نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1668
ندای عدالت انسانی
جورج جرداق مسیحی درباره این بزرگ مرد آقا امیرالمؤمنین علی(ع)میگوید:
در پیشگاه حقیقت و تاریخ برابر است چه این بزرگ مرد را بشناسی و چه نشناسی
زیرا حقیقت و تاریخ گواهی میدهند که او عنصر بیپایان فضیلت، شهید و سالار
شهیدان ندای عدالت انسانی و شخصیت جاودانه شرق است. ای جهان چه میشد
اگر همه نیروهایت را درهم میفشردی و در هر روزگاری شخصیتی مانند (آقا)
علی(ع)با آن عقل و قلب و زبان و شمشیر نمودار میکردی اسلام علی(ع)مانند
اسلام سایر مسلمانان در شرایط خاصی نبود، اسلام او از نهاد قلبش مانند
جریان آب از سرچشمه جوشش داشت، نیایش هر یک از مسلمانان آن روز در آغاز
برای بتهای قریش بود اما نخستین نیایش علی(ع)در برابر خدای محمد(ص) برگزار
شد آری این است اسلام مردی که آنچنان خواسته شده تا در عشق به نیکی و یاری
پیامبر رشد کند و رهبر عدالت خواهان و ناخدای کشتی در اعماق طوفانهای
سهمگین و امواج فتنه گردد. درمیان فرزندان آدم و حوا در تاریخ بشریت
هیچکس مانند علی(ع)و سقراط در راه حق گام برنداشته است از یک اجتماع نوین و
نیازمندیهای تازهای بودند که اصول فرسودهای را در هم ریختند و بنیادی نو
درانداختند ولی مردم به دشمنی آنان برخاستند. اما آنها هم مانند کوه در
راه حق پای استقامت بدامن کشیدند هر کدام از این دو مرد با سرشت انسانی
پاک و نیروی خرد و دلگرمی روشنی نهاد و ایمانی که به خیرو نیکی داشت در
برابر اشرافیت و سرمایه پرستی و ظلم و قدرتهای حکومت فاسد مقاومت و مبارزه
کرد هر یک از این دو مرد بزرگ بر انسانیت میراثی گرانبها بشمار میرود. (فراموش
نشود که جورج جرداق یک مسیحی است و این مقایسه علی(ع) و سقراط از لحاظ یک
مسیحی چندان قابل سرزنش نمیباشد ولی از لحاظ یک مسلمان این مقایسه مع
الفارق است هر چند که سقراط را در هر مرتبهای هم بشناسند). چه بزرگ
مردی که بشریت او را مقیاس مردی و انسانیت میبیند، آنچنان که اگر کسی به
او عشق بورزد و پیرو او باشد، عاشق و جویای نیکی و عدالت و حق و جوانمردی
است، و اگر از محبت او برکنار باشد، از نیکی و فضائل بزرگی سرزده است. آری
نام علی(ع)در تاریخ اسلام انگیزه آرزوهای هر ستمدیدهای است و فریادی است
که از گلوی هر مظلومی برمیخیزد تا آنجا که نام علی(ع)مرادف نهضت و
اصطلاحات شده است. از نقطه آسانی کار هیچ چیز را نمیتوان یافت که در
اعلامیه حقوق بشر که سازمان ملل متحد آن را انتشار داده وجود داشته و فرزند
ابوطالب در قانونش آن را فرو گذار کرده باشد بلکه در قانون او چیزهائی
خواهید یافت که به مراتب برتر و افزونتر است. علی(ع)دریای مواجی است که سراسر هستی را فرا گرفته اما از قطره اشک یتیمی طوفانی میشود. این
علی(ع)است که در جنگ معنی دیگری میدانست غیر آنکه دیگران میدانستند و به
قصد دیگر جنگ میکرد غیر آنکه دیگران میکردند. با زهد جهاد را برگزید و
زاهدان گوشه انزوا را، مهربانی نسبت به بیچارگان او را به فتح قلعهها و
امیداشت و در راه محبت به درماندگان کاخ ستمگران را با خاک یکسان کرد چون
در مکارم اخلاق به حداعلی(ع) رسیده بود. قرن بیستم میآید و ناگاه
مینگریم که معانی و ارزشهائی که از شخصیت فرزند ابوطالب نمودار
میشود.همواره در نفوس بزرگ میگردد و اوج میگیرد، و ادب اخلاق دامنه داری
را نتیجه میدهد که بدان وسیله وفای انسان مجسم میشود به ارجمندترین
کیفیت تجسم وفا، و همینگونه زمانها به کمک هم برمیخیزند تا همه با هم در
آستانه دوستی و بزرگداشت علی(ع)فرو آیند و همانا این دوستی عظیم و این
تجلیل و بزرگداشت عظیم است که در راه آن بیش از گذشتن هزار سال و با اختلاف
زمینها و شرایط جغرافیائی نابغه معرّه و هنرمندان لبنان بهم میرسند. نهجالبلاغه علی(ع)از فکر و خیال و عاطفه آیاتی بدست میدهد که تا انسانی وجود دارد با ذوق بدیع ادبی و هنری وی پیوند خواهد داشت. عبارات
بهم پیوسته و متناسب جوشان از حسی عمیق و ادراکی ژرف بیان شده با شور و
شوق واقعیت زیبا و نغز، که زیبائی موضوع و بیان در آن بهم آمیخته تا آنجا
که تعبیر با مدلول و شکل با معنی چنان یکی میشود و متحد میگردد که حرارت
با آتش و نور خورشید با هوا، و آدمی در برابر آن چیزی نیست مگر همانند مردی
در برابر سیل خروشان و دریای مواج و تند بادی که میوزد و تکان میدهد. یا مانند مردی در مقابل یک پدیده طبیعی که باید بالضروره و به حکم جبر، جریان به آن نحوی باشد که اکنون هست. با
یگانگی و وحدتی که اگر در اجزاء آن تغییری داده شود وجود آن از بین میرود
و تغییر ماهیت میدهد. با بیانی که اگر برای انتقاد سخن گوید. گوئی تندباد
خروشانی است. اگر فساد و مفسدین را تهدید کند همچون آتشفشانهای سهمناک و
پرغرش زبانه میکشدو اگر به استدلال منطقی بپردازد عقلها و احساسات و
ادراکات بشری را مورد توجه قرار میدهد، و راه هر دلیل و برهانی را میبندد
و عظمت منطق و برهان خود را ثابت میکند و اگر برای تفکر و دقت دعوت کند
حس و عقل را در آدمی همراه میسازد و بسوی آنچه که میخواهد سوق میدهد، و
آدمی را با جهان هستی پیوند میدهد و نیرو و قوای انسانی را آنچنان متحد و
یگانه میسازد که حقیقت را کشف میکند و اگر پند و اندرز دهد، مهر و عاطفه
پدری و وفای انسانی و گرمی محبت بیانتها در آن دیده میشود آنگاه که برای
آدمی از ارزش هستی و زیبائیهای خلقت و کمالات جهان آفرینش سخن میگوید. آنها
را با قلمی از نور ستارگان در دل قلب مینویسد و ترسیم میکند بیانی که
بلاغتی از بلاغت قرآن است، بیانی که در اسباب و اصول بیان عربی به آنچه که
بوده و خواهد بود پیوند دارد. تا آنجا که درباره آن گفتهاند گفتار او
پائینتر از کلام خداوند و بالاتر از سخن مخلوقات است. انشاء علی(ع)پس از قرآن عالیترین نمونه بلاغت است، و بلاغت ادبیات علی(ع)همیشه در خدمت تمدن و بشریت بوده و خواهد بود. واقعا
سزاوار است که در جهان امروز آتش افروزان جنگ و عوامل و مسببین بدبختی
ملتها و افراد به سخنان و کلمات قهرمان اندیشه عربی، بزرگمرد وجدان انسانی
علی(ع) بن ابیطالب (ع) گوش فرا دهند و آن را حفظ کنند و در مقابل گوینده
بزرگ آن سخنان سر تعظیم فرو آورند.... ای به قلمرو قلم سنبل واژهها علی(ع) ای به صحیفه قدر قائمه قضا علی(ع) ورد زبان من بُود نام پرافتخار تو از آن زمان که گشتهام با تو من آشنا علی(ع) غنچه لعل لب اگر باز کنم به مدح تو ز شرح وصف تو کنم قیامتی به پا علی(ع) تویی تویی که بستهام دل به کمند موی تو منم، منم که میکنم جان و رهت فدا علی(ع) نه قدرتی که دم زنم ز وصف بیزوال تو نه جرأتی که بیوضو تو را کنم صدا علی(ع) حدوث را قدم توئی، که حادث از تو شد قِدَم که از طفیل تو بود کون و مکان به پا علی(ع) دست خداست دست تو هستی، ماست هست تو که از بقای تو بود فنای ما بقا علی(ع) منبع : کرامات العلویه، علی میر خلف زاده، نشر مهدی یار
نام کتاب : دانشنامه امام علی علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 1668