نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1027
نتیجه ی جسارت به امام
کتاب «الواحدة» از سعید بن سهل بصری نقل میکند که باز به سور یکی از
اهالی سامرا دعوت شدیم. امام هادی علیهالسلام نیز تشریف داشتند، در آن
مجلس مردی بازی میکرد و میخندید و مراعات احترام حضرت را نمیکرد. جعفر
بن قاسم هاشمی که از واقفه بود در مجلس بود حضرت متوجه وی گردید و فرمود:
آگاه باش این مرد از این طعام نمیخورد، به زودی از ناحیه یکی از بستگانش
به وی خبری خواهد رسید که عیش وی مکدر میشود. وقتی که سفره را آوردند جعفر
گفت: سخن علی بن محمد علیهماالسلام نادرست درآمد، بعد از این خبری نیست،
به خدا سوگند آن مرد دستش را شست و به طرف غذا دراز نمود که غلامش از در
خانه وارد شد و گریه میکرد، به آن مرد گفت: مادرت را دریاب که از پشت بام
افتاد و در حال مرگ است. جعفر گفت به خدا سوگند بعد از این مذهب واقفه را ترک کردم و به امامت حضرت قطع پیدا کردم. [1] .
پی نوشت ها: (1) مدینة المعاجز، ج 7، ص 457. منبع: زندگانی عسکریین امام علی النقی؛ عباس حاجیانی دشتی؛ موعود اسلام چاپ اول 1386.
نام کتاب : دانشنامه امام هادی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1027