مشورت با دختر

طبرانی با سند خود از معاویة بن حدیج نقل کرده است:
معاویة بن ابی‌سفیان مرا نزد حسن بن علی - که خدا از آنان خشنود باد - فرستاد تا از دختر یا خواهر آن حضرت، برای یزید خواستگاری کنم، و من خدمت او رسیدم و خواستگاری یزید را گفتم؛ فرمود:ما کسانی هستیم که زنانمان ازدواج نمی‌کنند تا با آنان مشورت کنیم و خود، راضی باشند. اینک نزد او برو [ببین چه می‌گوید]. من نزد او رفتم و از خواستگاری یزید گفتم، و او گفت:سوگند به خدا! این، نخواهد شد مگر آن که معاویه در میان ما همچون فرعون در بنی‌اسرائیل رفتار کند که پسرانشان را سر برید و زنانشان را باقی گذاشت. پس نزد آن حضرت برگشتم و عرض کردم:مرا نزد یکی از تیزهوشان فرستاده‌ای که امیرمؤمنان [معاویه!] را فرعون می‌نامد. حضرت فرمود:ای معاویة [بن حدیج]! از کینه‌ی ما برحذر باش؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:«کسی با ما دشمنی نمی‌کند و بر ما حسد نمی‌ورزد مگر آن که در قیامت بر تازیانه‌های آتشینش افزوده شود». [1] .
[37]-349- طبرسی رحمه الله از کتاب تهذیب الاحکام نقل کرده است:
مردی نزد امام حسن علیه‌السلام آمد و با او درباره‌ی ازدواج دخترش مشورت کرد. آن حضرت فرمود:دختر خود را به ازدواج مردی پارسا درآور؛ زیرا اگر او را دوست بدارد، گرامی‌اش می‌دارد و اگر دوست نداشته باشد، ستمش نمی‌کند. [2] .