responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 838

نام او به فرمان خداوند

حضرت ابوالحسن امام رضا علیه‌السلام می‌فرماید:
اسماء بنت عمیس می‌گوید: من قابله‌ی امام حسن علیه‌السلام بودم. زمانی که آن حضرت متولد شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و فرمود: ای اسماء؛ فرزندم را بیاور.
من آن حضرت را در جامه‌ی زردی پیچیدم و به خدمت آن بزرگوار بردم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آیا من شما را نهی نکردم فرزندی که متولد می‌شود در جامه‌ی زرد نپیچید؟
او را در جامه‌ی سفیدی پیچیدم و به خدمت آن حضرت بردم، آن بزرگوار در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، از امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسید: چه نامی برای او انتخاب کرده‌ای؟ امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: من در انتخاب نام او بر شما سبقت نگرفتم.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: من نیز در انتخاب نام او بر پروردگار خود سبقت نمی‌گیرم.
در آن حال جبرئیل نازل شد و عرض کرد:
خداوند بلند مرتبه به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید که بر او، نام پسر بزرگ هارون را بگذار.
پس آن حضرت نام او را حسن انتخاب کرد.
هنگامی که روز هفتم - از تولد امام مجتبی علیه‌السلام - فرا رسید، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دو گوسفند ابلق، برای عقیقه‌ی او کشت. به اسماء که قابله بود، یک ران و یک اشرافی داد. همچنین سر آن حضرت را تراشید، و موی سرش را با نقره وزن نمود و به اندازه‌ی آن صدقه داد. و سرش را به خلوق که بوی خوشی بود، خوش‌بو نمود و فرمود: ای اسماء؛ خون عقیقه را بر سر فرزندان مالیدن از کارهای جاهلیت است [1] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) جلاءالعیون: 1 / 341، معانی الأخبار: 1 / 130 ح 6. با کمی تغییر.

نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 838
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست