نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 20
آزادی مردم در بیعت با امام علی
الف- پس از آنکه مهاجران و انصار و عموم مجاهدان در یک اجتماع با شکوه، و
حضور عمومی با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بیعت کردند. که در نهجالبلاغه، شور و عشق و هیجان مردم مدینه را امام علی علیه السلام اینگونه بیان میفرماید: وَبَسَطْتُمْ
یدِی فَکَفَفْتُهَا، وَمَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا، ثُمَّ تَدَاکَکْتُمْ
عَلَی تَدَاکَّ الْإِبِلِ الْهِیمِ عَلَی حِیاضِهَا یوْمَ وِرْدِهَا،
حَتَّی انْقَطَعَتِ النَّعْلُ، وَسَقَطَ الرِّدَاءُ، وَوُطِئَ الضَّعِیفُ،
وَبَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاسِ بِبَیعَتِهِمْ إِیای أَنِ ابْتَهَجَ بِهَا
الصَّغِیرُ، وَهَدَجَ إِلَیهَا الْکَبِیرُ، وَتَحَامَلَ نَحْوَهَا
الْعَلِیلُ، وَحَسَرَتْ إِلَیهَا الْکِعَابُ. [1] . دست مرا برای بیعت
میگشودید و من میبستم، شما آن را به سوی خود میکشیدید و من آن را
میگرفتم، سپس چونان شتران تشنه که به طرف آبشخور هجوم میآورند بر من هجوم
آوردید، تا آن که بند کفشم پاره شد، و عبا از دوشم افتاد، و افراد ناتوان
پایمال گردیدند، آنچنان مردم در بیعت با من خشنود بودند که خردسالان
شادمان، و پیران برای بیعت کردن لرزان به راه افتادند، بیماران بر دوش
خویشان سوار، و دختران جوان بینقاب به صحنه آمدند. پس از بیعت عمومی مردم، امام علی علیه السلام به عبداللَّه بن عمر فرمود: برخیز و بیعت کن. گفت: بیعت نمیکنم تا همه بیعت کنند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پس عهد کن که مخالفت نکنی. پاسخ داد: هیچ عهدی نمیکنم. برخی برآشفتند که او را آزار دهند، امام علی علیه السلام فرمود: او را آزاد بگذارید، در کودکی بد اخلاق بود، حال که بزرگ شد بد اخلاقتر شده است. [2] . ب- حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام پس از بیعت عمومی مردم، خطاب به سعد بن ابی وقاص فرمود: بیعت کن. سعد گفت: مرا به حال خود واگذار تا همه افراد جامعه بیعت کنند، قول میدهم که کاری در مخالفت تو انجام ندهم. امام علی علیه السلام فرمود: او را به حال خود واگذارید. آنگاه محمد بن مسلمه را آوردند، امام خطاب به او فرمود: بیعت کن. گفت: رسول خدا به من فرمود: وقتی مردم اختلاف کردند، شمشیر خود را بر سنگ اُحد زده بشکنم و از مردم کناره گیرم. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: چنان کن که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود. آنگاه اسامة بن زید را آوردند که بیعت نکرده بود و گفت: من از تو اطاعت میکنم. وقتی همه افراد مردم بیعت کردند، من هم بیعت میکنم، امام علی علیه السلام او را نیز آزاد گذاشت. آنگاه یاران حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نام گروهی را بردند که بیعت نکرده بودند و گفتند: یا امیرالمؤمنین آنان هنوز بیعت نکردهاند. امام علی علیه السلام پاسخ داد که: «مرا با کسانی که به من گرایش ندارند حاجتی نیست.» [3] . در صورتی که برای بیعتِ خلیفه اوّل چه خونها ریختند، و چه قتل عامها صورت دادند و مخالفان را چگونه تصفیه کردند. اینکه ادّعا میکردند تا همه افراد جامعه بیعت کنند، این ادّعا، دروغین و غیر ممکن است. در
تمام جوامعه بشری هیچگاه همه افراد یک جامعه بر انتخاب موضوعی کاملاً وحدت
ندارند و امام علی علیه السلام نیز این حقیقت را آشکارا در خطبه 173 بیان
فرمود: أَمِینُ وَحْیهِ، وَخَاتَمُ رُسُلِهِ، وَبَشِیرُ رَحْمَتِهِ، وَنَذِیرُ نِقْمَتِهِ. أَیهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیهِ، وَأَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ. فَإِنْ شَغَبَ شَاغِبٌ اسْتُعْتِبَ، فَإِنْ أَبَی قُوتِلَ. وَلَعَمْرِی،
لَئِنْ کَانَتِ الْإِمَامَةُ لاَ تَنْعَقِدُ حَتَّی یحْضُرَهَا عَامَّةُ
النَّاسِ، فَمَا إِلَی ذلِکَ سَبِیلٌ، وَلکِنْ أَهْلُهَا یحْکُمُونَ عَلَی
مَنْ غَابَ عَنْهَا، ثُمَّ لَیسَ لِلشَّاهِدِ أَنْ یرْجِعَ، وَلَا
لِلْغَائِبِ أَنْ یخْتَارَ. أَلَا وَإِنِّی أُقَاتِلُ رَجُلَینِ: رَجُلاً ادَّعَی مَا لَیسَ لَهُ، وَآخَرَ مَنَعَ الَّذِی عَلَیهِ. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله امین وحی پروردگار، و خاتم پیامبران، و بشارت دهنده رحمت، و بیم دهنده کیفر الهی است.
پی نوشت ها: (1) خطبه 229 نهجالبلاغه معجم المفهرس محمد دشتی، اسناد و مدراک این خطبه به شرح زیر است: 1- استیعاب ج2 ص78 ش777 وص318 ش1289: ابن عبدالبر مالکی (متوفای 338 ه) 2- اسد الغابة ج 2 ص 61 (ترجمه طلحه): ابن أثیر شافعی (متوفای 606 ه) 3- کتابالجمل ص267 خطبه علی علیه السلام بذی قار: شیخ مفید (متوفای 413 ه) 4- کتاب الجمل (طبق نقل شیخ مفید): واقدی (متوفای 207 ه) 5- کتاب النهایة ج3 ص318: ج 1 ص 171: ابن أثیر شافعی (متوفای 606 ه) 6- الامامة والسیاسة ج 1 ص 154: ابن قتیبة (متوفای 276 ه) 7- کشف المحجة: سیدبن طاووس (متوفای 664 ه) 8- تاریخ طبری ج 6 ص 3143: طبری شافعی (متوفای 310 ه) 9- کتاب ارشاد ص134 ج1 ص238 و245 و255: شیخ مفید (متوفای 413 ه) 10- عقد الفرید ج 2 ص 135: ابن عبد ربه مالکی (متوفای 328 ه) 11- مروج الذهب ج 2 ص 358: مسعودی (متوفای 346 ه) 12- الاصابة ج 2 ص 213 و ج 1 ص 177: عسقلانی شافعی (متوفای 852 ه) 13- بحارالانوار ج8 ص416وج32 ص52 وص116: مجلسی (متوفای 1110 ه) 14- کتاب أمالی ج 1 ص 172: شیخ طوسی (متوفای 460 ه) 15- کتاب مناقب ص 117: خوارزمی حنفی (متوفای 568 ه) 16- کتاب وافی (کتاب الجهاد): علامه فیض کاشانی 17- فروع کافی ج 5 ص 53: کلینی (متوفای 328 ه) 18- کتاب الجمل ص 129: شیخ طوسی (متوفای 460 ه) 19- ربیعالابرار باب 17: زمخشری معتزلی (متوفای 538 ه) 20- احتجاج ج 1 ص 161: 437: طبرسی (متوفای 588 ه) 21- رسائل (طبق نقل ابن طاووس): کلینی (متوفای 328 ه) 22- کتاب أمالی: شیخ صدوق (متوفای 381 ه) 23- معدن الجواهر: کراجکی (متوفای 449 ه). (2)
همین عبداللّه بنعمر که با علی علیه السلام بیعت نکرد، پس از حاکمیت
حجّاج به کوفه رفت، و گفت: از پیامبر شنیدم که هرکس بمیرد و امام خود را
نشناسد، مسلمان نمرده است. حجّاج گفت: ای احمق!پس چرا با علی بیعت نکردی؟
تو را چوبه دار به اینجا آورده است.سفینةالبحار ج2 ص136. [3] ناسخ التواریخ امیرالمؤمنین علیه السلام ج1 ص16 - 15.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 20