responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 982
سخنان گهربار امام علی

الف) نهج البلاغه :
1 ـ التوحید ان لا تتوهمه و العدل ان لا تتهمه.
ترجمه:
توحید آنست که خدا را در وهم و اندیشه نیاوری (خداوند منزه از تجسم در وهم و خیال است) و عدل آنست که او را متهم نسازی) از اعمال ناشایست او را مبرا بدانی).
2 ـ ان لله تعالی فی کل نعمة حقا فمن اداه زاده منها و من قصر عنه خاطر بزوال نعمته.
ترجمه:
البته برای خدای تعالی در هر نعمتی حقی است (که باید در برابر آن سپاسگزاری کرد) پس هر که آن (شکر نعمت) را بجا آورد خداوند آن نعمت را بر او زیاد گرداند و کسی که در اینمورد کوتاهی نماید خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.
3 ـ اذا قدرت علی عدوک فاجعل العفو عنه شکرا للقدرة علیه.
ترجمه:
هر گاه بر دشمنت ظفر یافتی بشکرانه (نعمت) پیروزی از او در گذر.
4 ـ من کفارات الذنوب العظام اغاثة الملهوف و التنفیس عن المکروب. ترجمه:
بیچاره و ستمدیده‌ای را بفریاد رسیدن و از شخص اندوهگین غم و اندوه را زدودن از جمله کفارات گناهان بزرگ محسوب می‌شود.
5 ـ یابن ادم اذا رأیت ربک سبحانه یتابع علیک نعمه و انت تعصیه فاحذره.
ترجمه:
ای فرزند آدم زمانی که دیدی پروردگار پاکت نعمتهای خود را پشت سر هم بتو میبخشد و تو (بجای سپاسگزاری) او را معصیت و نافرمانی میکنی پس از (عذاب و عقوبت) او بترس. (زیرا این آمدن نعمت پشت سر هم موجب گناه بیشتر و در نتیجه باعث زیادی عذاب و شکنجه خواهد بود).
6 ـ اذا کنت فی ادبار و الموت فی اقبال فما اسرع الملتقی.
ترجمه:
زمانیکه تو (در اثر گذشتن ایام عمر) پشت بدنیا کرده (و رو بطرف مرگ نهاده‌ای) و مرگ (هم بسوی) تو رو میآورد پس چه زود (میان تو و مرگ) ملاقات خواهد بود.
7 ـ افضل الزهد اخفاء الزهد.
ترجمه:
برترین زهد پنهان داشتن آن (از انظار مردم) است.
8 ـ اشرف الغنی ترک المنی.
ترجمه:
شریفترین توانگری و بی نیازی رها کردن آرزوها است.
9 ـ ایاک و مصادقة الاحمق فانه یرید ان ینفعک فیضرک، و ایاک و مصادقة البخیل فانه یقعد عنک احوج ما تکون الیه، و ایاک و مصادقة الفاجر فانه یبیعک بالتافه، و ایاک و مصادقة الکذاب فانه کالسراب یقرب علیک البعید و یبعد علیک القریب. ترجمه:
از دوستی احمق بر حذر باش زیرا که او میخواهد بتو سودی رساند (ولی بعلت بیخردی) زیان میرساند، و از دوستی بخیل دوری کن (که اگر از او چیزی بخواهی) خود را از تو نیازمندتر نشان میدهد، و از دوستی بدکار سخت بپرهیز که ترا ببهای ناچیزی میفروشد، و از دوستی دروغگو دوری گزین که او مانند سراب است (ترا میفریبد) دور را بتو نزدیک و نزدیک را از تو دور گرداند.
10 ـ لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه.
ترجمه:
زبان خردمند پشت قلب او است و قلب احمق پشت زبان او (خردمند ابتداء تأمل و اندیشه کند آنگاه سخن گوید و احمق و نادان اول سخن گوید بعد بفکر و اندیشه افتد).
11 ـ سیئة تسوءک خیر عند الله من حسنة تعجبک.
ترجمه:
گناه و عمل بدی (که از تو سر زند و) ترا اندوهگین کند در نزد خدا بهتر از کردار نیکی است که ترا بعجب و خودبینی وا دارد.
12 ـ الظفر بالحزم، و الحزم باجالة الرأی، و الرأی بتحصین الاسرار.
ترجمه:
پیروزی یافتن (در کارها) باحتیاط و دور اندیشی است و حزم و احتیاط بکار انداختن نیروی فکر و اندیشه است و رأی و اندیشه بمحکم نگاهداشتن اسرار است.
13 ـ احذروا صولة الکریم اذا جاع و اللئیم اذا شبع.
ترجمه:
بترسید از صولت و سطوت کریم هنگامیکه گرسنه شود و از حمله و سلطه لئیم موقعیکه سیر شود.
14 ـ اولی الناس بالعفو اقدرهم علی العقوبة. ترجمه:
هر که بکیفر رسانیدن (دشمن یا خطا کار) تواناتر باشد بعفو و بخشیدن او سزاوارتر است.
15 ـ لا غنی کالعقل و لا فقر کالجهل و لا میراث کالادب و لا ظهیر کالمشاورة.
ترجمه:
هیچ بی نیازی مانند عقل و هیچ فقری مانند جهل و هیچ میراثی همچون ادب و هیچ پشتیبانی مانند مشورت نیست.
16 ـ اهل الدنیا کرکب یسار بهم و هم نیام.
ترجمه:
مردم دنیا مانند کاروانیانی هستند که آنها را در حال خواب سیر میدهند (و موقعیکه مرگشان فرا رسید و بزندگی آنها خاتمه داد از خواب بیدار می‌شوند و این بیداری بحال آنان سودی ندهد).
17 ـ العفاف زینة الفقر و الشکر زینة الغنی.
ترجمه:
پاکدامنی زینت تهیدستی و سپاسگزاری زیور توانگری است.
18 ـ اذا تم العقل نقص الکلام.
ترجمه:
هر گاه عقل (آدمی) کمال یابد سخنش نقصان پذیرد (پر حرفی دلیل بیخردی است).
19 ـ نفس المرء خطاه الی اجله.
ترجمه:
هر نفسی که انسان میکشد یکقدم بسوی مرگش بر میدارد.
20 ـ من اصلح ما بینه و بین الله اصلح الله ما بینه و بین الناس، و من اصلح‌امر اخرته اصلح الله له امر دنیاه، و من کان له من نفسه واعظ کان علیه من الله حافظ.
ترجمه:
هر که آنچه را که میان او و خدا است (بوسیله تقوی) اصلاح کند خداوند آنچه را که میان او و مردم است بصلاح آورد، و کسیکه کار آخرتش را اصلاح کند خداوند برای او کار دنیایش را درست کند، و هر که را از خویشتن برای خود پند دهنده‌ای باشد از جانب خدا برای او محافظی خواهد بود.
21 ـ مثل الدنیا کمثل الحیة لین مسها و السم النافع فی جوفها، یهوی الیها الغر الجاهل و یحذرها ذو اللب العاقل.
ترجمه:
داستان دنیا بداستان مار گزنده‌ای ماند که دست سودن بدان نرم و در اندرونش زهر کشنده است، نادان فریب خورده بسوی آن رود ولی خردمند دانا از آن دوری گزیند.
22 ـ شتان ما بین عملین: عمل تذهب لذته و تبقی تبعته و عمل تذهب مؤونته و یبقی اجره.
ترجمه:
چقدر اختلاف و دوری است بین دو کار: یکی عملی که لذتش رفته و زیان و رنج آن باقی بماند (مانند لذایذ شهوانی) و دیگری عملی که (مانند اعمال عبادی) رنج آن رفته و مزد و پاداشش باقی ماند.
23 ـ عظم الخالق عندک یصغر المخلوق فی عینک.
ترجمه:
عظمت آفریدگار در نزد تو مخلوق را در چشم تو کوچک گرداند.
24 ـ ان لله ملکا ینادی فی کل یوم: لدوا للموت و اجمعوا للفناء وابنوا للخراب.
ترجمه:
خداوند را فرشته‌ای است که هر روز فریاد میزند (ای مردم) زاد و ولد کنید برای مردن و جمع کنید برای فانی شدن و بنا کنید برای خراب شدن.
25 ـ لا یکون الصدیق صدیقا حتی یحفظ اخاه فی ثلاث: فی نکبته و غیبته و وفاته.
ترجمه:
دوست اگر در سه مورد دوستش را حمایت نکند دوست نیست: در شدت و گرفتاری او، و در غیبت وی و پس از مرگش.
26 ـ من اعطی اربعا لم یحرم اربعا: من اعطی الدعاء لم یحرم الاجابة، و من اعطی التوبة لم یحرم القبول، و من اعطی الاستغفار لم یحرم المغفرة، و من اعطی الشکر لم یحرم الزیادة.
ترجمه:
کسی را که چهار چیز بخشیدند از چهار چیز محروم نماند: بکسی که توفیق دعا داده شد از استجابت آن محروم نگردید، و کسی را که (راه) توبه نشان دادند از قبول شدن آن بی نصیب نماند، و آنرا که استغفار دادند از آمرزش نا امید نگشت، و کسی را که سپاسگزاری (از نعمتها) بخشیدند از فزونی آن محروم نگردید.
27 ـ استنزلوا الرزق بالصدقة و من ایقن بالخلف جاد بالعطیة.
ترجمه:
بوسیله صدقه دادن روزی را (از آسمان رحمت و کرم خدا) پایین آورید و کسی که بباز یافتن عوض یقین نمود در بخشیدن سخی می‌شود.
28 ـ ینزل الصبر علی قدر المصیبة، و من ضرب علی فخذه عند مصیبته حبط اجره. ترجمه:
صبر و شکیبائی باندازه مصیبت داده می‌شود، و کسی که هنگام گرفتاریش (کم طاقتی نموده و دست خود را) برانش زند اجرش ضایع گردد.
29 ـ المرء مخبوء تحت لسانه.
ترجمه:
مرد در زیر زبانش نهفته است (تا مرد سخن نگفته باشد ـ عیب و هنرش نهفته باشد)
30 ـ هلک امرؤ لم یعرف قدره.
ترجمه:
کسی که قدر و قیمت خود را نشناخت تباه گشت.
31 ـ لا یعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان.
ترجمه:
شخص صبور و شکیبا پیروزی را از دست ندهد اگر چه زمان (شکیبائی) بر او طولانی شود.
32 ـ الراضی بفعل قوم کالداخل فیه معهم، و علی کل داخل فی باطل اثمان: اثم العمل به، و اثم الرضا به.
ترجمه:
آنکه بکار گروهی راضی شود مانند اینست که با آنان در انجام آن کار شرکت داشته است، و بهر کسی که در کار باطلی داخل شود دو گناه است: یکی گناه انجام عمل و دیگری گناه رضایت بدان عمل.
33 ـ ایها الناس، اتقوا الله الذی ان قلتم سمع و ان اضمرتم علم، و بادروا الموت الذی ان هربتم منه ادرککم و ان اقمتم اخذکم و ان نسیتموه ذکرکم. ترجمه:
ای مردم بترسید از خداوندی که اگر (سخن) گوئید بشنود و اگر در دل پنهان داشتید بداند، و (با تهیه توشه برای آخرت) بر مرگ پیشدستی کنید که اگر از آن بگریزید شما را دریابد و اگر بایستید شما را میگیرد و اگر فراموشش کنید شما را یاد میکند.
34 ـ من وضع نفسه مواضع التهمة فلا یلومن من اساء به الظن.
ترجمه:
هر که خود را در محل‌های مورد تهمت قرار دهد نباید کسی را که نسبت بوی بدگمان شده است سرزنش نماید.
35 ـ من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها.
ترجمه:
هر که خود رأی باشد بهلاکت افتد و کسی که با مردان مشورت کند در عقلهای آنها شرکت جوید.
36 ـ ترک الذنب اهون من طلب التوبة.
ترجمه:
ترک گناه از طلب توبه آسانتر است.
37 ـ کل وعاء یضیق بما جعل فیه الا وعاء العلم فانه یتسع به.
ترجمه:
هر ظرفی بوسیله آنچه در آن نهند تنگ گردد (حجمش کاهش یابد) مگر ظرف علم (عقل و ذهن) که وسیع‌تر گردد.
38 ـ من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسر و من خاف امن و من اعتبر ابصر و من ابصر فهم و من فهم علم.
ترجمه:
هر که (پیش از مرگ) از خود حساب کشید سود برد و هر که از آن غفلت‌نمود زیان کرد و کسیکه (از خدا) ترسید (از عذاب آخرت) ایمن گشت و آنکه پند گرفت بینا گرید و هر که بینا گردید فهمید و آنکه فهمید (در امور دین) دانا شد.
39 ـ فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال.
ترجمه:
در دیگر گونیهای روزگار گوهر مردان دانسته شود.
40 ـ بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد.
ترجمه:
ستم کردن بر بندگان (خدا) بد توشه‌ای است برای روز رستاخیز.
41 ـ من اشرف افعال الکریم غفلته عما یعلم.
ترجمه:
تغافل و چشم پوشی کریم از آنچه میداند از شریفترین کارهای اوست.
42 ـ الایمان معرفة بالقلب و اقرار باللسان و عمل بالارکان.
ترجمه:
ایمان شناختن و معتقد بودن از روی قلب و اعتراف و اقرار بزبان و عمل نمودن با اعضاء و جوارح بدن است.
43 ـ ان قوما عبدو الله رغبة فتلک عبادة التجار، و ان قوما عبدوا الله رهبة فتلک عبادة العبید، و ان قوما عبدو الله شکرا فتلک عبادة الاحرار.
ترجمه:
گروهی خدا را از روی میل (بثواب و پاداش آخرت) بندگی کردند که این عبادت تاجران است و قومی خدا را از ترس (جهنم) بندگی نمودند این هم عبادت غلامان است و گروه دیگر خدا را (سزاوار پرستش دیده و) برای سپاسگزاری بندگی اختیار کردند این عبادت آزادگان است.
44 ـ یوم المظلوم علی الظالم اشد من یوم الظالم علی المظلوم. ترجمه:
روز (دادخواهی) ستمدیده بر ستمگر سخت‌تر از روز ستمگر بر ستمکش است.
45 ـ اتق الله بعض التقی و ان قل، و اجعل بینک و بین الله سترا و ان رق.
ترجمه:
از خداوند اگر چه بمقدار کم هم باشد بترس و میان خود و خداوند پرده‌ای هر چند که نازک هم باشد قرار ده.
46 ـ ان لله تعالی فی کل نعمة حقا فمن اداه زاده منها و من قصر عنه خاطر بزوال نعمته.
ترجمه:
خدای تعالی را در هر نعمتی حقی است (که باید شکر آن نعمت را بجا آورد) پس هر که آنرا ادا کند خداوند آن نعمت را باو زیاد گرداند و هر که در این باره کوتاهی ورزد خداوند نعمتش را در خطر زوال اندازد.
47 ـ یابن ادم لا تحمل هم یومک الذی لم یأتک علی یومک الذی قد اتاک فانه ان یک من عمرک یات الله فیه برزقک.
ترجمه:
ای فرزند آدم امروز برای (رزق) فردای نیامده اندوهگین مباش زیرا اگر آن روز از عمر تو باشد و تو زنده بمانی خداوند در آنروز روزی ترا میرساند.
48 ـ من ظن بک خیرا فصدق ظنه.
ترجمه:
کسی که در باره تو گمان نیک برد (انتظار احسان و انفاق ترا داشته باشد) پس گمان او را راست گردان (در باره‌اش نیکی کن)
49 ـ عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقود.
ترجمه:
خدا را از بهم خوردن تصمیمات و اراده‌ها و بگشوده شدن گرهها (مشکلات) شناختم.
50 ـ مرارة الدنیا حلاوة الاخرة و حلاوة الدنیا مرارة الاخرة.
ترجمه:
تلخی دنیا (تحمل رنج و زحمت در برابر انجام تکالیف عبادی) شیرینی (سعادت و راحتی) آخرتست و شیرینی دنیا (لذایذ نامشروع که از هوای نفس سرچشمه میگیرد موجب) تلخی (عذاب و عقوبت) آخرتست.
51 ـ یابن ادم کن وصی نفسک و اعمل فی مالک ما تؤثر ان یعمل فیه من بعدک.
ترجمه:
ای فرزند آدم تو خود وصی خود باش و آنچه را که میخواهی از مال و دارائی تو پس از مرگ در باره‌ات انجام دهند تو خود پیش از مرگ انجام بده.
52 ـ اذا املقتم فتاجروا الله بالصدقة.
ترجمه:
آنگاه که تنگدست و نیازمند شدید بوسیله صدقه دادن با خداوند تجارت کنید (تا در کار روزی شما گشایشی حاصل شود).
53 ـ من تذکر بعد السفر استعد.
ترجمه:
کسی که دوری سفر (آخرت) را بیاد آرد (تا اجل نرسیده است با توشه تقوی و اعمال صالحه) خود را آماده سازد.
54 ـ لو لم یتوعد الله علی معصیته لکان یجب ان لا یعصی شکرا لنعمه.
ترجمه:
اگر خداوند (بوسیله پیغمبران مردم را) از معصیت و نافرمانی خود نترسانیده بود (باز هم) برای سپاسگزاری از نعمتهای او واجب بود که او را نافرمانی نکنند.
55 ـ ما اکثر العبر و اقل الاعتبار. ترجمه:
عبرت‌ها و پندها چه بسیارند و عبرت گرفتن و پند پذیری چقدر کم است.
56 ـ الناس ابناء الدنیا و لا یلام الرجل علی حب امه.
ترجمه:
مردم پسران دنیا هستند و شخص بر دوستی مادرش ملامت نشود. [ولی دوستی دنیا آنقدر نباید باشد که انسان را وادار بگناه کند]
57 ـ ان المسکین رسول الله فمن منعه فقد منع الله و من اعطاه فقد اعطی الله.
ترجمه:
مسکین و نیازمند (که پیش کسی رود و چیزی خواهد) فرستاده خدا است پس هر که او را رد کند و باز دارد خدا را رد کرده است و هر که باو چیزی بخشد بخدا داده است.
58 ـ لا یصدق ایمان عبد حتی یکون بما فی ید الله سبحانه اوثق منه بما فی یده.
ترجمه:
ایمان بنده‌ای درست نیست تا اعتمادش بدانچه در دست (قدرت) خداوند سبحان است بیشتر باشد از آنچه در دست خود اوست.
59 ـ اتقوا معاصی الله فی الخلوات فان الشاهد هو الحاکم.
ترجمه:
از انجام گناهان و نافرمانیهای خدا در خلوت‌ها و پنهانیها بپرهیزید زیرا که شاهد و بیننده خود داور و حاکم است.
60 ـ اقل ما یلزمکم لله سبحانه ان لا تستعینوا بنعمه علی معاصیه.
ترجمه:
کمترین چیزی که شما برای خداوند سبحان الزام دارید اینست که از نعمتهای‌او برای انجام گناهان یاری نطلبید.
61 ـ الغنی الاکبر الیأس عما فی ایدی الناس.
ترجمه:
بی اعتنائی و امید نداشتن بدانچه در دست مردم است بزرگترین توانگری است.
62 ـ لو رأی العبد الاجل و مصیره لا بغض الامل و غروره.
ترجمه:
اگر بنده (با دیده دل) مرگ خود و جای باز گشتش را ببیند یقینا آرزو و فریب آن را دشمن دارد.
63 ـ لکل امری‌ء فی ماله شریکان: الوارث، و الحوادث.
ترجمه:
برای دارائی و مال هر کسی دو شریک وجود دارد: یکی ارث برنده و دیگری حوادث روزگار.
64 ـ اشد الذنوب ما استهان به صاحبه.
ترجمه:
سختترین گناهان (در نزد خدا) گناهی است که مرتکب آن آنرا سبک و کوچک شمارد.
65 ـ اکبر العیب ان تعیب ما فیک مثله.
ترجمه:
بزرگترین عیب آنست که (در باره دیگران) عیب بدانی آنچه را که مانند آن در وجود تو باشد.
66 ـ البخل جامع لمساوی العیوب و هو زمام یقاد به الی کل سوء.
ترجمه:
بخل جمع کننده بدیها و زشتی‌ها است و آن مهاری است که (انسان بوسیله آن) بسوی هر بدی کشیده شود. ـ ما خیر بخیر بعده النار، و ما شر بشر بعده الجنة و کل نعیم دون الجنة محقور و کل بلاء دون النار عافیة.
ترجمه:
هر خیر و خوشی که بدنبال آن آتش باشد خیر و خوشی نیست و آن شر و رنجی که بعدش بهشت باشد شر و رنج نیست و هر نعمتی نسبت به بهشت بسیار حقیر و کوچک است و هر بلاء و محنتی در برابر آتش دوزخ عافیت و آسایش است.
68 ـ ما احسن تواضع الاغنیاء للفقراء طلبا لما عند الله! و احسن منه تیه الفقراء علی الاغنیاء اتکالا علی الله.
ترجمه:
چه نیکو است فروتنی توانگران بدرویشان برای بدست آوردن پاداشی که در نزد خدا (برای این عمل) است! و از آن نیکوتر بی اعتنائی فقراء بر توانگران است بجهت اعتماد و توکلی که بر خداوند دارند.
69 ـ من اصلح سریرته اصلح الله علانیته، و من عمل لدینه کفاه الله امر دنیاه.
ترجمه:
هر کس باطن خود را اصلاح کند خداوند ظاهر او را نیکو گرداند، و هر که برای دین و آخرتش کار کند خداوند کارهای دنیای او را کفایت میکند.
70 ـ کفاک من عقلک ما اوضح لک سبل غیک من رشدک.
ترجمه:
(این سود و فایده) از عقل تو برایت کافی است که راههای گمراهی را از راه راست و هدایت برایت آشکار سازد.
71 ـ الحلم غطاء ساتر و العقل حسام قاطع، فاستر خلل خلقک بحملک و قاتل هواک بعقلک. ترجمه:
بردباری پرده‌ای است پوشاننده و عقل شمشیری است برنده، پس عیوب اخلاقی خود را با (پرده) حلم بپوشان و هوای نفس را با (شمشیر) عقلت بکش.
72 ـ لا ینبغی للعبد ان یثق بخصلتین: العافیة و الغنی، بینا تراه معافی اذ سقم و بینا تراه غنیا اذ افتقر.
ترجمه:
برای بنده شایسته نیست که بدو خصلت عافیت و توانگری اعتماد کند (زیرا) در اثنائی که او را سلامت بینی ناگاه بیمار شود و در اثنائی که توانگرش بینی ناگهان نیازمند گردد.
73 ـ ان اعظم الحسرات یوم القیامة حسرة رجل کسب مالا فی غیر طاعة الله فورثه رجل فانفقه فی طاعة الله سبحانه فدخل به الجنة و دخل الاول به النار.
ترجمه:
در روز قیامت بزرگترین حسرتها حسرت مردی است که (در دنیا) مالی را از راه حرام بدست آورد و مرد دیگری آنرا بارث برده و در راه خدا انفاق نماید (در نتیجه مرد دومی بوسیله این عمل) داخل بهشت گردد و اولی داخل دوزخ شود.
74 ـ اذکروا انقطاع اللذات و بقاء التبعات.
ترجمه:
(هنگام عیش و نوش و انجام منهیات) بیاد تمام شدن لذتها و باقیماندن عقوبات آنها باشید.
75 ـ من عظم صغار المصائب ابتلاه الله بکبارها.
ترجمه:
هر که مصیبت‌های کوچک را بزرگ شمارد خداوند او را بمصیبت‌های بزرگ‌گرفتار کند.
76 ـ من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته.
ترجمه:
هر که عزت نفس داشت شهوات و تمایلاتش نزد او پست و بیمقدار گردند.
77 ـ منهومان لا یشبعان: طالب علم و طالب دنیا.
ترجمه:
دو حریصند که سیر نشوند: جوینده علم (که هر چه یاد گیرد بیشتر شیفته علم گردد) و طالب دنیا (هر چه بدست آرد حریص‌تر شود).
78 ـ لا یری الجاهل الا مفرطا او مفرطا.
ترجمه:
نادان دیده نمیشود مگر در حال افراط یا تفریط (کارهایش از روی نظم و حساب نیست).
79 ـ ما اخذ الله علی اهل الجهل ان یتعلموا حتی اخذ علی اهل العلم ان یعلموا.
ترجمه:
خداوند از نادانان برای یاد گرفتن پیمان نگرفت تا اینکه از دانشمندان برای یاد دادن پیمان گرفت.
80 ـ ضع فخرک و احطط کبرک و اذکر قبرک.
ترجمه:
فخر و نازت را کنار گذار کبرت را بشکن و (تنگی و تاریکی) گورت را بیاد آور.
ب) غرر الحکم
حکم کامثال النجوم تبلجت من ضوء ما ضمنت من الاسرار و تری من الکلم القصار جوامعا یغنیک عن سفر من الاسفار
1 ـ الوله بالدنیا اعظم فتنة.
ترجمه:
بدنیا شیفته شدن بزرگترین گرفتاری است.
2 ـ العلم کنز عظیم لا یفنی.
ترجمه:
علم و دانش گنجینه بزرگی است که فانی نشود.
3 ـ الدین شجرة اصلها التسلیم و الرضا.
ترجمه:
دین درختی را ماند که ریشه‌اش تسلیم و رضا (بر مقدرات الهی) است.
4 ـ الجهاد عماد الدین و منهاج السعداء.
ترجمه:
جهاد (در راه خدا) ستون دین و روش نیکبختان است.
5 ـ الرضاء بقضاء الله یهون عظیم الرزایا. ترجمه:
بقضای الهی راضی بودن مصائب و گرفتاریهای بزرگ را آسان گرداند.
6 ـ الامل یقرب المنیة و یباعد الامنیة.
ترجمه:
آرزوی (دراز) مرگ را نزدیک گرداند و انسان را از مقصد خود دور سازد.
7 ـ العاقل لا یتکلم الا لحاجته او لحجته و لا یشتغل الا بصلاح اخرته.
ترجمه:
خردمند جز برای حاجتش و یا برای حجت و دلیل آوردن (بر مطلب حقش) سخن نگوید و جز باصلاح امور آخرتش اشتغال نجوید.
8 ـ الخشیة من عذاب الله شیمة المتقین.
ترجمه:
از عذاب خدا ترسیدن روش و خوی پرهیزکاران است.
9 ـ المؤمن حذر من ذنوبه یخاف البلاء و یرجو رحمة ربه.
ترجمه:
مؤمن (همیشه) از گناهانش بیمناک است از بلا و گرفتاری خوفناک و برحمت پروردگارش امیدوار است.
10 ـ البکاء من خیفة الله للبعد عن الله عبادة العارفین.
ترجمه:
گریه از ترس خدا برای دور ماندن از درگاه خدا عبادت عارفان است.
11 ـ الجبن و الحرص و البخل غرائز سوء یجمعها سوء الظن بالله.
ترجمه:
ترس و حرص و بخل خویهای زشتی هستند که بدگمانی بخدا آنها را یکجا گرد
آورد.
12 ـ العاقل اذا سکت فکر و اذا نطق ذکر و اذا نظر اعتبر.
ترجمه:
خردمند چون خاموشی گزیند میاندیشد و چون سخن گوید یاد خدا کند و زمانیکه نگاه نماید عبرت گیرد.
13 ـ السعید من خاف العقاب فامن و رجا الثواب فاحسن.
ترجمه:
نیکبخت کسی است که از عقوبت (آخرت) بترسد در نتیجه ایمن گردد و بپاداش امیدوار باشد و کار نیک انجام دهد.
14 ـ الزهد تقصیر الامال و اخلاص الاعمال.
ترجمه:
زهد کوتاه کردن آرزوها و خالص نمودن اعمال (برای خدا) است.
15 ـ العلم خیر من المال، العلم یحرسک و انت تحرس المال.
ترجمه:
علم و دانش بهتر از مال و دارائی است علم ترا نگهداری کند در حالیکه مال را تو باید نگهداریش کنی.
16 ـ الصبر عن الشهوة عفة و عن الغضب نجدة و عن المعصیة ورع.
ترجمه:
صبر کردن از شهوتهای نفسانی پاکدامنی است و از اعمال خشم بزرگواری است و از معصیت و گناه پارسائی است.
17 ـ المتقون اعمالهم زاکیة و اعینهم باکیة و قلوبهم و جلة.
ترجمه:
پرهیزکاران (کسانی هستند که) اعمالشان پاکیزه و چشمانشان گریان و دلهایشان (از خوف خدا) ترسان است.
18 ـ الطمأنینة الی کل احد قبل الاختبار من قصور العقل.
ترجمه:
خاطر جمع شدن بهر کسی پیش از آزمایش از کم خردی است.
19 ـ الصبر صبران، صبر فی البلاء حسن جمیل و احسن منه الصبر فی المحارم.
ترجمه:
صبر دو گونه است یکی صبر در موقع بلا و گرفتاری که (چنین صبری) نیکو و زیبا است و بهتر از آن صبر در (عدم ارتکاب) محرمات است.
20 ـ البکاء من خشیة الله ینیر القلب و یعصم عن معاودة الذنب.
ترجمه:
از خوف خدا گریستن قلب را نورانی کرده و از بازگشت بارتکاب گناه باز دارد.
21 ـ الکلام فی وثاقک ما لم تتکلم به فاذا تکلمت به صرت فی وثاقه.
ترجمه:
سخن در اختیار و بندتست مادامیکه آنرا تکلم نکرده‌ای پس چون آنرا تکلم نمودی تو در بند آن در آمدی.
22 ـ التوبة ندم بالقلب و استغفار باللسان و ترک بالجوارح و اضمار ان لا یعود.
ترجمه:
توبه و بازگشت بخدا بدل پشیمان شدن و بزبان آمرزش خواستن و ترک (عمل بد) باعضاء و جوارح، و نیت بعدم بازگشت (بسوی گناه) است.
23 ـ الانس فی ثلاثة: الزوجة الموافقة، و الولد البار، و الاخ الموافق.
ترجمه:
آرامش و انس در سه چیز است: زن سازگار، و فرزند نیک رفتار، و دوست موافق.
24 ـ العدل انک اذا ظلمت انصفت و الفضل انک اذا قدرت عفوت.
ترجمه:
عدل آنست که چون تو خود ستم کردی از خودت داد خواهی و فضل و برتری آنست که چون قدرت یافتی عفو کنی.
25 ـ الخوف من الله فی الدنیا یؤمن الخوف فی الاخرة منه.
ترجمه:
در دنیا از خدا ترسیدن شخص را از ترس خدا در آخرت ایمن گرداند.
26 ـ احسن الی من اساء الیک و اعف عمن جنی علیک.
ترجمه:
بکسی که بتو بدی کرده نیکی کن و از کسی که بتو ستم کرده در گذر.
27 ـ الزم الصدق و الامانة فانها سجیة الاخیار.
ترجمه:
ملازم راستی و امانت باش که آنها روش و خوی نیکان است.
28 ـ اد الامانة الی من ائتمنک و لا تخن من خانک.
ترجمه:
امانت را بکسی که بتو سپرده رد کن و بکسی که بتو خیانت کند خیانت مکن.
29 ـ اکرم ضیفک و ان کان حقیرا و قم عن مجلسک لابیک و معلمک و لو کنت امیرا.
ترجمه:
مهمانت را گرامی دار اگر چه شخص حقیری باشد و برای احترام پدر و معلمت از جای خود برخیز اگر چه امیر باشی.
30 ـ انظر الی الدنیا نظر الزاهد المفارق و لا تنظر الیها نظر العاشق الوامق. ترجمه:
بدنیا مانند نگاه شخص زاهد و کناره‌گیر نگاه کن و مانند نگاه عاشق دلباخته نگاهش مکن.
31 ـ اجعل نفسک میزانا بینک و بین غیرک و احب له ما تحب لنفسک و اکره ما تکره لها و احسن کما تحب ان یحسن الیک و لا تظلم کما تحب ان لا تظلم.
ترجمه:
خودت را میان خود و دیگران میزان سنجش قرار بده آنچه بر خود پسندی بدیگری نیز بپسند و آنچه بر خود ناخوشایند دانی بر او نیز ناخوشایند بدان و نیکی کن همچنانکه دوست داری با تو نیکی کنند و ستم مکن همچنانکه دوست داری بتو ستم نکنند.
32 ـ اجعل من نفسک علی نفسک رقیبا و اجعل لاخرتک من دنیاک نصیبا.
ترجمه:
از خودت بر خویشتن نگهبان و مراقبی قرار ده و از دنیای خود برای آخرتت بهره برداری کن.
33 ـ اتعظوا بمن کان قبلکم قبل ان یتعظ بکم من بعدکم.
ترجمه:
از پیشینیان عبرت بگیرید قبل از آنکه آیندگان از شما عبرت گیرند. سعدی از این کلام الهام گرفته و گوید:
نرود مرغ سوی دانه فراز
چون دگر مرغ بیند اندر بند
پند گیر از مصائب دیگران
تا نگیرند دیگران ز تو پند.
34 ـ اخرجوا الدنیا من قلوبکم قبل ان یخرج منها اجسادکم، ففیها اختبرتم و لغیرها خلقتم. ترجمه:
محبت دنیا را از دلتان خارج کنید پیش از آنکه بدن‌های شما از دنیا بیرون شوند، شما در دنیا آزمایش میشوید و برای غیر دنیا (آخرت) آفریده شده‌اید.
35 ـ استدیموا الذکر فانه ینیر القلب و هو افضل العبادة.
ترجمه:
همیشه بیاد خدا باشید که ذکر خدا دل را روشن نماید و آن برترین عبادتها است.
36 ـ اعملوا لیوم تدخر له الذخائر و تبلی فیه السرائر.
ترجمه:
کار کنید برای روزی که ذخیره‌ها برای آنروز (قیامت) اندوخته شود و پنهانیها در آنروز آشکار گردد.
37 ـ احذر کل عمل اذا سئل عنه صاحبه استحیی منه و انکره.
ترجمه:
بترس از هر کاری که چون صاحب آنکار مورد سؤال از آن واقع شود شرمنده گردد و آنرا انکار نماید.
38 ـ احذر کل امر یفسد الاجلة و یصلح العاجلة.
ترجمه:
بترس از هر کاری که آخرت را تباه کند و دنیا را آباد سازد.
39 ـ احذر مصاحبة الفساق و الفجار و المجاهدین معاصی الله.
ترجمه:
از مصاحبت فاسقان و فاجران و کوشش کنندگان در راه نافرمانیهای خداوند بر حذر باش.
40 ـ احذر الدنیا فانها شبکة الشیطان و مفسدة الایمان. ترجمه:
از دنیا بترس که آن دام شیطان و خراب کننده ایمان است،
41 ـ ایاک و فعل القبیح فانه یقبح ذکرک و یکثر وزرک.
ترجمه:
از کار زشت دوری گزین که آن نامت را زشت سازد و گناهت را زیاد گرداند.
42 ـ ایاک و النمیمة فانها تزرع الضغینة و تبعد عن الله و عن الناس.
ترجمه:
از سخن چینی اجتناب کن که آن کینه را (در دلها) میکارد و شخص را از خدا و مردم دور گرداند.
43 ـ ایاک و الظلم فانه اکبر المعاصی و ان الظالم لمعاقب یوم القیامة بظلمه.
ترجمه:
از ظلم و ستم دوری کن که آن بزرگترین گناهان است و ستمگر در روز قیامت برای ستمکاریش معذب خواهد بود.
44 ـ ایاک و حب الدنیا فانها رأس کل خطیئة و معدن کل بلیة.
ترجمه:
از دوستی دنیا بدور باش که آن سر آمد تمام خطاها و مجمع همه بلاها است.
45 ـ الا و انی لم ار کالجنة نام طالبها و لا کالنار نام هاربها.
ترجمه:
بدان که من چیزی مثل بهشت ندیدم که خواهان آن بخوابد و نه مثل دوزخ که گریزنده از آن خواب باشد.
46 ـ الا ان اخوف ما اخاف علیکم اتباع الهوی و طول الامل.
ترجمه:
بدانید که ترسناکترین چیزی که من بر شما از آن میترسم (دو چیز است) پیروی هوای نفس و طول آرزو است.
47 ـ الا و انکم فی ایام امل من ورائه اجل فمن عمل فی ایام امله قبل حضور اجله نفعه عمله و لم یضرره اجله.
ترجمه:
بدانید که شما در روزهای امید و آرزو بسر می‌برید که بدنبال آن مرگ است پس هر که در روزهای امید و آرزویش پیش از رسیدن اجلش اعمال (نیکی) انجام دهد عملش او را سود بخشد و اجلش باو زیان نرساند.
48 ـ افضل الناس انفعهم للناس.
ترجمه:
برترین مردم سودمندترین آنها است بمردم.
49 ـ افضل العبادة عفة البطن و الفرج.
ترجمه:
برترین عبادت پاک نگهداشتن شکم و فرج (از حرام) است.
50 ـ اقوی الناس من قوی علی نفسه.
ترجمه:
قوی‌ترین مردم کسی است که بر نفس خود چیره شود.
51 ـ اکثر الناس املا اقلهم للموت ذکرا.
ترجمه:
آرزوی کسانی از مردم بیشتر است که کمتر در یاد مرگ باشند.
52 ـ احمق الناس من ظن انه اعقل الناس.
ترجمه:
سفیه‌ترین مردم کسی است که گمان کند که خردمندترین مردم است.
53 ـ افضل الحکمة معرفة الانسان نفسه و وقوفه عن قدره. ترجمه:
معرفت انسان نسبت بخود و آگاه بودن وی از قدر و منزلت خویش برترین حکمت است.
54 ـ اقوی الناس ایمانا اقواهم توکلا علی الله سبحانه.
ترجمه:
قوی‌ترین مردم از نظر ایمان کسی است که توکلش بخداوند سبحان قوی‌تر باشد.
55 ـ اشقی الناس من باع دینه بدنیا غیره.
ترجمه:
بدبخت‌ترین مردم کسی است که دینش را بخاطر دنیای شخص دیگری بفروشد.
56 ـ احق الناس بالرحمة عالم یجری علیه حکم جاهل و کریم یستولی علیه لئیم و بر یسلط علیه فاجر.
ترجمه:
سزاوارترین مردم بترحم عالمی است که حکم نادانی بر او جاری باشد (محکوم حکم جاهل باشد) و شخص کریمی است که آدم پستی بر او مستولی شود و نیکوکاری است که بدکاری بر او مسلط گردد.
57 ـ اغنی الاغنیاء من لم یکن للحرص اسیرا.
ترجمه:
غنی‌ترین توانگران کسی است که اسیر حرص و آز نباشد.
58 ـ اعقل الناس من کان بعیبه بصیرا و عن عیب غیره ضریرا.
ترجمه:
خردمندترین مردم کسی است که بعیب خود بینا و از عیب دیگران نابینا باشد.
59 ـ اسعد الناس بالدنیا التارک لها و اسعدهم بالاخرة العامل لها.
ترجمه:
نیک بخت‌ترین مردم دنیا کسی است که دنیا را رها کند و خوشبخت‌ترین آنهادر آخرت کسی است که برای آخرت کار کند.
60 ـ ان انفاسک اجزاء عمرک فلا تفنها الا فی طاعة تزلفک.
ترجمه:
نفس‌های تو اجزاء عمرتست پس آنها را تمام مکن مگر در طاعتی که ترا بخدا نزدیک گرداند.
61 ـ ان النفس لامارة بالسوء الفحشاء فمن ائتمنها خانته و من استأمن الیها اهلکته و من رضی عنها اوردته شر الموارد.
ترجمه:
یقینا نفس آدمی بسیار ببدی و فحشاء فرمان میدهد پس هر که آنرا امین بداند نفس نسبت باو خیانت کند و هر کس از آن ایمنی خواهد او را هلاکش کند و هر که از آن خرسند و راضی شود نفس او را ببدترین جایگاه وارد سازد.
62 ـ ان دعوة المظلوم مجابة عند الله سبحانه لانه یطلب حقه و الله تعالی اعدل من ان یمنع ذا حق حقه.
ترجمه:
البته دعای ستمدیده در نزد خداوند سبحان مستجاب است زیرا که او حق خود را میخواهد و خدای تعالی عادلتر از آنست که صاحب حقی را از حقش باز دارد.
63 ـ ان الله سبحانه یعطی الدنیا من یحب و من لا یحب و لا یعطی الدین الا من یحب.
ترجمه:
خداوند سبحان دنیا را بکسی که دوست دارد و بآنکه دوست ندارد عطاء میکند (اما) دین را نمیدهد مگر بکسی که دوستش دارد.
64 ـ ان العاقل من نظر فی یومه لغده و سعی فی فکاک نفسه و عمل لمالا بد له و لا محیص عنه.
ترجمه:
عاقل کسی است که در امروز فردایش را بنگرد و در آزاد کردن نفسش کوشش کند و کار کند برای روزی که راه چاره و فراری از آنروز ندارد.
65 ـ ان افضل الناس عند الله من احیا عقله و امات شهوته و اتعب نفسه لصلاح آخرته.
ترجمه:
برترین مردم در نزد خدا کسی است که عقلش را (با علم و تقوی) زنده بدارد و شهواتش را بمیراند و برای اصلاح امور آخرت خود نفسش را بزحمت افکند.
66 ـ اذا اکرم الله عبدا شغله بمحبته.
ترجمه:
چون خداوند بنده‌ای را گرامی دارد او را بمحبت و دوستی خویش سر گرم سازد.
67 ـ اذا سألت فسأل تفقها و لا تسأل تعنتا فان الجاهل المتعلم شبیه بالعالم و ان العالم المتعنت شبیه بالجاهل.
ترجمه:
هر گاه (مطلبی) بپرسی برای دانستن بپرس نه برای خرده‌گیری زیرا که نادان یاد گیرنده شبیه عالم است و عالم خرده‌گیر شبیه نادان.
68 ـ بادروا الموت و غمراته و مهدوا قبل حلوله و اعدوا له قبل نزوله.
ترجمه:
بر مرگ و سختی‌های آن پیشدستی کنید و پیش از رسیدنش مهیا شوید و قبل از اینکه فرود آید (با اعمال صالحه برای آخرت) آماده شوید. ـ بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد.
69 ـ بئس الزاد الی المعاد العدوان علی العباد
ترجمه:
ستم کردن بر بندگان خدا بد توشه ایست برای روز رستاخیز.
70 ـ تدبروا آیات القران و اعتبروا به فانه ابلغ العبر.
ترجمه:
آیات قرآن را تدبر کنید و بآن پند گیرید زیرا که آن رساترین پندها است.
71 ـ تجنبوا البخل و النفاق فهما من اذم الاخلاق.
ترجمه:
از بخل و نفاق دوری گزینید که آندو از نکوهیده‌ترین خلقها میباشند.
72 ـ تعلم علم من یعلم و علم علمک من یجهل فاذا فعلت ذلک علمت ما جهلت و انتفعت بما علمت.
ترجمه:
علم دانشمند را فراگیر و علم خود را بنادان بیاموز پس چون چنین کردی بدانچه نادانی دانا شوی و بوسیله آنچه آموخته‌ای سود می‌بری.
73 ـ ثمرة التقوی سعادة الدنیا و الاخرة.
ترجمه:
نتیجه تقوی و پرهیزکاری خوشبختی دنیا و آخرت است.
74 ـ ثلاثة هن زینة المؤمن تقوی الله و صدق الحدیث و اداء الامانة.
ترجمه:
سه چیزند که آنها زینت مؤمن‌اند: از خدا ترسیدن و راستگوئی و ادای امانت.
75 ـ جانبوا الکذب فانه مجانب الایمان.
ترجمه: از دروغ دوری گزینید که آن دور کننده ایمان است.
76 ـ جالس اهل الورع و الحکمة و اکثر مناقشتهم فانک ان کنت جاهلا اعلموک و ان کنت عالما ازددت علما.
ترجمه:
با پارسایان و حکماء همنشینی کن و با آنها زیاد به بحث و گفتگو بپرداز که اگر تو نادان باشی یادت دهند و اگر دانشمند باشی علمت را زیاد میکنی.
77 ـ حسن توکل العبد علی الله سبحانه علی قدر یقینه به.
ترجمه:
حسن توکل بنده بر خداوند سبحان باندازه یقین او بخداوند است.
78 ـ حسن الظن ان تخلص العمل و ترجو من الله ان یعفو عن الزلل.
ترجمه:
خوشگمانی (بخدا) اینست که عمل را خالص گردانی و بخدا امیدوار باشی که از لغزشها در گذرد.
79 ـ حسن الخلق یورث المحبة و یؤکد المودة.
ترجمه:
خوشخلقی تولید محبت می‌کند و رشته دوستی و مودت را محکم نماید.
80 ـ حب الدنیا یفسد العقل و یصم القلب عن سماع الحکمة و یوجب الیم العقاب.
ترجمه:
دوستی دنیا عقل را فاسد نموده و (گوش) قلب را از شنیدن حکمت کر میکند و موجب عذاب دردناک گردد.
81 ـ حلاوة الظفر تمحو مرارة الصبر. ترجمه:
شیرینی پیروزی تلخی صبر را از بین می‌برد.
82 ـ حصلوا الاخرة بترک الدنیا و لا تحصلوا بترک الدین الدنیا.
ترجمه:
با ترک دنیا آخرت را بدست آورید (اما) با ترک دین دنیا را تحصیل نکنید.
83 ـ حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و وازنواها قبل ان توازنوا.
ترجمه:
از خودتان حساب بکشید پیش از آنکه از شما حساب کشند و (اعمال خود را) بسنجید پیش از آنکه شما را بسنجند.
84 ـ خیر الناس من اخرج الحرص من قلبه و عصی هواه فی طاعة ربه.
ترجمه:
بهترین مردم کسی است که حرص را از دلش خارج سازد و در راه طاعت پروردگارش با هوای نفس مخالفت کند.
85 ـ خذ من قلیل الدنیا ما یکفیک ودع من کثیرها ما یطغیک.
ترجمه:
از دنیا بمقدار کمی که ترا کفایت میکند بگیر و از مقدار زیاد آن که ترا بسرکشی و طغیان و ادارت میکند صرفنظر کن.
86 ـ خف ربک و ارج رحمته یؤمنک مما تخاف و ینیلک ما رجوت.
ترجمه:
از پروردگارت بترس و برحمتش امیدوار باش تا ترا از آنچه میترسی امان دهد و بدانچه امیدواری برساند.
87 ـ ذکر الله مسرة کل متق و لذة کل موقن.
ترجمه: یاد خدا موجب سرور هر پرهیزکار و لذت هر صاحب یقین است.
88 ـ رحم الله امرء قصر الامل و بادر الاجل و اغتنم المهل و تزود من العمل.
ترجمه:
خدا رحمت کند مردی را که آرزو را کوتاه کند و بمرگ پیشدستی نموده و مهلت‌ها را غنیمت شمارد و از اعمال (نیک و شایسته برای آخرتش) توشه بگیرد.
89 ـ رأس الایمان حسن الخلق و التحلی بالصدق.
ترجمه:
سر آمد ایمان خوشخلقی و آراسته شدن براستی و درستی است.
90 ـ ردع النفس عن الهوی هو الجهاد الاکبر.
ترجمه:
نفس را از هوی و هوس باز داشتن جهاد اکبر است.
91 ـ زلة العالم کانکسار السفینة تغرق و یغرق معها غیرها.
ترجمه:
لغزش دانشمند مانند شکستن کشتی است که (در دریا) غرق میشود و دیگران نیز با آن غرق شوند.
92 ـ زاد المرء الی الاخرة الورع و التقی.
ترجمه:
توشه انسان در سفر بآخرت پارسائی و تقوی است.
93 ـ سنة الاخیار لین الکلام و افشاء السلام.
ترجمه:
روش نیکان بنرمی سخن گفتن و آشکار کردن سلام است.
94 ـ سرور المؤمن بطاعة ربه و حزنه علی ذنبه.
ترجمه:
شادی مؤمن بطاعت پروردگارش و اندوهش بر گناهش می‌باشد.
95 ـ سهر اللیل فی طاعة الله ربیع الاولیاء و روضة السعداء.
ترجمه:
بیداری شب در طاعت خدا بهار دوستان (خدا) و بوستان پر گل نیک بختان است.
96 ـ صن ایمانک من الشک فان الشک یفسد الایمان کما یفسد الملح العسل.
ترجمه:
ایمانت را از شک و شبهه محفوظ دار زیرا که شک و تردید ایمان را تباه میسازد همچنان نمک عسل را فاسد میکند.
97 ـ صمت یکسبک الوقار خیر من کلام یکسوک العار.
ترجمه:
آن خاموشی که برای تو وقار کسب کند بهتر از سخنی است که ترا لباس ننگ بپوشاند.
98 ـ طوبی لمن الزم نفسه مخافة ربه و اطاعه فی السر و الجهر.
ترجمه:
خوشا بحال کسی که از خوف پروردگارش ملازم نفس خود باشد و در پنهانی و آشکار خدا را اطاعت نماید.
99 ـ طوبی لمن اخلص لله عمله و علمه و حبه و بغضه و اخذه و ترکه و کلامه و صمته.
ترجمه: خوشا بحال کسی که (تمام کارش) عمل و علم و حب و بغض و گرفتن و واگذاردن و سخن گفتن و خاموشیش همه را برای خداوند پاک و خالص گرداند.
100 ـ طوبی لمن استشعر الوجل و کذب الامل و تجنب الزلل.
ترجمه:
خوشا بکسی که ترس از خدا را شعار خود قرار دهد و آرزو را دروغ پندارد و از لغزشها دوری گزیند.
101 ـ طاعة الهوی تفسد العقل.
ترجمه:
هوی پرستی عقل را تباه گرداند.
102 ـ طول القنوت و السجود ینجی من عذاب النار.
ترجمه:
قنوت و سجود را در نماز طول دادن شخص را از عذاب آتش (دوزخ) نجات بخشد.
103 ـ ظلم نفسه من رضی بدار الفناء عوضا عن دار البقاء.
ترجمه:
کسیکه بعوض خانه جاودانی آخرت بسرای فانی دنیا راضی و خرسند باشد بر خویشتن ستم کرده است.
104 ـ عند حضور الشهوات و اللذات یتبین ورع الاتقیاء.
ترجمه:
هنگام حاضر بودن شهوتها و لذتها پارسائی پرهیزکاران روشن میشود.
105 ـ عجبت لمن نسی الموت و هو یری من یموت.
ترجمه: در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش میکند در حالیکه کسانی را که میمیرند می‌بیند.
106 ـ غری یا دنیا من جهل حیلک و خفی علیه حبائل کیدک.
ترجمه:
ای دنیا کسی را بفریب که بحیله‌های تو نادان است و ریسمانهای مکر تو از نظر او پوشیده است (و الا با تمام زرق و برقت علی را هرگز نمیتوانی فریب دهی).
107 ـ قصر الامل فان العمر قصیر و افعل الخیر فان یسیره کثیر.
ترجمه:
آرزو را کوتاه گردان که عمر کوتاه است و نیکی کن که اندکش هم بسیار است.
108 ـ کم من لذة دنیة منعت سنی درجات.
ترجمه:
چه بسا خوشی پست و ناچیزی آدمی را از درجات بالا باز دارد.
109 ـ کیف یصلح غیره من لم یصلح نفسه.
ترجمه:
چگونه دیگری را اصلاح میکند کسی که خودش را اصلاح نکرده است.
110 ـ کفی بالرجل غفلة ان یضیع عمره فیما لا ینجیه.
ترجمه:
در غفلت و بی خبری مرد همین بس که عمرش را در چیزی ضایع کند که او را رهائی نبخشد.
111 ـ کن بالمعروف امرا و عن المنکر ناهیا و بالخیر عاملا و للشر مانعا.
ترجمه:
(مردم را) بمعروف امر کن و از منکر باز دار و خود بخیر و نیکی عمل کن وشر و بدی را مانع باش.
112 ـ کما ان الشمس و اللیل لا یجتمعان کذلک حب الله و حب الدنیا لا یجتمعان.
ترجمه:
همچنانکه آفتاب (روز روشن) و شب (تاریک) با هم جمع نمیشوند محبت خدا و دوستی دنیا هم با یکدیگر جمع نشوند.
113 ـ للمؤمن ثلاث علامات الصدق و الیقین و قصر الامل.
ترجمه:
مؤمن سه علامت دارد راستگوئی و یقین و کوتاهی آرزو.
114 ـ لن یحوز الجنة الا من جاهد نفسه.
ترجمه:
هرگز ببهشت نخواهد رسید مگر کسی که با نفس خود مجاهده کند.
115 ـ لو ان السموات و الارض کانتا علی عبد رتقا ثم اتقی الله لجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب.
ترجمه:
اگر آسمانها و زمین بر بنده‌ای تنگ گیرند و او از خداوند تقوی داشته باشد خدا راه خروج از این بن بست را برای او قرار دهد و از جائیکه بگمانش نرسد او را روزی رساند.
116 ـ من توکل علی الله سبحانه کفی و استغنی.
ترجمه:
هر که بر خداوند سبحان توکل کند خدا (امور او را) کفایت کند و بی نیازش گرداند.
117 ـ من اکثر من ذکر الموت نجا من خداع الدنیا. ترجمه:
هر کس بیشتر بیاد مرگ باشد از حیله‌ها و فریب‌های دنیا رهائی یابد.
118 ـ ینبغی للعاقل ان یکثر من صحبة العلماء الابرار و یجتنب مقاربة الاشرار و الفجار.
ترجمه:
سزاوار است که شخص خردمند با علماء نیکو کردار زیاد همنشینی کند و از نزدیکی بدان و بد کاران اجتناب نماید.
119 ـ لا یدرک احد ما یرید من الاخرة الا بترک ما یشتهی من الدنیا.
ترجمه:
هیچکس از آخرت آنچه را که میخواهد بدست نیاورد مگر بترک آنچه از دنیا میل و دلخواه اوست.
120 ـ لا تفرح بالغنی و الرخاء و لا تغتم بالفقر و البلاء فان الذهب یجرب بالنار و المؤمن یجرب
بالبلاء.
ترجمه:
بتوانگری و آسایش شادمانی مکن و بفقر و گرفتاری اندوهگین مباش زیرا که طلا بوسیله آتش آزمایش شود و مؤمن بگرفتاری امتحان گردد.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 982
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست