نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 253
پندهای جاودانه
از امام حسن علیهالسلام سخنان پندآموز بسیاری در کتب نقل شده است که به برخی از آنها اشاره میشود: قال علیهالسلام: لا
أدب لمن لا عقل له، و لا مروة لمن لا همة له، و لا حیاء لمن لا دین له، و
رأس العقل معاشرة الناس بالجمیل و بالعقل تدرک الداران جمیعا، و من حرم من
العقل حرمهما جمیعا [1] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (آن کس که
عقل ندارد، ادب ندارد و آن کس که همت ندارد، مردانگی ندارد و آن کس که دین
ندارد، حیا ندارد. رفتار خوب با مردم، اصل دانایی است و به وسیلهی عقل، هر
دو جهان با هم به دست میآیند و هر کس که از عقل محروم باشد از هر دوی
آنها محروم خواهد بود.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: حسن السؤال نصف العلم، و مداراة الناس نصف العقل و القصد فی المعیشة نصف المؤونة [2] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (نیک پرسیدن، نیمی از دانایی است و خوش رفتاری با مردم نیمی از عقل است و میانهروی در معاش نیمی از هزینه است.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: ان
أشد الناس حسرة یوم القیامة رجلان: رجل نظر الی ماله فی میزان غیره سعد به
و شقی هو به، و رجل نظر الی علمه فی میزان غیره سعد به و شقی هو به [3] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (افسوس
خورندهترین مردم در روز قیامت دو نفرند: یکی آن کسی که مال خود در ترازوی
دیگری ببیند که او با آن رستگار شده و خود آن شخص با داشتن آن «همه مال،
اکنون در قیامت» بدبخت است. و آن کس که دانش خویش را در ترازوی دیگری بنگرد
که وی بدان سعادتمند شده و خود آن شخص که در اختیار دیگران قرار داد،
اکنون خودش «در قیامت» بدبخت است.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: من قل ذل، و خیر الغنی القنوع، و شر الفقر الخضوع [4] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (هر کس تنگدست شود، خوار گردد و بهترین ثروت قناعت است و زشتترین فقر، کرنش بیجا است.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: الأمین آمن، و البریء جریء، و الخائن خائف، و المسیء مستوحش [5] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (امین در امنیت باشد و بیگناه را هراسی از مجازات نیست. خیانتکار هراسان و گناهکار وحشتزده!.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: أما
الکرم فالتبرع بالمعروف و الاعطاء قبل السئوال، و الاطعام فی المحل و أما
النجدة فالذب عن الجار فی المواطن، و الاقدام فی الکریهة، و أما المروءة،
فحفظ الرجل دینه و احرازه نفسه من الدنس، و قیامه بضیفه، و أداء الحقوق و
افشاء السلام [6] و لین الکلام و الکف و التحبب الی الناس [7] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (کرم
آن است که به نیکی احسان کنی و پیش از درخواست نمودن دیگران از تو نسبت به
آنان بخشندگی داشته باشی. و به جا و مناسب به اطعام دیگران بپردازی و اما
شجاعت؛ پس دفاع از همسایه در موارد گوناگون و سینه سپر کردن در ناگواریها،
شجاعت است و اما مردانگی؛ پس حفاظت شخص از دین خود و بر کنار داشتن خویش
از پلیدی و مهمان نوازی و به جای آوردن حقوق و افشای سلام و نرم سخنی و
خویشتنداری و دوستی کردن با مردم مردانگی است.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: شر
من المرزئة سوء الخلف، من أقبل مع أمر ولی مع انقضائه، راکب الحرون أسیر
نفسه، و الجاهل أسیر لسانه، المراء یفسد الصداقة القدیمة و یحلل العقدة
الوثیقة، و أقل ما فیه المغالبة، و المغالبة أمتن أسباب القطیعة [8] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (بدتر
از مصیبت، فرزند ناخلف است. هر کس با کاری رو آید، با پایان آن پس خواهد
رفت. «موج سواری و شخصیت مقطعی پیدا کردن، ارزشمند نیست» و به تعبیر دیگر
