نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 727
دلایل پیشگامی علی در اسلام
دلائل و شواهد پیشگامی علی علیه السلام در متون اسلامی فراوان است: 1 - پیش از همه، خود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به پیشقدم بودن علی علیه السلام تصریح کرده و در میان جمعی از یاران خود فرمود: «نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض کوثر ملاقات میکند، پیشقدمترین شما در اسلام، علی بن ابی طالب است.» [1] . 2 - دانشمندان و محدّثان نقل میکنند: حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم روز دوشنبه به نبوّت مبعوث شد و علی علیه السلام فردای آن روز «سه شنبه» با او نماز خواند. [2] . 3 - حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه «قاصعه» میفرماید: «آن
روز اسلام جز به خانه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و خدیجه علیها
السلام راه نیافته بود و من سوّمین نفر آنها بودم. نور وحی و رسالت را
میدیدم، و بوی نبوّت را میشنیدم.» [3] . 4 - امام علی علیه السلام در جای دیگر از سبقت خود در اسلام چنین یاد میکند: «خدایا
من نخستین کسی هستم که به سوی تو بازگشت، و پیام تو را شنید و به دعوت
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم پاسخ گفت و پیش از من جز پیامبر اسلام صلی
الله علیه وآله وسلم کسی نماز نگزارد.» [4] . 5 - حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمود: «من
بنده خدا و برادر پیامبر و صدّیق اکبرم، این سخن را پس از من جز دروغگوی
افتراء ساز نمیگوید، من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم.»
[5] . 6 - اعتراف مأمون به ایمان علی علیه السلام مأمون دانشمندان عصر
خود راکه از آن جمله اسحاق [6] در میان آنها بود گرد آورد و زبان به سخن
گشود و چنین گفت: روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم مبعوث به رسالت گردید بهترین عمل چه بود؟ اسحاق گفت: ایمان به خدا و رسالت پیامبر او مأمون پرسید: آیا سبقت به اسلام در اعداد بهترین عمل نبود؟ اسحاق گفت: چرا، در قرآن مجید میخوانیم: وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ، اوُلئکَ المُقَرَّبُونَ «مقصود از سبقت در آیه همان پیش قدمی در پذیرش اسلام است.» [7] . مأمون پرسید: آیا کسی بر علی در پذیرش اسلام سبقت جسته بود؟ یا اینکه علی علیه السلام نخستین فردی است که به پیامبر ایمان آورده است؟ اسحاق گفت: علی
نخستین فردی است که به پیامبر ایمان آورد، امّا روزی که او ایمان آورد
کودکی بیش نبود و نمیتوان برای چنین اسلامی ارزش قائل بود، امّا ابی بکر
اگرچه بعدها ایمان اورد، ولی روزی که به صف خداپرستان پیوست، یک فرد کاملی
بود، که ایمان و اعتقاد او در آن سنّ و سال ارزش دیگری داشت. مأمون پرسید: بگو
ببینم، علی علیه السلام روی چه اصلی ایمان آورد؟ آیا پیامبر او را به
اسلام دعوت کرد یا اینکه از طرف خدا به او الهام شد؟ که آئین توحید و روش
اسلام را بپذیرد؟ هرگز نمیتوان گفت اسلام علی علیه السلام از طریق
الهام از جانب خدا بوده است، زیرا لازمه فرض این است که ایمان وی بر ایمان
پیامبر، برتری داشته باشد، چون گرایش پیامبر به اسلام به وسیله جبرئیل و
راهنمائی وی بوده است، نه اینکه از جانب خدا به وی الهام شده باشد. در
اینصورت که ایمان علی در پرتو پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بوده، آیا
پیامبر از پیش خود این کار را انجام داده یا به دستور خدا به اسلام دعوت
کرد، قطعاً باید گفت دعوت علی علیه السلام به اسلام از جانب پیامبر صلی
الله علیه وآله وسلم، به فرمان خدا بوده است. آیا خدای حکیم دستور میدهد که پیامبر کودک غیر مستعدّی را که ایمان و عدم ایمان او یکسان میباشد، به آئین اسلام دعوت کند؟ در
این صورت باید گفت، شعور و درک امام در دوران کودکی به اندازهای بود که
خداوند به ایمان او عنایت داشته است، پس ایمان علی علیه السلام در کودکی
ارزشمند است. 7 - اظهارات امام علی علیه السلام در نهجالبلاغه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه 37 نهجالبلاغه به این حقیقت روشن اشاره میفرماید که: خصائص الامام علی علیه السلام فَقُمْتُ
بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا، وَتَطَلَّعْتُ حِینَ تَقَبَّعُوا، وَنَطَقْتُ
حِینَ تَعْتَعُوا، وَمَضَیتُ بِنُورِ اللَّهِ حِینَ وَقَفُوا. وَکُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً، وَأَعْلَاهُمْ فَوْتاً، فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا، وَاسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا. کَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّکُهُ الْقَوَاصِفُ، وَلَا تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ. لَمْ
یکُنْ لِأَحَدٍ فِی مَهْمَزٌ وَلَا لِقَائِلٍ فِی مَغْمَزٌ. الذَّلِیلُ
عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَالْقَوِی عِنْدِی ضَعِیفٌ
حَتَّی آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ. علّة السکوت رَضِینَا عَنِ اللَّهِ
قَضَاءَهُ، وَسَلَّمْنَا لِلَّهِ أَمْرَهُ. أَتَرَانِی أَکْذِبُ عَلَی
رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم؟ وَاللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ
مَنْ صَدَّقَهُ، فَلَا أَکُونُ أَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیهِ. فَنَظَرْتُ
فِی أَمْرِی، فَإِذَا طَاعَتِی قَدْ سَبَقَتْ بَیعَتِی، وَإِذَا
الْمِیثَاقُ فِی عُنُقِی لِغَیرِی. ویژگیها و فضائل امام علی علیه السلام آن
گاه که همه از ترس سست شده کنار کشیدند، من قیام کردم، و آنهنگام که همه
خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو
بستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمائی نور خدا
به راه افتادم، در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهستهتر بود اما در عمل
برتر و پیشتاز بودم، زمام امور را به دست گرفتم، و جلوتر از همه پرواز
کردم، و جائزه سبقت در فضیلتها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمیآورد، و طوفانها آن را از جای بر نمیکند. هیچکس نمیتوانست عیبی در من بیابد، و هیچ سخن چینی جای عیبجوئی در من نمییافت. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را باز گردانم، و نیرومندها در نظر من پست و ناتوانند تا حق را از آنها باز ستانم. علّت سکوت و کنارهگیری از خلافت در
برابر خواستههای خدا راضی، و تسلیم فرمان او هستم، آیا میپندارید. من به
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند! من
نخستین کسی هستم که او را تصدیق کردم، و هرگز اول کسی نخواهم بود که او را
تکذیب کنم. در کار خود اندیشیدم دیدم پیش از بیعت، پیمان اطاعت و پیروی
از سفارش رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را دارم، و از من برای دیگری
پیمان گرفتند (که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود اگر در امر حکومت
کار به جدال و خونریزی کشانده شود، سکوت کنم و سر فرود آورم.) و در خطبه
71 نهجالبلاغه به شایعه پراکنی و دروغپردازی کوفیان اشاره میفرماید و به
سبقت خویش در پذیرش اسلام و اعتراف به رسالت پیامبر صلی الله علیه وآله
وسلم میپردازد که: وَلَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّکُمْ تَقُولُونَ: عَلِی
یکْذِبُ، قَاتَلَکُمُ اللَّهُ تَعَالَی! فَعَلی مَنْ أَکْذِبُ؟ أَعَلَی
اللَّهِ؟ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ! أَمْ عَلَی نَبِیهِ؟ فَأَنَا
أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ! کَلَّا وَاللَّهِ، لکِنَّهَا لَهْجَةٌ غِبْتُمْ
عَنْهَا، وَلَمْ تَکُونُوا مِنْ أَهْلِهَا. وَیلُ امِّهِ کَیلاً بِغَیرِ
ثَمَنٍ! لَوْ کَانَ لَهُ وِعَاءٌ. «وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ». «پس
از ستایش پروردگار! ای مردم عراق! همانا شما به زن بارداری میمانید [8]
که در آخرین روزهای بارداری جنین خود را سقط کند، و سرپرستش بمیرد، و زمانی
طولانی بیشوهر ماند، و میراث او را خویشاوندان دور غارت کنند. آگاه
باشید من با اختیار خود به سوی شما نیامدم بلکه بطرف دیار شما کشانده شدم،
به من خبر دادند که میگوئید علی دروغ میگوید!! خدا شما را بکشد، به چه
کسی دروغ روا داشتهام؟ آیا به خدا دروغ روا داشتم؟ در حالیکه من
نخستین کسی هستم که به خدا ایمان آوردم، [9] یا بر پیامبرش؟ من اول کسی
بودم که او را تصدیق کردم! نه به خدا هرگز!! آنچه گفتم واقعیتی است که شما
از دانستن آن دورید، و شایستگی درک آن را ندارید، مادرتان در سوگ شما وای،
وای سر دهد. پیمانه علم را بر شما رایگان بخشیدم، اگر ظرفیت داشته باشید. و به زودی خبر آن را خواهید فهمید.» [10] . و در خطبه 131 نهجالبلاغه با خدای خویش شکوه میکند و نجوا گونه به سوابق درخشان خویش اشاره میفرماید که: اللَّهُمَّ
إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً
فِی سُلْطَانٍ، وَلَا الِْتمَاسَ شَیءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَلکِنْ
لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ، وَنُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی
بِلَادِکَ، فَیأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ، وَتُقَامَ
الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ. اللَّهُمَّ إِنِّی أَوَّلُ مَنْ
أَنَابَ، وَسَمِعَ وَأَجَابَ، لَمْ یسْبِقْنِی إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ -
صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ - بِالصَّلَاةِ. وَقَدْ
عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا ینْبَغِی أَنْ یکُونَ الْوَالِی عَلَی الْفُرُوجِ
وَالدِّمَاءِ وَالْمَغَانِمِ وَالْأَحْکَامِ وَإِمَامَةِ الْمُسْلِمِینَ
الْبَخِیلُ، فَتَکُونَ فِی أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ، وَلَا الْجَاهِلُ
فَیضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ، وَلَا الْجَافِی فَیقْطَعَهُمْ بِجَفَائِهِ،
وَلَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَیتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ، وَلَا
الْمُرْتَشِی فِی الْحُکْمِ فَیذْهَبَ بِالْحُقُوقِ، وَیقِفَ بِهَا دُونَ
الْمَقَاطِعِ، وَلَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَیهْلِکَ الْأُمَّةَ. «خدایا
تو میدانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت، و دنیا و
ثروت نبود، بلکه میخواستیم نشانههای حق و دین تو را در جایگاه خویش
بازگردانیم، و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیدهات
در أمن و أمان زندگی کنند، و قوانین و مقرراّت فراموش شده تو بار دیگر
اجراء گردد. خدایا من نخستین کسی هستم که بتو روی آورده، و دعوت تو را
شنیده و اجابت کرد، در نماز کسی از من جز رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
پیشی نگرفت، و همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و
غنیمتها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد، و امامت مسلمین را عهدهدار
شود، تا در اموال آنها حریص گردد و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با
نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند، و ستمکار نیز نمیتواند رهبر مردم
باشد، که با ستم حق مردم را غصب و عطایای آنان را قطع کند، و نه کسی که در
تقسیم بیتالمال عدالت ندارد زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل داشته و
گروهی را بر گروهی مقدّم میدارد، و رشوه خوار در قضاوت نمیتواند امام
باشد زیرا که برای حکم کردن با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال میکند، و
حق را به صاحبان آن نرساند، و آن کس که سنّت پیامبر صلی الله علیه وآله
وسلم را ضایع میکند لیاقت رهبری ندارد زیرا که امّت اسلامی را به هلاکت
میکشاند.»
پی نوشت ها: (1) اوَّلُکُم
وروداً علی الحوض اوَّلُکُم اِسلاماً علی بن ابی طالب: الاستیعاب فی معرفة
الاصحاب ج 3 ص 28، و ابن ابی الحدید شرح نهجالبلاغه ج 13 ص 119، الحاکم
النیشابوری، المستدرک علی الصّحیحین ج 3 ص17. [2] استنبیء النّبی بوم
الاثنین و صلی عَلِی یومَ الثُّلاثاً: الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ج 3 ص
32، و ابن اثیر الکامل فی التّاریخ ج 2 ص 57. [3] وَ لَم یجمع بیت واحد
یومئذ فی الاسلام غیر رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم و خدیجه علیها
السلام و انا ثالثهما، أری نور الوحی و الرّسالة و اشمُّ ریحَ النّبُوَّة
(نهجالبلاغه خطبه 121 : 192 معجم المفهرس محمد دشتی). [4] اللّهُمَّ
اِنّی اوَّلُ مَنْ اَنابَ وَ سَمِعَ وَ اَجابَ لَم یسْبِقنی الاّ رسول
اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم بالصلوة (خطبه 131). [5] انا عبداللَّه
و اخو رسول اللَّه و انا الصدّیق الاکبر لا یقولها بعدی اِلاّ کاذب
مفتری، صلّیتُ مَعَ رَسولِاللَّه قبل النّاس بسبع سنین: طبری محمّد بن
جریر، تاریخ الأُمم و الملوک ج 2 ص 312، و ابن اثیر الکامل فی التّاریخ ج 2
ص 57، و المستدرک علی الصّحیحین ج 3 ص 112. [6] او اسحاق بن ابراهیم موصلی مکنّی به ابی محمّد از دانشمندان معروف عصر مأمون بود.(لغتنامه دهخدا). [7] سوره واقعه آیه 10-11. [8] ضرب المثل است: زیرا کوفیان پس از تحمّل فراوان سختیهای جنگ در آخرین لحظههای پیروزی، فریب، قرآنهای بالای نیزه را خوردند. [9] علاّمه امینی در ج 3 الغدیر در صفحات 219 تا 247 با یکصد حدیث از کتب اهل سنّت این حقیقت را اثبات میکند. [10] سوره ص آیه 88.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 727