نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 896
نامهای به عمروعاص
به امام حسن علیهالسلام خبر رسید که عمروعاص در مصر، بالای منبر از
حضرت علی علیهالسلام بدگویی میکند. امام حسن علیهالسلام طی نامهای به
او نوشت: قال علیهالسلام: من الحسن بن علی الی عمرو بن العاص، أما
بعد، فقد بلغنی أنک تقوم علی منبر مصر علی عتو ال فرعون و زینة آل قارون و
سیماء أبیجهل تنتقص علیا، و لعمری لقد أوترت غیر قوسک و رمیت غیر غرضک و
ما أنت الا کمن یقدح فی صفاة فی بهیم أسود، فرکبت مرکبا صعبا، و علوت عقبة
کؤودا، فکنت کالباحث عن المدیة لحتفه. یابن جزار قریش، لیس لک سهم فی
أبیات سؤددها، و لا عائذ بأفنیة مجدها، و لا بفالج قداحها لا أحسبک تحط بما
تذکره غیر قدرک الحقیر و نسبک الدخیل و نفسک الدنیئة الحقیرة التی آثرت
الباطل علی الحق، و قنعت بالشبع و الدنی من الحطام الفانی، لقد مقتک الله،
فأبشر بسخطه و ألیم عذابه و جزاء ما کسبت یداک، و ما الله بظلام للعبید.
[1] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (از حسن بن علی به عمروعاص. اما بعد از حمد و سپاس خداوند: به
من خبر رسیده است که تو در گردنکشی آل فرعون و لباس آل قارون و سیمای
ابوجهل بر فراز منبر مصر ایستاده و مذمت علی میگویی. سوگند به جانم که تو
کشیدهای کمان خویش را و تیر افکندهای، اما نه بر هدف خویش و تو نیستی مگر
کسی که در تاریکی ناپیدا در سنگ خارا سوراخ ایجاد کند و تو سوار مرکبی
چموش گشتهای و بر فراز صخرهای غیر قابل فتح ایستادهای چونان کسی هستی که
دنبال دشنه میگردد تا خویشتن را بکشد. تو را ای پسر قصاب قریش، در
خانههای سروری آن جایی نیست و بر درگاه شکوه آن تو را پناهی نباشد و بر
افتخارات آن تو را دسترسی امکان ندارد و تو را گمان ندارم که بدانچه که فکر
میکنی برسی جز آن شخصیت حقیرت و نژاد بیگانه و نفس پست و بیمقدارت که
باطل را بر حق برگزیده و تنها به سیر کردن شکم خود و به دست آوردن
خوراکیهای بیارزش دنیا قانع شده است. خداوند تو را از چشم خود انداخته و
به شدت دشمن توست، پس تو را بشارت باد به خشم او و عذاب دردناک او و پاداش
آنچه که خود فراهم کردهای و خداوند به بندگان ظلم نمیکند.)