هر کس به وسیلهی چیزی روی کار آید، با پایان آن از کار بر کنار خواهد شد و
چموش سوار اسیر نفس خویش است، و [8] احقاق الحق، ج 19، ص 355 و در کتاب التذکرة المحمدونیة، ص 270 ط، بیروت نیز نقل شده است. نادان گرفتار زبان خویش است. خودنمایی
دوستی پایدار را متزلزل کرده و پیوند استوار را از بین میبرد و کمترین
اثر آن چشم هم چشمی است و چشم هم چشمی «رقابت ناسالم با یک دیگر» محکمترین
سبب از هم بریدن و نابود شدن است.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: المعروف
ما لم یتقدمه مطل، و لم یتعقبه من، و البخل أن یری الرجل مالا أنفقه تلفا و
ما أمسکه. شرفا من عدد نعمه محق کرمه، الانجاز دواء الکرم، لا تعاجل الذنب
بالعقوبة و اجعل بینهما للاعتذار طریقا، التفکر حیاة قلب البصیر، أوسع ما
یکون الکریم بالمغفرة اذا ضاقت المذنب المعذرة [9] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (نیکی
بخشیدن آن است که «آیا» و «اگر»، پیش از آن نباشد و منتی را به دنبال
نداشه باشد و بخل، آن است که شخص آنچه را که انفاق کرده، از دست رفته ببیند
و آنچه را که نگه داشته برای خویش مایهی شرف محسوب دارد و هر کس نعمتهای
خود شمارش کند «با شمردن نعمتهای خدادادی به خود، تفاخر کند»، جود و کرمش
تباه شود و خوش وعده بودن به وعدهی وفا کردن، درمان کرم و بخشندگی است. گناه
را با کیفر مداوا مکن و میان آن دو برای عذرخواهی راهی بگذار. اندیشیدن،
زندگی دل بیناست. سزاوارترین جایی که بخشش را سزد آنجاست که گناهکار را
معذرت خواهی درهم پیچد.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: المعروف
ما لم یتقدمه مطل، و لا یتبعه من و الاعطاء، قبل السؤال، من اکبر السودد،
لا تعاجل الذنب بالعقوبة و اجعل بینهما للاعتذار طریقا، المزاح یأکل الهیبة
و قد أکثر من الهیبة الصامت، المسؤول حتی یعد و مسترق حتی ینجز، الفرصة
سریعة الفوت بطیئة العود، تجهل النعم ما أقامت فاذا ولت عرفت [10] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (بخشش
آن است که اما و اگری پیش از آن نباشد و منت گذاری در پی آن نیاید و
بخشندگی پیش از درخواست از بزرگترین بزرگواریهاست. گناه را با کیفر مداوا
مکن و در میان آن دو، راهی برای عذر خواهی بگذار. شوخی هیبت را
میبلعد و انسان ساکت بر هیبت و وقار خود میافزاید. آن کس که از او چیزی
بخواهند، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد و برده است، تا آن زمان که به
وعده عمل کند. فرصت زودگذر است. و به کندی و سختی دوباره به دست میآید.
نعمتها تا زمانی که هستند ناشناختهاند و هنگامی که رخت بربستند، شناخته
میشوند.) و در حدیث دیگری فرمود: قال علیهالسلام: الخیر، الذی لا ضر فیه، الشکر مع النعمة و الصبر علی النازلة [11] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (خیر آن چیزی است که زیان در آن نباشد. سپاسگزاری در برابر نعمت است و شکیبایی بر ناگواری است.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: ان ابصر الأبصار ما نقد فی الخیر مذهبه و اسمع الأسماع ما وعی التذکیر و انفع به، أسلم القلوب ما طهر من الشبهات [12] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (بیناترین
دیدهها آن است که دیدگاهش در خیر نفوذ کند و شنواترین گوشها آن است که
تذکرپذیر باشد و از آن بهرهمند گردد. سالمترین دلها، دلی است که از شبهات
پاک باشد.) و در حدیث دیگری آمده است: قال علیهالسلام: کم من مستدرج بالاحسان الیه و کم من مفتون بالثناء علیه و کم من معزول بالستر علیه [13] . امام حسن علیهالسلام فرمود: (چه
بسیار احسان شدگانی که در کمین دیدهبان افتادهاند و به خاطر احسانی که
به آنها شده است، فریب خوردهاند و چه بسیار به فتنه گرفتار شدهای که با
مدح و تعریفی که از آنان شده، منحرف شده و به فتنه افتادهاند. و چه بسیار
منزویها و قلم خوردگانی که فقط به خاطر انکار شدن فضیلت آنان «از ناحیهی
دشمن و دوست» در پرده قرار گرفته و منزوی ماندهاند.)
