نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 252
بر دوش پیامبر
یک شب که پیامبر خدا در منزل همسرش خدیجه به سر میبرد، مرا نزد خویش
فرا خواند. من (بدون فوت وقت) در محضر شریف او حاضر شدم. (وضع حضرت نشان
میداد که در این دل شب آهنگ رفتن به جایی دارد. اما چیزی نگفت و مقصد خود
را معین نکرد، بلکه همین قدر) فرمود: علی! (آماده شو و) از پی من حرکت کن. سپس
خود جلو افتاد و من به دنبال او به راه افتادم. کوچههای مکه را یکی پس از
دیگری پشت سر گذاشتیم تا به خانه خدا، کعبه رسیدیم... در آن وقت شب که
مردم همگی خفته بودند، رسول خدا(ص) (به آهستگی) صدایم زد و فرمود: علی!
بر دوش من بالا برو. [1] سپس خود خم شد و من بر کتف مبارک او بالا رفتم (و
بر بام کعبه قرار گرفتم) و خر چه بت در آنجا بود به زیر افکندم. آنگه از
کعبه خارج شدیم و راهی منزل خدیجه رضی الله عنها گشتیم. (در بازگشت) رسول
خدا(ص) به من فرمود: نخستین کسی که بتها را درهم شکست جّد تو ابراهیم بود و آخرین کسی که بتها را شکست تو بودی. بامداد
روز بعد، هنگامی که اهل مکه به سراغ بتهای خود رفتند، دیدند که بتهایشان
برخی شکسته و پارهای وارونه بر زمین افتاده و... گفتند: این اعمال از کسی
جز محمد و پسر عمویش علی سر نمی زند (حتماً کار آنهاست). از آن پس دیگر بتی
بر بام کعبه نرفت. عن علی قال: دعانی رسول الله (ص) و هو بمنزل خدیجه ذات لیله صرت الیه قال:اتبعنی یا علی! فما زال سمشی و انا خلفه و نحن دروب مکه حتی اتینا الکعبه و قد انام الله کل عین. فقال لی رسول الله (ص): یا علی! قلت: لبیک یا رسول الله (ص). قال: اصعد علی کتفی یا علی!... ثم انحنی النبی فصدت علی کتفه فالقیت الاصنام علی رووسها و خرجنا من الکعبه شرفها الله تعالی حتی اتینا منزل خدیجه، فقال لی: ان
اول من کسر الاصنام جدک ابراهیم ثم انت یا علی! اخر من کسر الاصنام.فلما
اصبحوا اهل مکه وجدوا الاصنام منکوسه مکبوبه علی رووسها فقالوا: ما فعل هذا
الا محمد و ابن عمه ثم لم یقم بعدها فی الکعبه صنم. [2] .
پی نوشت ها: (1)
محمد بن حرب والی مدینه از شجعت و توانایی علی آگاه بود. او شنیده بو که
علی در جنگ خیبر یک تنه در قلعهای را که چهل تن قادر به جابجایی آن نبودند
از جا کنده و به کناری انداخته است. اما اکنون میشنود که این قهرمان بزرگ
از تحمل سنگینی رسول خدا(ص) بر دوش د خود عاجز است و پیامبر مینشیند و
علی بالا میرود! برای دریافت پاسخ شبههای که در ذهن خلجان کرد، به
خدمت امام صادق شرفیاب شد اما پارهای از اسرار و رموز آن را بیان کرد تا
آنجا که فرمود: اگر قضیه به عکس میشد و به فرض علی طاقت میآورد و سنگینی
پیامبر را بر دوش خود تحمل میکرد، این جهت افتخاری برای علی محسوب نمیشد،
چرا که پیامبر بر پشت اسب و شتر هم سوار شده بود.... (غایه المرام، ج 1، ص
26). [2] کشف الغمه، ج 1، ص 79؛ بحار، ج 38، ص 84؛ مناقب ابن شهر
آشوب، ج 2، ص 155.علامه مجلسی ره نظیر همین روایت را در بحار، (ج 59، ص
138) آورده و در پایان آن افزده است: این شکستن بتها به وسیله امیرالمومنان
قبل از هجرت (و فتح مکه) بوده است. و گرنه کسر الاصنام که در روز فتح مکه
از آن حضرت به وقوع پیوست، روز قوت و شوکنت اسلام و روز خواری و شکست
مشرکان بوده است. بنابر این، ترس و نگرانی در بین نبوده تا اقدامی مخفیانه و
حرکتی شبانه را طلب کند.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 252