نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 713
خفاف بن عبدالله طائی
نصر بن مزاحم میگوید: خفاف که مردی خردمند بود به پیش نهاد عدی بن حاتم
و فرمان امام علی علیهالسلام عازم شام شد تا با معاویه دیدار و او و مردم
شام را درهم شکند. او به شام نزد پسرعمویش حابس رفت، ضمن گفت و گو نسبت به
دیدار معاویه اظهار تمایل کرد. حابس فردای آن روز خفاف را نزد معاویه
برد و گفت: این پسر عموی من است که هر چند با علی به کوفه آمده ولی در
مدینه همراه عثمان بوده است و مردی مورد اعتماد است. معاویه به خفاف
گفت: درباره عثمان برایم تعریف کن؟ خفاف آنچه از محاصره کاخ عثمان و شورش
مردم بود، برای او تعریف کرد و در آخر گفت: علی علیهالسلام از همه مردم در
خون عثمان مبراتر است. معاویه پرسید: سپس چه شد؟ گفت: پس از قتل عثمان
مردم با علی علیهالسلام بیعت کردند. سپس خفاف داستان حرکت سپاه امام
علیهالسلام به بصره را شرح داد و گفت: چون از فتنه ناکثین فارغ شد، وارد
کوفه شد و مردم با شوق تمام از او استقبال نمودند و همینک قصدی جز حمله به
شام را ندارد. معاویه از گفتار خفاف هراسان شد و هنگامی که اشعاری در مذمت
عثمان و منقبت امام علی علیهالسلام سرود، معاویه خطاب به حابس گفت:
میپندارم این شخص جاسوس علی است، او را از پیش خود دور کن که مبادا مردم
شام را تباه کند. [1] . از سخنان خفاف نزد معاویه به خوبی استفاده میشود که از شیفتگان و شیعیان امیر مؤمنان علیهالسلام بوده است.
پی نوشت ها: (1) وقعه صفین، ص 65؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 110.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 713