responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 788
در معاشرتها

1- همواره خوشرو و خوشخو و فروتن بود. خشن و تندخو و فحاش و عیبجو نبود. کسی را بیش از استحقاق مدح نمی‌کرد. از چیزی که مطلوب و خوشایندش نبود چشم پوشی و تغافل می‌کرد. طوری رفتار می‌نمود که مردم نه از او مأیوس می‌شدند و نه ناامید.
خود را از سه خصلت باز داشته بود:
جدال ؛ پر حرفی ؛ گفتن مطالب بی فایده.
درباره مردم هم از سه کار پرهیز می‌کرد:
هرگز کسی را سرزنش نمی‌کرد و از او عیب نمی‌گرفت؛
در جستجوی لغزشها و عیبهای مردم نبود؛
جز در جایی که امید ثواب داشت، سخن نمی‌گفت.
وقتی لب به سخن می‌گشود چنان حاضران را شیفته و مجذوب خود می‌ساخت که همگی سرها را به زیر می‌انداختند (و بدون کوچکترین حرکت) که گویی پرنده‌ای بر سرهایشان نشسته باشد، به سخنانش گوش می‌سپردند. تا او در سخن بود، از احدی دم بر نمی‌آمد.
اصحاب در حضور او به نوبت سخن می‌گفتند و سعی در پیشی گرفتن از یکدیگر نداشتند. اگر کسی صحبت می‌کرد دیگران ساکت می‌شدند تا سخنش پایان یابد. اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می‌افتادند، وی نیز می‌خندید و چنانچه از چیزی تعجب می‌کردند او نیز اظهار تعجب می‌نمود.
بر تندی و اسائه ادب شخص غریب، در پرسش و گفتار، شکیبا بود، تا آنجا که بعضی از اصحاب، خود این گونه افراد جسور را به حضورش د می‌آوردند.
و می‌فرمود: هرگاه حاجتمندی را دیدید، به یاری او بشتابید.
هرگز کلام کسی را نمی‌برید، مگر آنکه از حد مشروع تجاوز می‌کرد. در آن صورت با نهی یا برخاستن از مجلس، گفتار او را قطع می‌نمود.
2- وقتی کسی را صدا می‌زد سه بار تکرار می‌کرد و چون رخصت ورود می‌گرفت سه مرتبه اجازه می‌خواست و وقتی سخن می‌گفت شمرده و روشن بیان می‌کرد طوری که هر شنونده آن را می‌فهمید، هنگام تکلم، سفیدی دندانهایش برق می‌زد که گویی نور از دهانش می‌جهد و دندانهای پیشین او در نگاه اول از هم جدا می‌نمود در حالی که فاصله نداشت.
نگاهش کوتاه بود و به کسی خیره نمی‌شد. با هیچ کس سخنی که مورد پسند او نبود نمی‌گفت.
3- به دیدار حاجیان که از زیارت خانه خدا باز می‌گشتند، می‌رفت و برای آنان دعا می‌کرد و می‌فرمود:
خدا اعمال حج تو را قبول کند و گناهانت را بیامرزد و آنچه خرج کرده‌ای به تو باز گرداند.
4- هنگامی که از بیماری عیادت می‌نمود چنین می‌گفت:
پروردگارا! مرض در دست تواست، آن را رفع کن و مبتلای به آن را شفا ده که شفا بخشی جز تو نیست.
5- وقتی به صاحبان عزا و مصیبت دیدگان می‌رسید، می‌فرمود:
خداوند، اجرتان دهد و شما را رحمت کند.
و چون به کسی تبریک و تهنیت می‌گفت، می‌فرمود:
خدا آن را بر شما مبارک گرداند و نعمتش را بر شما مستدام بدارد.
6- (بر جنازه مومنان حاضر می‌شد و بر آنان نماز می‌گزارد) هنگام خواندن نماز اگر میت مرد بود مقابل سینه او و اگر زن بود برابر سرش می‌ایستاد.
7- پس از دفن، وقتی می‌خواست خاک بر آن بریزد، سه مشت می‌ریخت.
8- هنگام وارد شدن به مسجد می‌گفت:
خدایا! درهای رحمتت را به روی من بگشای.
و چون می‌خواست از مسجد خارج شود می‌گفت:خدایا! درهای روزیت را به رویم باز کن.
9- اگر چیزی را فراموش می‌کرد پیشانی خود را میان کف دستش می‌نهاد و می‌گفت:پروردگارا! ستایش مخصوص توست، ای به یاد آورنده هر چیز و فاعل (حقیقی) آن به یادم آور آنچه را که فراموش کرده‌ام.
1- قال علی (ع): کان دائم البشر، سهل الخلق لین الجانب، لیس بفظ و لا صخاب و لافحاش و لا عیاب و لا مداح، یتغافل عما لا یشتهی، فلا یویس د منه و لایخیب فیه موملیه، قد ترک نفسه من ثلاث: المراء و الاکنار و ما لایعنیه، و ترک الناس من ثلاث: کان لایذم احدا و لایعیره و لایطلب عورته لاعثراته، و لایتکلم الا فیما یرجو ثوابه، اذا تکلم اطرق جلساوه کانما علی رووسهم الطیر، و اذا سکت تکلموا و لایتنازعون عنده الحدیث، من تکلم انصتوا له حتی یفرغ، حدیثهم عنده حدیث اولهم، یضحک مما یضحکون منه، و یتعجب مما یتعجون منه، و یصبر للغریب علی الجفوه فی مسالته و منطقه، حتی ان کان اصحابه لیستجلبونهم و یقول: اذا رایتم طالب الحاجه یطلبها فارفدوه، و لا یقبل الثنا الا من مکافی، و لا یقطع علی احد کلامه حتی یجوز فیقطعه بنهی او قیام. [1] .
2- و کان اذا دعا دعا ثلالثا و اذا تکلم تکلم و ترا و اذا استاذن استاذن ثلاثا و کان کلامه فصلا یتبینه کل من سمعه و اذا تکلم رئی کالنور یخرج من بین ثنایاه و اذا رایته قلت افلج الثنیتین و لیس بافلج و کان نظره اللحظ بعینه و کان لایکلم احدا بشی یکرهه. [2] .
3- ان رسول الله (ص) کان یقول للقادم من مکه: تقبل الله نسکک و غفر ذنبک اخلف علیک نفقتک. [3] .166. و کان اذا دخل علی مریض قال: اذهب الباس، رب الناس و اشف و انت الشافی،لا شافی الا انت. [4] .
5- کان رسول الله (ص) اذا عزی قال: آجرکم الله و رحمکم و اذا هنا قال: بارک الله لکم و بارک بکم. [5] .
6- ان رسول الله (ص) کان اذا صلی علی الجنازه، ان کان رجلا قام عند صدره و ان کان امراه قام عند راسها. [6] .
7- ... و کان یحثو ثلاث حثیات من تراب علی القبر. [7] .
8- ان رسول الله (ص) کان اذا دهل المسجد قال: اللهم افتتتح لی الواب رحمتک. فاذا خرج قال: اللهم افتح لی ابواب رزقک. [8] .
9- کان رسول الله (ص) اذا نسی الشی و ضع جبهته فی راحته ثم یقول: اللهم لک الحمد یا مذکر الشی و فاعله، ذکرنی ما نسیت. [9] .


پی نوشت ها:
(1) مکارم الاخلاق، ص 11؛ بحار، ج 16، ص 152؛ سنن النبی، ص 14 17.
(2) سنن النبی، ص 46.
(3) مستدرک الوسائل، ج 8، ص 232 و ج 10، ص 4.
(4) سنن النبی، ص 207.
(5) مستدرک الوسائل، ج 2، ص 353.
(6) مستدرک الوسائل، ج 2 ص 281.
(7) مستدرک الوسائل،ج 2، ص 334.
(8) مستدرک الوسائل، ج 3، ص 389.
(9) مستدرک الوسائل، ج 6،ص 424.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 788
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست