responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 202

پادشاهان؛ جیره خور اولیاء الهی

شیخ حر عاملی قدس سره در کتاب «اثبات الهداة» می‌گوید:
مرحوم سید نعمت الله جزائری در کتاب «مجمع البحرین» که در فضائل و مناقب امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نوشته است، حدیث طویلی را در رابطه‌ی با معجزات امام حسن علیه‌السلام نوشته که من به طور اجمال به آن اشاره می‌کنم.
یکی از سلاطین مقتدر چین، وزیری داشت که بسیار مدبر و دانشمند بود. وزیر پسری داشت در کمال حسن جمال و پادشاه به او بسیار عشق و محبت می‌ورزید. خود شاه نیز دختری داشت در نهایت زیبائی که او را نیز بسیار دوست می‌داشت.
آن پسر و دختر همدیگر را دیده و عاشق یکدیگر شده بودند، شاه بر این امر مطلع شد و هر دو را احضار کرد، و امر کرد تا هر دو را کشتند.
پس از قتل آنها به دلیل آنکه محبت زیادی که به آن دو داشت، بسیار پریشان حال شد و راه چاره‌ای ندید.
همه‌ی دانشمندان و بزرگان را طلب کرد و جریان قتل و ندامت خود را اظهار کرده و از آنها راه چاره‌اس خواست و گفت: باید در زنده شدن آن دو چاره‌ای بیندیشید.
آنها گفتند: محال است که مرده، زنده شود.
یکی از آنها گفت: می‌گویند در مدینه شخصی به نام حسن بن علی می‌باشد که اگر او بخواهد، می‌تواند این دو را زنده کند.
پادشاه گفت: تا آنجا چقدر راه است؟
گفتند: شش ماه.
پادشاه به یکی از نوکران ماهر و دلیرش دستور داد که: یک ماهه آن شخص را نزد من بیاور و الا تو را می‌کشم.
آن شخص که مسلمان بود، ناراحت و غمگین از شهر بیرون رفت. مدتی که راه رفت، به چشمه‌ای رسید. از آن چشمه وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و برای فرج و گشایش خود دعا و تضرع کرد. ناگهان شخص نورانی را دید که به او می‌فرماید: برخیز!
آن مرد می‌گوید: برخواستم و گفتم: تو کیستی؟
ایشان فرمودند: من حسن به علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام هستم. گریه مکن؛ برو به شاه بگو من خود می‌آیم.
آن شخص بسیار خوشحال شده برگشت و پیغام آمدن امیر عالم را به پادشاه داد. پادشاه امر کرد نعش دختر و پسر را آوردند و جریان را به عرض امام حسن علیه‌السلام رساند و خواهش کرد که آن حضرت از خداوند بخواهد آن دو را زنده کند.
امام حسن علیه‌السلام برای آنها دعا نمود [1] ناگهان دختر و پسر زنده شدند و سپس مجلس عقد مهیا شد، و آن حضرت دختر پادشاه را به پسر وزیر عقد نمود و عروسی ملوکانه‌ای برپا شد و امام مجتبی علیه‌السلام به مدینه برگشت [2] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1)
دعای امام مجتبی علیه‌السلام این گونه بود: خداوندا؛ بحق جدم محمد مصطفی و پدرم علی مرتضی و مادرم فاطمه‌ی زهرا و برادرم سیدالشهداء، اینها را زنده بفرما. عجایب و معجزات شگفت‌انگیزی از چهارده معصوم علیهم‌السلام: 193.
[2] اثبات الهداة 2 / 566.

نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 202
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست