responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 487
جدا کردن شاهدان

شخصی باگروهی به مسافرت رفت، همراهان اموال فراوان او را گرفتند و به صورت دسته جمعی آن بیچاره را کشتند،
وقتی به کوفه باز گشتند، گفتند: آن مرد ناپدید شد.
شریح قاضی آنها را سوگند داد،
همه سوگند خوردند و آزاد شدند.
امّا خانواده تاجر مقتول راضی نشدند و به امام علی علیه السلام شکایت کردند.
امیرالمؤمنین علیه السلام به شریح قاضی فرمود:
چرا اینگونه قضاوت کردی؟
سپس فرمود:
من به روش داود پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم حُکم می‌کنم.
سپس آن گروه تاجر پیشه را در مسجد حاضر کرد، وهر کدام را در کنار ستونی باسر پوشیده نگهداشت که دیگری را نتواند بنگرد،
سپس به افراد پیرامون خود فرمود:
هرگاه من تکبیر گفتم، شماهم بگوئید.
متّهم اوّل را آوردند، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سئوالاتی از او کردند که همه را به دروغ جواب داد، و تلاش کرد تا کتمان کند، امام و همراهان تکبیر گفتند، سپس او را به ستون خود بازگرداندند،
دوّمی را که آوردند، امام علی علیه السلام به گونه‌ای با او برخورد کرد که باورش شد که نفر اوّل همه چیز را افشاء کرده است.
ناگهان دومی واقعیت را گفت، و اعتراف کرد که ما دسته جمعی پدر این جوان را کشتیم و اموال او را تقسیم کردیم.
صدای تکبیر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و همراهان بار دیگر بلند شد.
سومی نیز همین اعتراف را کرد.
آنگاه امام علی علیه السلام اموال مقتول را باز پس گرفت، و آنان رامجازات کرد. [1] .
یعنی بایک صحنه سازی و نمایش هدفدار،
و جدائی انداختن بین شهود،
و استفاده از حالات روانی حساب شده،
راز قتل یک بی‌گناه آشکار گردید،
و خیانتکاران مجازات شدند.


پی نوشت ها:
(1) حیوة القلوب، ج1، ص334 - و ارشاد شیخ مفید.

نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 487
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست