما عهدت
منی فمن أجهل منی یا الهی برشده؟ و من اغفل منی عن حظه و من ابعد منی من
استصلاح نفسه حین انفق ما اجریت علی من رزقک فی ما نهیتنی عنه من معصیتک و
من ابعد غورا فی الباطل و اشد اقداما علی السوء منی حین اقف بین دعوتک و
دعوة الشیطان فأتبع دعوته علی غیر عمی منی فی معرفة به و لا نسیان من حفظی
له و انا حینئذ موقن بان منتهی دعوتک الی الجنة و منتهی دعوته الی النار
سبحانک ما اعجب ما اشهد به علی نفسی و اعدده من مکتوم امری و اعجب من ذلک
اناتک عنی و ابطآؤک عن معاجلتی و لیس ذلک من کرمی علیک بل تأنیا منک لی و
تفضلا منک علی لأن ارتدع عن معصیتک المسخطة و اقلع عن سیئاتی المخلقة و لأن
عفوک عنی احب الیک من عقوبتی بل انا یا الهی اکثر ذنوبا و أقبح آثارا و
اشنع افعالا و اشد فی الباطل تهورا و اضعف عند طاعتک تیقظا و اقل لوعیدک
انتباها و ارتقابا من ان احصی لک عیوبی او اقدر علی ذکر ذنوبی و انما اوبخ
بهذا نفسی طمعا فی رافتک التی بها صلاح امر المذنبین و رجآء لرحمتک التی
بها فکاک رقاب الخاطئین...» «ای خداوند بخشنده، حمد و سپاس تو را
سزاست، چه بسیار عیبهای مرا که پوشاندی و ما را با فاش ساختن آنها رسوا
نکردی و چه بسیار گناهانم را که عفو کردی و نادیده گرفتی و در میان مردم به
بدی معروفم نکردی و چه بسیار کارهای ننگ آلودی که مرتکب شدم و تو پرده دری
نکردی و نشانه آنها را به گردنم نیاویختی و آنها را به همسایگان عیبجو و
حسودان نعمتت آشکار نساختی، وانگهی این همه لطف و کرم تو مرا از شتافتن به
کارهای بد و پیمان شکنی بازنداشت، پس خداوندا چه کسی از من نادانتر بر خیر و
صلاح خودش است؟ و چه کسی از من غافلتر در تشخیص بهره و سعادت خویش است؟ و
چه کسی از من دورتر به اصلاح حال خودش میباشد؟ در حالی که هر چه نعمت به
من دادی همه را در راه معصیتهایی که مرا از ارتکاب آنها نهی کرده بودی، صرف
کردم! و چه کسی پیش از من گرفتار باطل شده و بیشتر بدرفتاری کرده است در
حالی که من در میان دعوت تو به اطاعت و دعوت شیطان به معصیت قرار گرفتم و
بیتوجه به سوی دعوت شیطان رفتم، در حالی که یقین دارم دعوت تو مرا به سوی
بهشت جاودانه هدایت میکند ولی دعوت شیطان به جانب آتش میکشاند، خداوندا
تو پاک و منزهی چقدر شگفت آور است که من با این کار به ضرر خودم شهادت
میدهم و این را یکی از اسرار کار خودم میدانم و عجیبتر از کار من آن است
که تو در برابر نافرمانی من، حلم و بردباری میورزی و در کیفر و مجازات من
شتاب نمیکنی البته این شکیبایی تو به خاطر آن نیست که من کرامت و عزت
دارم بلکه به واسطه فضل و کرم تو بر بندگان است زیرا که عفو و گذشت در نزد
تو محبوبتر از عقوبت و کیفر است، بلکه ای خدای بزرگ من میدانم که اعمال بد
من بیشمار است و در انجام کار باطل و زشتکاری و معصیت گستاخی من افزون
بوده است اما هنگام اطاعت تو خود را ناتوان و از وعدههای قهر تو به عاقبت
