نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 325
پیر نابینا
هنگامیکه امام حسن و امام حسین (علی(ع)هماالسلام) از دفن پدر برگشتند.
بخرابهای رسیدند. صدای نالهای بلند بود. وارد خرابه شدند پیرمردی نابینا
است آقا حسن (ع) از او احوال پرسی نمود. گفت مدتی اینجا هستم یک نفر هر
روز میآمد احوالم را میپرسید و به من احسان میکرد ولی نامش را به من
نگفت، امروز سه روز است که نیامده است. حضرت مجتبی (ع) نشانهاش را پرسید. گفت وقتی ذکر میخواند، در و دیوار، سنگها و کلوخها با او ذکر میخواندند. آقا امام حسن (ع) گریست و فرمود او پدر ما علی(ع)بود که اینک از دفنش باز میگردیم. اشک چشم مستمندی خنده طفلی یتیم آن گل ایجاد را خندان گریان میکند قامت او را که هرگز هم نشد جز پیش حق آه سرد پیر زالی سخت لرزان میکند هر نگاهش جَنّت است و هر کلامش کوثر است هر سر گیسوی او تفسیر قرآن میکند خوردن نانِ جوین و حکمرانی مشکل است قدرت زهد علی(ع) این مشکل آسان میکند منبع : کرامات العلویه، علی میر خلف زاده، نشر مهدی یار
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 325