نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 721
کانون مهر
- کمک کنید، به من عاجز و درمانده کمک کنید، خدا به شما عوض بدهد. مرد
فقیر با این سخنان از کنار عابری گذشت. رهگذر دست در جیب خود کرد و سکهای
به او داد. مرد فقیر وقتی به سکه نگاه کرد گفت: در این شهر کسی هست که
بتواند کمک بیشتری کند؟ و آن مرد او را به مسجد راهنماییی کرد و سخاوتمند
شهر را به او نشان داد. مرد فقیر با همان کلمات به مردمی که در مسجد
بودند نزدیک شد. امام حسن علیه السلام گفت: ای مرد، کمک خواستن در سه مورد
درست است؛ یکی این که خونبهایی به گردنت باشد و توان پرداخت آن را نداشته
باشی، دوم این که بدهکار باشی و نتوانی بدهی خود را پرداخت کنی و سوم این
که درمانده شده باشی و دستت به جایی نرسد، تو مبتلا به کدام یک از این سه
چیز هستی؟ - برای یکی از همین سه علت دست نیاز پیش مردم دراز کردهام، بیچاره و فقیرم و توان سیر کردن شکم زن و فرزندانم را نیز ندارم. امام
حسن علیه السلام پنجاه دینار به او بخشید و به پیروی از او امام حسین علیه
السلام نیز چهل و نه دینار و عبدالله بن جعفر [1] چهل و هشت دینار به او
داد. مرد فقیر شادمان شد و از آنان تشکر کرد و برگشت. در راه آن رهگذر
را دید و جریان را بازگو کرد، عابر گفت: میدانستم این خاندان، مظهر سخاوت و
سرچشمهی خوبیها هستند، هرگز مثل آنان پیدا نخواهد شد، هیچکس از در
خانهی این بزرگواران دست خالی و مأیوس برنمیگردد. به برکت آن سکهها مرد فقیر از بیچارگی نجات یافت و برای خودش کار و کسبی به راه انداخت و هرگز تا آخر عمر محتاج کسی نشد. [2] .
[~hr~]پی نوشت ها: (1)
عبدالله بن جعفر بن ابی طالب، پسر عموی امام حسن و امام حسین علیهما
السلام و همسر حضرت زینب علیهاالسلام بود و به نیکوکاری مشهور بود. [2] بحارالانوار، ج 43، ص 333.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 721