responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 251

چشم به دست خدا

یک روز عید عرفه بود، حضرت سجاد علیه‌السلام از جایی عبور می‌کردند، دیدند عده‌ای در حال گدایی هستند و از این و آن تقاضای دستگیری و کمک می‌کنند.
حضرت تعجب کرد و با حالتی شگفت به آنها نگاه کرد و فرمود: وای بر شما که در مثل یک چنین روزی که روز عرفه است از غیر خدا کمک و مساعدت می‌خواهید و چشم‌هایتان به غیر دست خداست و امید به دیگران دارید. [1] . محمد بن ابی‌حمزه می گوید: پدرم گفت: امام سجاد علیه‌السلام را در یکی از شب‌ها در کنار کعبه دیدم که نماز می‌خواند، قیام نماز را طول داد،به گونه‌ای که دیدم گاهی بر پای راستش تکیه می‌داد و گاهی بر پای چپش تکیه می‌داد، سپس شنیدم گریه‌کنان می‌فرمود: یا سیدی تعذبنی و حبک فی قلبی... ای آقای من! آیا مرا عذاب می‌کنی با اینکه حب تو در قلبم هست!!! ای آقا و سرور من من چشمم به دست عنایت توست، آیا می‌خواهی مرا به عذابت گرفتار کنی با اینکه محبت تو در قلبم نشسته [2] .
امام ساجد و عابد که از فرط سجود خود
به اهل سجده پیدا کرد عنوان سیادت را
نه تنها در عبادت زینت عباد می‌باشد
که میراث از علی دارد شهامت را رشادت را
همه شب تا سحر قائم همه ایام را صائم
که خالص کرده از بهر خدای خود عبادت را [3] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) بحار 46 / 62.
(2) داستان‌های اصول کافی 1 / 274.
(3) لاله‌ی عشق 66.
منبع:
داستان‌هایی از اخلاق و رفتار امام سجاد زین‌العابدین؛ علی میرخلف‌زاده؛ محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم چاپ اول تابستان 1383.

نام کتاب : دانشنامه امام سجاد علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 251
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست