نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 183
اعتراض به خانه گران قیمت یک فرماندار
امام علی علیه السلام تا شنید که شریح قاضی (یکی از کارگزاران امام)
خانه گران قیمتی خرید با او برخورد کرد و نامه تندی به او نوشت و او را از
زندگی اشرافی پرهیز داد. بَلَغَنِی أَنَّکَ ابْتَعْتَ دَاراً بِثََمانِینَ دِینَاراً، وَکَتَبْتَ لَهَا کِتَاباً، وَأَشْهَدْتَ فِیهِ شُهُوداً. فقال له شریح: قد کان ذلک یا أمیر المؤمنین، قال: فنظر إلیه نظر المغضب ثم قال له: یا
شُرَیحُ، أَمَا إِنَّهُ سَیأْتِیکَ مَنْ لَا ینْظُرُ فِی کِتَابِکَ، وَلَا
یسْأَلُکَ عَنْ بَینَتِکَ، حَتَّی یخْرِجَکَ مِنْهَا شَاخِصاً،
وَیسْلِمَکَ إِلَی قَبْرِکَ خَالِصاً. فَانْظُرْ یا شُرَیحُ لَا تَکُونُ
ابْتَعْتَ هذِهِ الدَّارَ مِنْ غَیرِ مَالِکَ، أَوْ نَقَدْتَ الَّثمَنَ
مِنْ غَیرِ حَلَالِکَ! فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْیا
وَدَارَ الْآخِرَةِ! أَمَا إِنَّکَ لَوْ کُنْتَ أَتَیتَنِی عِنْدَ
شِرَائِکَ مَا اشْتَرَیتَ لَکَتَبْتُ لَکَ کِتَاباً عَلَی هذِهِ
النُّسْخَةِ، فَلَمْ تَرْغَبْ فِی شِرَاءِ هذِهِ الدَّارِ بِدِرْهَمٍ فَمَا
فَوْقُ. و النسخة هذه: «هذَا مَا اشْتَرَی عَبْدٌ ذَلِیلٌ، مِنْ مَیتٍ
قَدْ أُزْعِجَ لِلرَّحِیلِ، اشْتَرَی مِنْهُ دَاراً مِنْ دَارِ الْغُرُورِ،
مِنْ جَانِبِ الْفَانِینَ، وَخِطَّةِ الْهَالِکِینَ. وَتَجْمَعُ هذِهِ
الدَّارَ حُدُودٌ أَرْبَعَةٌ: الْحَدُّ الْأَوَّلُ - ینْتَهِی إِلَی
دَوَاعِی الْآفَاتِ، وَالْحَدُّ الثَّانِی - ینْتَهِی إِلَی دَوَاعِی
الْمُصِیبَاتِ، وَالْحَدُّ الثَّالِثُ - ینْتَهِی إِلَی الْهَوَی
الْمُرْدِی، وَالْحَدُّ الرَّابِعُ - ینْتَهِی إِلَی الشَّیطَانِ
الْمُغْوِی، وَفِیهِ یشْرَعُ بَابُ هذِهِ الدَّارِ. اشْتَرَی هذَا
الْمُغْتَرُّ بِالْأَمَلِ، مِنْ هذَا الْمُزْعَجِ بِالْأَجَلِ، هذِهِ
الدَّارَ بِالْخُرُوجِ مِنْ عِزِّ الْقَنَاعَةِ، وَالدُّخُولِ فِی ذُلِّ
الطَّلَبِ وَالضَّرَاعَةِ. فَمَا أَدْرَکَ هذَا الْمُشْتَرِی فِیما
اشْتَرَی مِنْهُ مِنْ دَرَکٍ، فَعَلَی مُبَلْبِلِ أَجْسَامِ الْمُلُوکِ،
وَسَالِبِ نُفُوسِ الْجَبَابِرَةِ، وَمُزِیلِ مُلْکِ الْفَرَاعِنَةِ،
مِثْلِ کِسْرَی وَقَیصَرَ، وَتُبَّعٍ وَحِمْیرَ. وَمَنْ جَمَعَ الْمَالَ
عَلَی الْمَالِ فَأَکْثَرَ، وَمَنْ بَنَی وَشَیدَ، وَزَخْرَفَ وَنَجَّدَ،
وَادَّخَرَ وَاعْتَقَدَ، وَنَظَرَ بِزَعْمِهِ لِلْوَلَدِ، إِشْخَاصُهُمْ
جَمِیعاً إِلَی مَوْقِفِ الْعَرْضِ وَالْحِسَابِ، وَمَوْضِعِ الثَّوَابِ
وَالْعِقَابِ، إِذَا وَقَعَ الْأَمْرُ بِفَصْلِ الْقَضَاءِ «وَخَسِرَ
هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ». شَهِدَ عَلَی ذلِکَ الْعَقْلُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَسْرِ الْهَوَی، وَسَلِمَ مِنْ عَلَائِقِ الدُّنْیا. [1] . به من خبر دادند که خانهای به هشتاد دینار خریدهای، و سندی برای آن نوشتهای، و گواهانی آن را امضا کردهاند. (شریح گفت: آری ای امیرمؤمنان، [2] امام علیه السلام نگاه خشم آلودی به او کرد و فرمود) ای
شریح! به زودی کسی به سراغت میآید که به نوشتهات نگاه نمیکند، و از
گواهانت نمیپرسد، تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد. ای شریح! اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا با پول حرام نخریده باشی، که آنگاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای. اما
اگر هنگام خرید خانه، نزد من آمده بودی، برای تو سندی مینوشتم که دیگر
برای خرید آن به درهمی یا بیشتر، رغبت نمیکردی و آن سند را چنین مینوشتم: این
خانهای است که بندهای خوار شده، و مردهای آماده کوچ کردن، آن را خریده،
خانهای از سرای غرور، که در محلّه نابودشوندگان، و کوچه هلاک شدگان قرار
دارد، این خانه به چهار جهت منتهی میگردد. یک سوی آن به آفتها و
بلاها، سوی دوّم آن به مصیبتها، و سوی سوم به هوا و هوسهای سست کننده، و
سوی چهارم آن به شیطان گمراه کننده ختم میشود، و درِ خانه به روی شیطان
گشوده است. این خانه را فریب خورده آزمند، از کسی که خود به زودی از
جهان رخت برمیبندد، به مبلغی که او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و
دنیاپرستی کشانده، خریداری نموده است. هرگونه نقصی در این معامله باشد،
بر عهده پروردگاری است که اجساد پادشاهان را پوسانده، و جان جبّاران را
گرفته، و سلطنت فرعونها چون «کسری» و «قیصر» و «تُبّع» و «حمیر» را نابود
کرده است. و آنان که مال فراوان گرد آوردند، و بر آن افزودند، و آنان که
قصرها ساختند، و محکم کاری کردند، طلا کاری نمودند، و زینت دادند، فراوان
اندوختند، و نگهداری کردند، و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، امّا
همگی آنان به پای حسابرسی الهی، و جایگاه پاداش و کیفر رانده میشوند،
آنگاه که فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود، «پس تبهکاران زیان خواهند
دید» [3] . به این واقعیتها عقل گواهی میدهد هرگاه که از اسارت هوای نفس نجات یافته، و از دنیاپرستی به سلامت بگذرد. [4] .
پی نوشت ها: (1) اسناد و مدارک نامه 3 به شرح زیر است: 51203- کتاب أمالی ص256 مجلس51 حدیث10: شیخ صدوق (متوفای 381 ه) 51204- تذکرة الخواص ص138: ابن جوزی حنفی (متوفای 654 ه) 51205- دستور معالم الحکم ص 135: قاضی قضاعی (متوفای 454 ه) 51206- کتاب اربعین ص98 ح14: شیخ بهائی (متوفای 1030 ه) 51207- بحار الانوار ج 17 ص 77: مجلسی (متوفای 1110 ه) 51208- منهاج البراعة ج 3 ص 8: ابن راوندی (متوفای 573 ه) 51209- بحار الانوار ج74 ص277 ح1 ب12: مجلسی (متوفای 1110 ه) 51210- بحارالانوار ج 41 ص 155 ح48 ب107: مجلسی (متوفای 1110 ه) 51211- شرح نهجالبلاغه ج3 ص19: مجلسی (متوفای 1110ه) 51212- بحارالانوار ج33 ص485 ح690: مجلسی (متوفای 1110ه) 51213- حلیة الاولیاء ج8 ص101 و102: ابونعیم اصفهانی (متوفای 402ه). (2)
شریح بن حارث را عمر منصب قضاوت داد و حدود 60 سال در مقام خود باقی ماند
امّا سه سال در دوران عبداللّه بن زبیر از قضاوت کناره گرفت و در زمان
حجّاج استعفا داد، در دوران حکومت امام علیه السلام خلافی مرتکب شد که او
را به روستایی در اطراف مدینه تبعید کرد و دوباره به کوفه بازگرداند. [3] سوره مؤمنون آیه 78. [4] نامه 3 نهجالبلاغه معجم المفهرس.
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 183