کارم کم توجه و در غفلتم، من کوچکتر از آنم که عیبهایم را بشمارم و قادر به
زبان آوردن گناهانم باشم ولی با این همه به خاطر امید به مهربانی تو که
اصلاح کار گنهکاران بسته به رحمت توست، ضمن اقرار به گناهانم نفس خویش را
سرزنش میکنم و به رحمت تو که تنها وسیله نجات است امیدوارم.» براستی
که امام علیهالسلام در تمام اوقات زندگی خود هرگز مرتکب گناهی نشده و هیچ
خطایی از او سر نزده است و او نهایت پرهیز را در امور دینی خود داشته و در
راه رفتارش کمال مراقبت را مینموده است اما از شدت خوف از پروردگار و توجه
فوق العاده به او و گسستن از غیر او و پیوستن به اوست که خود را به منزله
گنهکاران قرار داده و از پیشگاه خدای متعال امید عفو و رهایی و نجات از
عذاب را دارد. اینک به آخرین بخش این دعا گوش فرامیدهیم: «اللهم و هذه
رقبتی قد أرقتها الذنوب فصل علی محمد و آله و أعتقها بعفوک و هذا ظهری قد
اثقلته الخطایا فصل علی محمد و آله و خفف عنه بمنک یا الهی لو بکیت الیک
حتی تسقط اشفار عینی و انتحبت حتی ینقطع صوتی و قمت لک حتی تتنشر قدمای و
رکعت لک حتی ینخلع صلبی، و سجدت لک حتی تتفقأ حدقتای و اکلت تراب الأرض طول
عمری و شربت مآء الرماد آخر دهری و ذکرتک فی خلال ذلک حتی یکل لسانی ثم لم
ارفع طرفی الی آفاق السماء استحیآء منک ما استوجبت بذلک محو سیئة واحدة من
سیئاتی و ان کنت تغفر لی حین استوجب مغفرتک و تعفو عنی حین استحق عفوک فان
ذلک غیر واجب لی باستحقاق و لا انا اهل له باستیجاب اذ کان جزآئی منک فی
اول ما عصیتک النار فان تعذبنی فانت غیر ظالم لی...» «الهی فاذ قد
تغمدتنی بسترک فلم تفضحنی و تأنیتنی بکرمک فلم تعاجلنی و حلمت عنی بتفضلک
فلم تغیر نعمتک علی و لم تکدر معروفک عندی فارحم طول تضرعی و شدة مسکنتی و
سوء موقفی اللهم صل علی محمد و آله وقنی المعاصی و استعملنی بالطاعة و
ارزقنی حسن الانابة و طهرنی بالتوبة بالعافیة و اذقنی حلاوة المغفرة و
اجعلنی طلیق عفوک و عتیق رحمتک و اکتب لی امانا من سخطک و بشرنی بذلک فی
العاجل دون الآجل بشری اعرفها و عرفنی فیه علامة أتبینها ان ذلک لا یضیق
علیک فی وسعک و لا یتکأدک فی قدرتک، و لا یتصعدک فی أناتک، و لا یؤودک فی
جزیل هباتک التی دلت علیها آیاتک انک تفعل ما تشاء و تحکم ما ترید انک علی
کل شیء قدیر.» [1] . «خداوندا این گردن من است که زیر بار گناهان خم شده
است پس بر محمد و آلش درود و رحمت بفرست و به عفو و کرمت گردنم را از قید
گناهان آزاد کن. خداوندا اگر من آن قدر گریه کنم که تمام مژگانم بریزد و
چنان بنالم که صدایم بریده شود و چندان عبادت کنم و سرپا بایستم که گوشت
پاهایم متلاشی شود و آن قدر در پیشگاهت رکوع کنم که مهرههای ستون فقراتم
از هم بگسلد و به قدری در حضورت سجده کنم تا چشمانم از حدقه بیرون رود و در
سراسر عمرم خاک زمین خوراکم و آب خاکستر آشامیدنی من باشد و در تمام این
مدت همهاش به ذکر تو مشغول باشم تا آن جا که زبانم از حرکت بازایستد و سپس
از شرمندگی سر به طرف آسمان بلند نکنم و با این همه مستحق محو کردن یکی از
گناهانم نخواهم بود و حال اگر تو مرا مستحق مغفرت ببینی و به فضل و کرمت
مرا ببخشی از کرم و گذشت توست، نه آن که من سزاوار این مغفرت بودهام و در
برابر شایستگی من مرا مورد لطف خودت قرار دادهای زیرا در نخستین گناهی که
مرتکب شدم پاداشم آتش دوزخ بوده پس اگر مرا عذاب کنی به من ستم نکردهای. خداوندا
در حالی که بدیهای مرا پنهان ساختی و میان مردم رسوایم نکردی و با آن همه
گناهم به لطف و کرمت با من مدارا کردی و در کیفر من شتاب نکردی و نعمتهای
خودت را بر من دگرگون نساختی. خداوندا اینک بر آه و زاری طولانی من رحم کن و
بر بیچارگی و درماندگیم ترحم نما، بار الها بر محمد و آلش درود رحمت فرست و
مرا از گناهان بازدار و به اطاعت و بندگی خودت وادار و بازگشتی نیکو روزیم
کن و با توبه واقعی از گناهانم پاک ساز و مرا یاری کن که دیگر به سوی گناه
بازنگردم و به عافیت و سلامتی حالم را اصلاح فرما و شیرینی آمرزش و مغفرت
خودت را بر من بچشان و مرا آزاد شده از آتش دوزخ به عفو و رحمتت قرار بده و
امان نامهای از خشم خودت را برای من بنویس و بدان وسیله نه تنها خیر
اخروی را بلکه اثر خیر آن را در دنیا بشارتم ده، بشارتی که باعث اطمینان به
ایمن بودنم از عذاب تو و آگاهیم برداشتن امان نامه گردد، البته انجام این
درخواستها در مقابل رحمت واسعه تو و قدرت بیمنتهایت مهم نیست و رنج و
زحمتی ندارد و در برابر ذات حلیم و بردبارت دشوار نیست و در مقابل بخششهایت
که آیات قرآن کریم بر آنها دلالت دارند اجابت درخواستهای من دشوار نیست
زیرا که به هر چه اراده کنی، توانایی انجام آن را داری و هر چه را بخواهی
حکم میکنی و بر همه چیز قادر و توانایی.» امام سجاد علیهالسلام هر
آنچه را که باعث تقرب به خداست انجام داده و برای آخرتش آنچه را که هیچ
چشمی ندیده و هیچ گوشی نظیر آن عمل را از کسی نشنیده است، پیشاپیش فرستاده،
در میدان عبادت خدا هیچ نافله و مستحبی را فروگذار نکرده، بلکه انجام داده
است زیرا که بسیاری از اوقات زندگی خویش را روزها روزهدار و شبها را به
نماز و مناجات گذرانده و در صحنه امور خیریه و احسان بر درماندگان و
محرومان هیچ نوع خیر و احسانی نبوده مگر آن که نسبت به ایشان انجام داده
است، با وجود این، خود را در پیشگاه خدای تعالی مقصر میدید درست در این
امور، روش انبیا و اوصیا را داشته که عبادات و طاعتشان را تنها و تنها برای
خدا انجام میدادند و با این همه، آنان برای اعمال خالصانه خود در پیشگاه
خداوند هیچ اهمیتی قائل نبودند.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) صحیفه سجادیه: دعای شانزدهم. منبع: تحلیلی از زندگانی امام سجاد (جلد 2)؛ باقر شریف قرشی؛ ترجمه محمد رضا عطائی؛ کنگره جهانی حضرت رضا علیه السلام 1372.
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 432