[~hr~]پی نوشت ها: (1) 1- بحارالأنوار، ج 75، ص 111، ح 6. 2- کشف الغمة، ج 2، ص 146. 3- مجالس السنیة، ج 2، ص 245، م 3. به نقل از کشف الغمة. 4- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 722، ح 52 و ص 484، ح 3. 5- موسوعة المصطفی و العترة علیهالسلام، ج 5، ص 127. (2) 1- شرح ابنابیالحدید، ج 18، ص 108. 2- کشف الغمة، ج 2، ص 152. 3- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 489، ح 5. 4- موسوعة المصطفی و العترة علیهالسلام، ج 5، ص 129. 5- نثر الدرر، ج 1، ص 333، ب 4. (3) احقاق الحق، ج 19، ص 357. (4) 1- بحارالأنوار، ج 75، ص 113. 2- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 725، ح 78. (5) احقاق الحق، ج 19، ص 357. (6) و من هنا فی المعانی الأخبار فقط. (7) 1- احقاق الحق، ج 19، ص 356 و 359. 2- بحارالأنوار، ج 44، ص 90 - 89 و ج 73، ص 312، ح 3. 3- تاریخ دمشق (ترجمة الامام الحسن علیهالسلام) ص 165، ح 278، و ح 276 و ح 277، و ح 280. 4- تاریخ دمشق ابنمنظور، ج 7، ص 32. 5- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 226. 6- تحف العقول ص 235. 7- کنز العمال، ج 3، ص 788، ح 8764. 8- مستدرک الوسایل، ج 12، ص 342، ح 15 / 14239، ب 1، کتاب الأمر بالمعروف، ط جدید. 9-
مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 727، ح 86، و ص 83، ح 83، و ص 714، ح
18، و ص 676، ح 2 - و - ص 550، و ص 731، ح 108 و ص 131، ح 109. 10- معانی الأخبار، ص 257، ح 2. 11- معانی الأخبار صدوق، ص 257، ح 3. 12- نثر الدرر، ج 1، ص 333، ب 4. 13- نزهة الناظر، ص 79، ح 32. 14- وسایل الشیعة، ج 11، ص 425، ح 7 / 15190 و ح 6 / 15189. [9] 1- احقاق الحق، ج 11، ص 230 به قنل از نهایة الأرب، ج 3، ص 232 ط قاهرة. 2- بحارالأنوار، ج 71، ص 417، ح 38 به نقل از الدرة الباهرة - و - ج 75 ص 115، ح 11 به نقل از الدرة الباهرة و ص 113، ذیل ح 7. 3- کشف الغمة ج 2، ص 140. 4- مستدرک الوسایل، ج 7، ص 238، ح 5 / 8130. 5- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 721، ح 49، و ص 559 ح 16، و ص 724، ح 71 و ح 70 و ح 67. 6-
مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 731، ح 106 و ح 107 (به نقل از نهایة
الأرب) و ص 718 ح 37، (به نقل از اعلام الدین، ص 297 جدید) و ص 722، ح 51 و
ح 50. 7- موسوعة المصطفی و العترة، ج 5، ص 126، و ص 129. 8- نثر الدرر، ج 1، ص 333 ب 4. 9- نزهة الناظر، ص 78، ح 3، و ص 71 به نقل از الدرة الباهرة، ص 22 و عدد العقوبة، ص 5، خطی. [10] 1- بحارالأنوار، ج 75، ص 115، و ص 113. 2- مجالس السنیة، ج 2، ص 246. 3- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 725، ح 72 و ح 73 و ح 76 و ص 724، ح 66 و ص 731، ح 105 به نقل از نهایة الأرب، ج 3، ص 254. 4- موسوعة المصطفی، ج 5، ص 128 و ص 126 و ص 129. 5- نزهة الناظر، ج 1، ص 71، و ج 2، ص 72، ح 9 و 10 و ص 76 ح 26. [11] 1- بحارالأنوار، ج 75، ص 106، ح 7. 2- تحف العقول، ص 234. 3- مجالس السنیة، ج 2، ص 245. 4- مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 713، ح 10. 5- موسوعة المصطفی و العترة، ج 5، ص 126. [12] 1- تحف العقول ص 235. 2 - مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 714، ح 19. [13] مسند الامام المجتبی علیهالسلام، ص 730، ح 103 به نقل از التدوین، ج 2، ص 457.
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 253