نام کتاب : دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 138
با دست مبارکش اشاره نمود
هنگامی که جناب فضهی خادمه علیهاالسلام به منزل نبوت و جایگاه رحمت و
اصل عصمت، و مرکز حکمت، خانهی حضرت صدیقه طاهره امالأئمه فاطمه زهراء
علیهاالسلام وارد شد، چیزی غیر از شمشیر و زره و آسیا در آنجا نیافت. فضه
دختر پادشاه بود، او مقداری اکسیر داشت، قطعهای از مس برداشته نرم نمود، و
به شکل یک ماهی درآورد. آنگاه اکسیر را به آن زد و به طلا تبدیل کرد.
هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسلام تشریف آوردند، آن را در حضور حضرت قرار
داد. زمانی که امیرالمؤمنین علیهالسلام آن را دید فرمود: آفرین ای فضه؛
ولی اگر آن را خوب ذوب مینمودی رنگ بهتری پیدا میکرد، و قیمتش گرانتر
میشد. فضه عرض کرد: ای آقای من؛ مگر شما این علم را میشناسی؟ حضرت فرمودند: آری؛ این طفل - اشاره نمود به امام حسن علیهالسلام - هم این علم را میداند. در
آن حال امام حسن علیهالسلام جلو آمده و همان سخن امیرالمؤمنین
علیهالسلام را فرمود. سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام به فضه فرمودند: ما بزرگتر از اینها را میشناسیم. ثم أومی بیده، و اذا عنق من ذهب و کنوز سائره، فقال: ضعیها مع اخواتها، فوضعتها فسارت. سپس
با دست مبارک خود اشاره نمود، ناگهان رشتههایی از طلا و گنجهایی در حال
حرکت ظاهر شد. و فرمودند: این طلاها را روی آنها بیانداز. جناب فضه نیز آن
طلا را روی گنجها انداخت، و به آنها ملحق شد. [1] .