نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 478
جوشناسی
هنگامی که حضرت امیر علیه السلام خواست به جنگ صفین رود، این دعا را که
مشتمل بر چگونگی آفرینش آسمان و زمین و حکمت آفرینش کوههاست انشاء فرمود: «اللهم رب السقف المرفوع، و الجو المکفوف، الّذی جعلته مغیضاً للّیل و النهار...». «بارخدایا! ای پروردگار آسمان بلند! و جو محفوظ از انتشار، که قرار دادهای آن (جو) را محل فرو رفتن شب و روز...» [1] . شهرستانی در کتاب «الهیئة و الاسلام» [2] آورده است: منظور
از «جو مکفوف» این است که جوّ با آن که به خودی خود اقتضای پراکندگی و
انتشار دارد از آثار قدرت خدای تواناست که آن را در جای معینی نگهداری
نموده است. و نیز در شرح «الذی جعلته مغیضاً للیل والنهار» میگوید: کلمه
«مغیض» به معنای جائی است که آب را میمکد و آن را به خود جذب مینماید، و
گویا آن حضرت (به طور استعاره) شب و روز را به معنای نور و تاریکی قرار
داده و چنین فرموده: «خدایا! تو نور و ظلمت را در جو فرو بردهای و در
اثر فرو رفتن نور در جو، شب به وجود آمده، و در اثر فرو رفتن تاریکی در جو
روز پدید آمده است» که آن حضرت چنین فرض نموده که هوا نور و ظلمت را
مکیده و بلع مینماید و هم اکنون پس از گذشتن قرنهای زیاد دانشمندان علم
هیئت به وسیله آلات مجهز «طیف نما» و یا «اسپکترسکوپ» دیدهاند که جو بر
اثر اقتضاء و احتیاجش مقداری از نور را میمکد و بقیهاش را برای ما بر
میگرداند. حرکت زمین و نیز حضرت علی علیه السلام در ضمن خطبه 202 نهجالبلاغه در بیان حکمت آفرینش کوهها میفرماید: «..فَسَکَنَتْ عَلی حَرَکَتِها مِنْ اَن تَمِیدَ بِاَهْلِها، اَو تَسِیخَ بَحَمْلِها اَو تَزُولُ عَنْ مَواضِعِها...» «ساکن
شد زمین با حرکاتی که دارد از این که اهل خود را مضطرب کند، و یا آنان را
فرو برد به واسطه نرمی زمین و سنگینی آن اشیاء یا از جایگاه خود برطرف
شود». در کتاب «الهیئة و الاسلام» آمده: «این دو جمله از خطبه، دو
دلیل روشن هستند بر حرکت انتقالی زمین در صورتی که لفظ «عَلی» در فقره اول
به معنای «مع» باشد [3] و معنای «اوتسیخ بحملها» این است که وجود کوههای
سنگین روی زمین سبب شده تا زمین اهل خود را فرو نبرد. و در تفسیر «او تزول عن مواضعها» آورده: ظاهر این کلام این است که زمین
دارای حرکاتی است در مدار خود، زیرا زمین بنابر آنچه که متأخرین قائلند
دارای مواضع بی شماری است که همه در مدار معین در مقابل برجهای دوازده
گانه است پس بنابراین تفسیر «علی حرکتها» تمام میشود با حرکت انتقالی
سالیانه و این که کوهها و ریشههای کوهها حافظ هئیت اجزاء زمین هستند و
مانع میشوند از تفرق و اضطراب زمین و برطرف شدنش از مواضع خاصهای که در
فلک مخصوصش دارد. دقت کنید، که آن حضرت برای زمین مواضعی معرفی نموده و
پرواضح است که بنابر هیئت قدیم قائل به مرکزّیت و سکون زمین بودهاند این
فرمایش حکمت آمیز هرگز معنای صادقی نداشت؛ زیرا چیزی که ساکن باشد تنها یک
موضع دارد. حرکات زمین و نیز در ضمن خطبه 90 نهجالبلاغه میفرماید: «..و عدَّلَ حرَکاتِها بِالرّاسِیاتِ مِنْ جَلامیدِها» «خداوند حرکات زمین را به وسیله کوهها و اجسام سنگین تعدیل نمود». شهرستانی در شرح این جمله آورده است که: «ظاهر
این کلام این است که کوههای سنگین و سنگهای سخت سبب شده که زمین به
واسطه حرکات گوناگون مضطرب نشود، و نیز در اثر تعارض جاذبهها و دافعهها
تعادل خود را از دست ندهد». و سپس میگوید: دانشمندان قرن ما
حرکتهای زیادی برای زمین قائل شدهاند که مشهورترین آنها پنج حرکت است؛ و
«فیلکس ورنه» فرانسوی، از دانشمندان زمین شناس یازده حرکت برای زمین نقل
کرده است، که من هشت حرکت را از آنها انتخاب کرده و مینگارم: 1- حرکت محوری شبانه روزی. 2- حرکت سالیانه و انتقالی زمین به دور خورشید. 3- حرکت اقبالی. 4- حرکت نقطه اوج و حضیض کره زمین. 5- حرکت تقدیم اعتدال پاییزی و بهاری. 6- حرکت ارتعاشی قمری. 7- حرکت ارتعاشی شمسی. 8- حرکت تبعی. [4] . درباره ماه و خورشید و فَلَک امیرالمؤمنین علیه السلام در ضمن خطبه 91 نهجالبلاغه معروف به «اشباح» در بیان حکمت آفرینش خورشید و ماه میفرماید: «... وَجَعَلَ شَمْسَها آیةً مَبْصِرَةً لِنَهارِها، وَقَمَرها آیةً مَمْحُوةً مِنْ لَیلِها». (... و خورشید آسمان را نشانه روشنی بخش روز و ماه را نوری کمرنگ برای (زدودن شدت تیرگی) شبها قرار داد.) امام صادق علیه السلام به مفضّل میفرماید: [5] . ای
مفضّل! بیندیش در طلوع و غروب آفتاب برای برپایی دولت روز و شب، که اگر
طلوع آفتاب نبود تمام کارهای عالم باطل میشد مردم نمیتوانستند کار و کسب و
فعّالیتی داشته ما یحتاج زندگانی خود را تأمین نمایند و جهان سراسر ظلمانی
میشد. و مردم به سبب عدم استفاده از زیبایی و صفای نور، لذّتی از زندگانی نمیبردند و این بر همه کس روشن است. حال
در منافع غروب خورشید تأمل کن که اگر آن نبود مردم آرامش و راحتی نداشتند،
با شدّت احتیاج بدنهای آنان به استراحت، به منظور رفع خستگی بدن و تجدید
قوا و برانگیخته شدن جهاز هاضمه برای هضم غذا و نفوذ غذا به سوی اعضای بدن.
گذشته از این که زمین بر اثر دوام تابش خورشید داغ شده و موجودات روی آن
نیز از حیوان و نبات از بین میرفتند.
پی نوشت ها: (1) نهجالبلاغه، خطبه 166 معجم المفهرس محمد دشتی. (2) الهیئة و الاسلام، ص51. (3)
استعمال لفظ «علی» به معنای «مع» شایع است، مانند قول خدای تعالی:
«الحمدللَّه الذی وهب لی علی الکبر اسماعیل» که به معنای «مع الکبر»
میباشد. و نیز این آیه شریفه: «ویطعمون الطعام علی حبه...» که به معنای
«مع حبه» میباشد. (الهیئة والاسلام، ص80). [4] الهیئة و الاسلام، ص83. [5] بحارالانوار، ج3، ص113 -112.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 478